نکته ديگر اين است که انسان عملاً نميتواند بدون الگو و نمونه کاري انجام دهد؛ بر اين اساس گمان ميکنيم که وقتي خدا چيزي را خلق میکند بايد صورتي ازلي و ابدي وجود داشته باشد تا خدا بر اساس آن صورت، هر چيز ديگري را خلق کند! اما بايد بدانيم که آفرينش خدا بر اساس الگوگيري از الگوي قبلي نيست.
بر حسب فرض ذهن، وقتي ما خدا را در يک طرف قرار ميدهيم و همه عالم را در طرف ديگر، ديگر چيزي نيست که بگوييم اين الگوي آفرينش است. اگر گفته شود: صورتهايي ذهني الگوي آفرينش است! ميگوييم: اين صورتها مخلوقاند يا خالق؟ اگر مخلوقاند که جزء عالماند، و اگر مخلوق نيستند بايد عين خدا باشند و گرنه کثرت در ذات خدا لازم ميآيد و هيچ کثرتي در ذات الهي نيست. پس هيچ نمونهاي براي هيچ موجودي قبل از آفرينش الهي وجود ندارد؛ لذا حضرت زهرا3 ميفرمايند: خدا الگوگيري نکرده است از مثالهايي که آنها را سرمشق خودش قرار دهد و بر اساس آنها خلق کند؛ تنها چيزي که در پيدايش عالم مؤثر بوده قدرت خداست.»[1]
در خلال مباحث گذشته هم گفتيم که قدرت خدا عين ذات خداست. پس فقط ذات مقدس الهي بوده و با اراده او همه عالم پيدا شده است.
[1] . «وَ أَنْشَأَهَا بِلَا احْتِذَاءِ أَمْثِلَةٍ امْتَثَلَهَا، کوَّنَهَا بِقُدْرَتِهِ».