فکر کن ای مفضّل چرا مغز نازک را در میان لولههای استخوان مضبوط گردانیده تا آن را حفظ نماید که ضایع نشود؟ چرا خون سائل را در رگها محصور گردانیده است مانند آب که در ظرفها جای دهند؟ جز از برای آنکه ضبط نماید آن را که از بدن بیرون نرود و یا به جاها که نباید جاری نشود؟
چرا ناخنها را در اطراف انگشتان قرار داده است؟ جز برای آن که نگاه دارنده آنها و یاور آنها میباشد در کارها.
چرا میان گوش را پیچیده قرار داده مانند زندانها و دخمهها؟ مگر برای آن که آواز از در آن جاری شود، تا به پرده گوش که محل قوه سامعه است برسد و صورت آن شکسته باشد که به آن پرده جراحتی و ضرری به هم نرسد.
چرا خداوند این گوشت را بر رانها و نشستگاهش قرار داد؟ جز برای آنکه در نشستن آزار به وی نرسد چنانچه کسی که بدنش در بیماری یا غیر آن کاهیده شده باشد اگر چیز نرمی حایل نباشد میان او و زمین که صلابت زمین به او نرساند آزار میکشد.
چه کسی آدمی را نر و ماده قرار داده تا نسل بشر درست شود به جز پروردگار حکیم.
چه کسی او را مولّد آفرید؟ جز آن کسی که او را صاحب امل و آرزو قرار داده که برای آن آرزوها تحصیل نسل نماید.
و چه کسی داده است به او آلات عمل، جز آنکه او را کار کن آفریده.
و چه کسی او را کار کن آفریده جز آن که او را محتاج گردانیده؟
و چه کسی او را محتاج گردانیده جز آن که اسباب رفع حاجت او را مهیّا گردانیده؟
و چه کسی او را به فهمانیدن میان سایر حیوانات مخصوص گردانیده؟
جز آن که مکلف گردانیده و پاداش عمل نیک و بد برای او مقرر گردانیده.
و چه کسی به او چاره بخشیده مگر آن که او را قوت چاره عطا کرده است.
و چه کسی قوت چاره او را عطا کرده است. جز آن که حجت را بر او
تمام کرده.
و چه کسی متکفّل امری چند شده که چارهاش به آنها نمیرسد هر آن خداوندی که به نهایت شکر نعمتهای او نمیتواند رسید.
فکر کن: و تدبیر نما در آنچه از برای تو وصف کردم آیا بیصانعی چنین او را حاصل میتواند شد و چنین کارخانه منظم میتواند بود؟
«تَبارَكَ اللَّـهُ عَمَّا يَصِفُونَ».