قرآن کریم باورداران را چنین اندرز میدهد:
«ای ایمان داران، پروای خدا را داشته باشید، و هر کسی باید بنگرد که چه چیزی برای فردای خود پیش فرستاده است، و از خدا پروا کنید...» [1]
لحن قاطع و صریح عجیبی است، به صورت امر میفرماید: هر کس باید بنگرد که برای فردای خود چه پیش فرستاده است. سخن از پیش فرستادن است؛ یعنی شما عیناً همان چیزهایی را که اکنون میفرستید خواهید داشت، لذا درست بنگرید که چه میفرستید.
همچون کسی که وقتی در سفر است اشیائی را خریداری کرده و پیش از خود به وطن خود میفرستد؛ او باید دقت کند، زیرا وقتی از سفر برگشت و به وطن خویش رسید، در بسته بندیهای پستی ای که فرستاده است همان چیزهایی است که خودش تهیه کرده است؛ ممکن نیست که نوعی کالا پیش فرستد، و هنگام بازگشت به وطن به نوعی دیگر دست یابد.
در این آیه کریمه، دو بار کلمه «اتّقوا اللـّه» آمده است و بین آنها فقط یک جمله کوتاه وجود دارد: «وَ لْتَنْظُرْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ لِغَدٍ.» شاید در قرآن کریم، مشابهی نداشته باشد که با این فاصله کوتاه دو بار امر به تقوا شده باشد.
باز هم قرآن کریم میفرماید:
«آن زمان که خورشید از درخشش بیفتد؛ ستارگان بیفروغ شوند؛ کوهها سیر داده شوند؛ شتران آبستن به حال خود رها گردند؛ حیوانات وحشی جمع شوند؛ دریاها مشتعل شوند؛ جانها جفت گردند؛ درباره دخترانی که زنده بگور شدهاند پرسش شود که به موجب چه گناهی کشته شدند؟ نامهها گشوده شود؛ آسمان برکنده شود؛ دوزخ افروخته گردد و بهشت نزدیک آورده شود هر کس خواهد دانست چه آماده و حاضر کرده است.» [2]
یعنی آنچه به آدمی در آن جهان میرسد، اعمّ از نعیم بهشتی و عذاب دوزخی، همه، چیزهایی است که آدمی خودش آماده و حاضر ساخته است، الّا این که در این دنیا آنها را نمیشناسد و در آخرت آنها را خواهد شناخت؛ و این مضمون آیات بسیاری از قرآن کریم است که میفرماید روز قیامت خدا به شما خبر میدهد که شما چه میکردید؛ یعنی شما اکنون خبر ندارید که چه کار میکنید، روز رستاخیز از کار خویش با خبر میشوید و کردار خود را خواهید شناخت.
«بگو: مرگی که از آن میگریزید به زودی با شما ملاقات خواهد داشت؛ آنگاه به سوی دانای پنهان و آشکار، برگردانیده میشوید؛ پس شما را به کردارهایتان آگاه میسازد.» [3]
مجازات آخرت، تجسّم یافتن عمل است. نعیم و عذاب آنجا همین اعمال نیک و بد است که وقتی پرده کنار رود تجسّم و تمثّل پیدا میکند؛ تلاوت قرآن صورتی زیبا میشود و در کنار انسان قرار میگیرد؛ غیبت و رنجانیدن مردم به صورت خورش سگان جهنّم در میآید.
به عبارت دیگر اعمال ما صورتی ملکی دارد که فانی و موقّت است و آن همان است که در این جهان به صورت سخن یا عملی دیگر ظاهر میشود؛ و صورتی و وجههای ملکوتی دارد که پس از صدور از ما هرگز فانی نمیشود و از توابع و لوازم و فرزندان جدا ناشدنی ماست.
اعمال ما از وجهه ملکوتی و چهره غیبی باقی است و روزی ما به آن اعمال خواهیم رسید و آنها را با همان وجهه و چهره مشاهده خواهیم کرد؛ اگر زیبا و لذت بخش است نعیم ما خواهد بود و اگر زشت و کریه است آتش و جحیم ما خواهد بود.
در حدیث است که زنی برای مسألهای به حضور رسول اکرم6 مشرّف شد، وی کوتاه قد بود، پس از رفتنش عایشه کوتاه قدّی وی را با دست خویش تقلید کرد؛ رسول اکرم6 به وی فرمودند:
خلال کن. عایشه گفت: مگر چیزی خوردم یا رسول اللّه؟! حضرت فرمود: خلال کن.
عایشه خلال کرد و پاره گوشتی از دهانش افتاد.[4]
در حقیقت حضرت با تصرّف ملکوتی، واقعیّت ملکوتی و اخروی غیبت را در همین جهان به عایشه ارائه دادند.
قرآن کریم درباره غیبت میفرماید:
«مسلمانان از یکدیگر غیبت نکنند، آیا کسی دوست میدارد که گوشت برادر خویش را در وقتی که مرده است بخورد؟ نه، از این کار تنفّر دارید»[5]
[1] . ﴿يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّـهَ وَ لْتَنْظُرْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَ اتَّقُوا اللَّـهَ. ..﴾ حشر/ 18.
[2].﴿إِذَا الشَّمْسُ كُوِّرَتْ، وَ إِذَا النُّجُومُ انْكَدَرَتْ، وَ إِذَا الْجِبالُ سُيِّرَتْ، وَ إِذَا الْعِشارُ عُطِّلَتْ، وَ إِذَا الْوُحُوشُ حُشِرَتْ، وَ إِذَا الْبِحارُ سُجِّرَتْ، وَ إِذَا النُّفُوسُ زُوِّجَتْ، وَ إِذَا الْمَوْؤُدَةُ سُئِلَتْ، بِأَيِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ، وَ إِذَا الصُّحُفُ نُشِرَتْ، وَ إِذَا السَّماءُ كُشِطَتْ، وَ إِذَا الْجَحيمُ سُعِّرَتْ، وَ إِذَا الْجَنَّةُ أُزْلِفَتْ، عَلِمَتْ نَفْسٌ ما أَحْضَرَتْ﴾ تکوير/ 1 ـ 14.
[3] . ﴿قُلْ إِنَّ الْمَوْتَ الَّذي تَفِرُّونَ مِنْهُ فَإِنَّهُ مُلاقيكُمْ ثُمَّ تُرَدُّونَ إِلى عٰالِمِ الْغَيْبِ وَ الشَّهٰادَةِ فَيُنَبِّئُكُمْ بِمٰا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ﴾ جمعه/ 8.
[4] . بحار، چاپ کمپانی، جلد 15، جزء 4، ص 188.
[5] . ﴿وَ لا يَغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضاً أَ يُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَنْ يَأْكُلَ لَحْمَ أَخيهِ مَيْتاً فَكَرِهْتُمُوهُ﴾، حجرات/ 12.