borhani برهانی آفرینش خلق درباره  خداشناسی
منشور بین المللی اسلام «جلد دوم»
در انسان دو من هست!

روان شناسان اسلامی به نور اسلام به این حقیقت پی برده‌‌اند که غیر از (من) ظاهری در وجودش (من) دیگر مستتر است و او را خواست و نوائی دیگر و متصل به آن سو می‌باشد.

چنان که روان کاوان قرن اخیر پی برده‌‌اند که در پس این پرده «من ظاهر»، «من باطن» وجود دارد. اما اختلاف دارند که آیا من باطن اصالت دارد و یا همین من ظاهری است که به باطن گریخته و من باطن را تشکیل داده.

و برخی به اصالت شعور باطن، ایمان و اعتراف دارند و شعور مذهبی را اصیل و مستقل در سرشت انسان می‌دانند و این درک سرشتی در انسان موجود است. نهایت این که تقلید از جامعه و محیط پرده روی این فطرت اصیل می‌کشد چنان که در اثر سانحه‌ای آن پرده از سیمای فطرت برطرف می‌شود و آینه صاف فطرت نمودار می‌گردد.

قرآن کریم به این فطرت ناخودآگاه تذکر می‌دهد: ﴿قُلْ أَ رَأَيْتَكُمْ إِنْ أَتاكُمْ عَذابُ اللَّـهِ أَوْ أَتَتْكُمُ السَّاعَةُ، أَ غَيْرَ اللَّـهِ تَدْعُونَ إِنْ كُنْتُمْ صادِقينَ * بَلْ إِيَّاهُ تَدْعُونَ فَيَكْشِفُ ما تَدْعُونَ إِلَيْهِ إِنْ شاءَ وَ تَنْسَوْنَ ما تُشْرِكُونَ﴾؛ بگو ای پیغمبر مرا آگاه کنید اگر عذاب خدائی یا روز رستاخیز در رسد آیا غیر از او را می‌‌خوانید اگر از روی صدق و راستی توجه کنید!؟ (ارجاع به فطرت) و یا فقط او را می‌خوانید و آنچه شریک قرار داده بودید آن‌ها را فراموش می‌‌کنید! و چنانچه مشیت خدا تعلق گرفت، گرفتاری را برطرف می‌سازد.

در روایتی که از طریق فریقین نقل شده در تفسیر فخر رازی از امام صادق7 نقل می‌فرماید: شخصی در نزد امام صادق7 وجود پروردگار را انکار نمود. حضرت صادق7 سئوال فرمودند: مسافرت دریا کرده‌‌ای؟ گفت: آری. فرمودند: آیا گرفتار امواج دریا شده‌ای؟ گفت: بلی. روزی بادهای سخت و وحشتناکی درگرفت و کشتی‌ها و ملوانان غرق شدند و من برای نجات خود را به تخته پاره درهم شکسته‌‌ی کشتی آویزان نمودم و طوفان و تلاطم مرا به این طرف و آن طرف می‌راند تا این که مرا به ساحل پرتاب کرد. حضرت فرمودند: قبل از غرق شدن کشتی و ملوان، بر کشتی و ملوان اعتماد داشتی، سپس بعد از غرق شدن به تخته‌پاره که تو را نجات دهد. وقتی که تمام این وسائل از بین رفت آیا مرگ خود را حتمی می‌دانستی و یا امیدوار بودی که زنده بمانی؟ گفت: امیدوار بودم که زنده بمانم. فرمودند: از چه کسی امیدواری داشتی!؟ در اینجا مرد ساکت شد. حضرت فرمودند: پروردگار همان مبدئی است که توبه او امیدوار بودی و همان تو را از غرق شدن نجات بخشیده. پس از این گفتگو در نزد حضرت مسلمان شد.[1]


[1] . بحار الانوار، ج 22، ص 312.

فهرست مطالب

تمامی حقوق این وب سایت متعلق به حجت الاسلام والمسلمین دکتر سید مجتبی برهانی می باشد.

طراحی و توسعه توسط: