بعضی فرمودهاند: مراد از «عقود» نيتهاست و «حل»، فسخ آنها است و چون فسخ عزيمتها را هم به پيدايش انصراف قلبی از نيت معنی کردهاند فرمودهاند: «و حَلِّ الْعُقُودِ» عطف تفسيری است اما بنابر اين که هر جمله مفهوم مستقل داشته باشد اين احتمال نزديک به ذهن است که مراد از حل عقود باز کردن گرههای امور و حل مشکلات و دشواريهاست.
آری گرههای بسته به لطف و عنايت خدا گاهی چنان باز میشود که به هيچ چيز جز مدد غيبی و عالم غيب امکان استناد ندارد.
انسان برای رسيدن به مقصودی هر چه طفره میکند و در توان دارد اقدام مینمايد. اما همه درها را به روی خود بسته میبيند و سعی و تلاش خود را بیثمر میيابد ولی به عنايت الهی و به گونهای که در ذهنش خطور نمیکرد دری که هرگز باز شدنش را احتمال نمیداد به رويش باز میشود و به مقصد نايل میگردد در اين دو مورد «فسخ عزيمتها و باز شدن گرهها» حکايات و سرگذشتها بسيار است و مضمون اين آيات:
ـ ﴿سَيَجْعَلُ اللَّـهُ بَعْدَ عُسْرٍ يُسْراً﴾ [1]
ـ ﴿فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً * إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً﴾[2]
ـ و ﴿وَ مَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ فَهُوَ حَسْبُهُ﴾ [3]
ـ و ﴿مَنْ يَتَّقِ اللَّـهَ يَجْعَلْ لَهُ مِنْ أَمْرِهِ يُسْراً﴾. [4]
در دعاهايی مثل: «يَا مَنْ تُحَلُّ بِهِ عُقَدُ الْمَكَارِهِ وَ يَا مَنْ يَفْثَأُ بِهِ حَدُّ الشَّدَائِدِ» بر ايشان ظاهر شد چنان که در اين ابيات که از امام علی7 در ديوان نقل شده است نيز به اين حقيقت اشاره شده است:
و کم لله من لطف خفی |
يدق خفاه عن فهم الزکی |
|
و کم يسراتی من بعد عسر |
و فرج کربه القلب الشجی |
|
و کم امر تساء به صباحا |
و تاتيک المسره فی العشی |
|
اذا ضافت بک الاحوال يوما |
فثق بالواحد الفرد العلی[5] |
[1] . سورهی طلاق، آيهی 7.
[2] . سورهی انشراح، آيهی 5 و 6.
[3] . سورهی طلاق، آيهی 3.
[4] . سورهی طلاق، آيهی 4.
[5] . شرح ديوان ميبدی، ص 453.