برای جمعبندی این بخش از خطبه حضرت زهرا3 از گفتار استاد آیهٔ الله مصباح استفاده میکنیم:
حضرت زهرا3 میفرماید:
«کوَّنَهَا بِقُدْرَتِهِ، وَ ذَرَأَهَا بِمَشِيَّتِهِ، مِنْ غَيْرِ حَاجَةٍ مِنْهُ إِلَى تَكْوِينِهَا، وَ لَا فَائِدَةٍ لَهُ فِي تَصْوِيرِهَا، إِلَّا تَثْبِيتاً لِحِكْمَتِهِ، وَ تَنْبِيهاً عَلَى طَاعَتِهِ، وَ إِظْهَاراً لِقُدْرَتِهِ، و دلالَةً عَلَی رُبُوبِيَّتِه وَ تَعَبُّداً لِبَرِيَّتِهِ، وَ إِعْزَازاً لِدَعْوَتِهِ، ثُمَّ جَعَلَ الثَّوَابَ عَلَی طَاعَتِهِ، وَ وَضَعَ الْعِقَابَ عَلَی مَعْصِيَتِهِ، ذِيَادَةً لِعِبَادِهِ عَنْ نِقْمَتِهِ وَ حِيَاشَةً لَهُمْ إِلَى جَنَّتِهِ»؛
در بيان توضيح فقراتي از خطبه حضرت زهرا3 به اينجا رسيديم که با عبارت کوتاهي تأکيد فرمودند؛ که خداي متعال نهايت اختيار را دارد و همه چيز تابع مشيت اوست. به اين مناسبت انتقال پيدا کردند به اين معنا که هدفش از آفرينش اين عالم چيست؟ گفتيم: اگر منظور از هدف همان چيزي است که در کارهاي اختياري ما مطرح است، اين هدف درباره فاعلي صدق میکند که احتياج به هدفي دارد و چون به آن هدف نرسيده و واجد آن کمال نيست، آن کار را انجام ميدهد تا او را به آن هدف برساند، و داشتن هدف به اين معنا در مورد خداي متعال صحيح نيست. خدا به چيزي احتياج ندارد؛ لذا حضرت زهرا3 تأکيد ميفرمايند: «ذَرَأَهَا بِمَشِيَّتِهِ، مِنْ غَيْرِ حَاجَةٍ مِنْهُ إِلَى تَكْوِينِهَا و لا فائدةٍ في تَصويرِها».
اما ميتوان معنايي تحليلي براي هدف در نظر گرفت که درباره خداوند هم صادق باشد و جزء صفات ذاتي الهي محسوب گردد، و آن اين است که بگوييم هدف، آن چيزي است که فاعل مختار دوست دارد آن چيز تحقق پيدا کند. در واقع انگيزه فاعل مختار براي انجام کار، دوست داشتن است. دوست داشتن گاهي بالذات به چيزي تعلق ميگيرد، گاهي بالتَّبع و گاهي بالعرض متعلقات محبت همه به نوعي هدفاند. به عنوان مثال وقتي از کساني که اهل عبادت و ياد خدا هستند سؤال میشود که چرا عبادت ميکنيد؟
عدهاي خواهند گفت: براي رسيدن به ثواب آخرت عبادت ميکنيم. هدف اصلی براي ايشان نعمتهاي بهشتي است و چون عبادت وسيله رسيدن به آن هدف است بالتبع آن را هم دوست دارند. عدهاي هستند که اصلاً از ياد خدا لذت ميبرند؛ زبان حالشان این است: «بِذِكرِكَ عٰاشَ قَلْبي»؛[1] اصلا زندگي قلب من وابسته به ياد توست. براي اين افراد، خود عبادت مطلوب بالذات است.
خدا بندگاني دارد که از نعمتهاي بهشتي از آن جهت لذت ميبرند که نعمت خداست و چون به خدا انتساب دارند و نشانه لطف خدا به آنها هستند، آنها را دوست ميدارند. حضرت زينالعابدين7 در مناجاتهاي خمسعشر به خدا عرض ميکنند: «يا نَعيمى وَ جَنَّتى، وَ يا دُنْياىَ وَ آخِرَتى»؛ «تو نعمتهاي مني، تو بهشت مني، تو دنياي مني، تو آخرت مني!» خدا چنين بندههايي هم دارد. اي کاش ما در طول عمرمان براي لحظاتي چنين حالي برايمان پيدا ميشد.
به هر حال همه اينها خودشان به نوعي هدف هستند. اهداف بالتبع در طول اهداف بالذاتاند. اگر در قرآن هم ميبينيم براي خلقت انسان چند هدف ذکر شده است، در اصل به اهداف طولي اشاره دارد. به اين معنا ميتوان گفت: خداي متعال، هم هدف بالذات دارد، هم هدف بالتبع و هم هدف بالعرض. وقتي در آيات قرآن و روايات از جمله همين خطبه شريف دقت ميکنيم ميبينيم خدا براي افعال خود اهدافي را تعيين کرده است؛ من قسمتي از اين خطبه شريف را که در ابتداي جلسه خواندم، ترجمه ميکنم تا با اهدافي که حضرت زهرا3 براي آفرينش عالم ذکر ميکنند آشنا شويم.
[1] . بحار الانوار، ج 95، ص 89. دعای ابو حمزه ثمالی.