borhani برهانی آفرینش خلق درباره  خداشناسی
منشور بین المللی اسلام «جلد دوم»
معنی حمد و فرق آن با مدح‏

﴿الْـحَمْدُ لِلَّـهِ﴾ کلمه حمد به طوری که گفته‏اند به معنای ثنا و ستايش در برابر عمل جميلی است که ثنا شونده به اختيار خود انجام داده، به خلاف کلمه (مدح) که هم اين ثنا را شامل می‌شود، و هم ثنای بر عمل غير اختياری را، مثلا گفته می‌شود (من فلانی را در برابر کرامتی که دارد حمد و مدح کردم) ولی در مورد تلألؤ يک مرواريد، و يا بوی خوش يک گل نمی‏گوئيم آن را حمد کردم بلکه تنها می‏توانيم بگوئيم (آن را مدح کردم).

حرف (الف و لام) که در اول اين کلمه آمده استغراق و عموميت را می‏رساند، و ممکن است (لام) جنس باشد، که نتیجه آن فرقی نمی‌کند.

برای اين که خدای سبحان می‏فرمايد:

﴿ذٰلِكُمُ اللَّـهُ رَبُّكُمْ خٰالِقُ كُلِّ شَيْ‏ءٍ‏﴾، اين است خدای شما که خالق هر چيز است)، [1] و اعلام می‌دارد که هر موجودی که مصداق کلمه (چيز) باشد، مخلوق خداست، و نيز فرموده: ﴿الَّذي أَحْسَنَ كُلَّ شَيْ‏ءٍ خَلَقَهُ‏﴾ آن خدايی که هر چه را خلق کرده زيبايش کرده)، [2] و اثبات کرده که هر چيزی که مخلوق است به آن‏ جهت که مخلوق او است و منسوب به او است حسن و زيبا است، پس حسن و زيبايی دائر مدار خلقت است، هم چنان که خلقت دائر مدار حسن می‌باشد، پس هيچ خلقی نيست مگر آن که به احسان خدا حسن و به اجمال او جميل است، و به عکس هيچ حسن و زيبايی نيست مگر آن که مخلوق او، و منسوب به او است.

و نيز فرموده: ﴿هُوَ اللَّـهُ الْواحِدُ الْقَهَّارُ﴾ او است خدای واحد قهار)، [3] نيز فرموده: ﴿وَ عَنَتِ الْوُجُوهُ لِلْحَيِّ الْقَيُّومِ﴾، ذليل و خاضع شد وجوه در برابر «حی قيوم»[4] و در اين دو آيه خبر داده است از اين که هيچ چيزی را به اجبار کسی و قهر قاهری نيافريده، و هيچ فعلی را به اجبار اجبار کننده‏ای انجام نمی‌دهد، بلکه هر چه خلق کرده با علم و اختيار خود کرده، در نتيجه هيچ موجودی نيست مگر آن که فعل اختياری او است، آن هم فعل جميل و حسن، پس از جهت فعل تمامی حمدها از آن او است.

و اما از جهت اسم، يک جا فرموده: ﴿اللَّـهُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ لَهُ الْأَسْماءُ الْحُسْنی‏﴾، خدا است که معبودی جز او نيست، و او را است اسماء حسنی)، [5] و جايی ديگر فرموده: ﴿وَ لِلَّـهِ الْأَسْماءُ الْحُسْنی‏ فَادْعُوهُ بِها وَ ذَرُوا الَّذِينَ يُلْحِدُونَ فِي أَسْمائِهِ﴾، خدای را است اسمايی حسنی، پس او را به آن اسماء بخوانيد، و آنان را که در اسماء او کفر می‏ورزند رها کنيد، و به خودشان واگذاريد)، [6] و اعلام داشته که او هم در اسمائش جميل است، و هم در افعالش، و هر جميلی از او صادر می‏شود.

پس روشن شد که خدای تعالی هم در برابر اسماء جميلش محمود و سزاوار ستايش است، و هم در برابر افعال جميلش، و نيز روشن شد که هيچ حمدی از هيچ حامدی در برابر هيچ امری محمود سر نمی‏زند مگر آن که در حقيقت حمد خدا است، برای آن که آن جميلی که حمد و ستايش حامد متوجه آنست
فعل خدا است، و او ايجادش کرده، پس جنس حمد و همه آن از آن خدا است.


[1] . سوره غافر، آيه 62.

[2] . سوره سجده، آيه 7.

[3] . سوره زمر، آيه 4.

[4] . سوره طه، آيه 111.

[5] . سوره طه، آيه 8.

[6] . سوره اعراف، آيه 180.

فهرست مطالب

تمامی حقوق این وب سایت متعلق به حجت الاسلام والمسلمین دکتر سید مجتبی برهانی می باشد.

طراحی و توسعه توسط: