(1) خداوند عزّ و جلّ یگانه بی همتایی است که هیچ نظیر و مانندی ندارد، و ذات شریف بی نیازی است که همه بدو نیازمندند و او را هیچ شبیه و وزیری نیست، ﴿لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْ ءٌ وَ هُوَ السَّمِیعُ الْبَصِیرُ﴾؛[1] زیرا برابری در رتبه دلیل نقصان کمال، و کمک خواستن از غیر مستلزم عجز و نشانه زوال است، و به همین سبب روشن میشود که او دیگر صفات کمال را نیز داراست، بی آن که از چیزی استفاده کند و یا وسیلهای به کار برد، و یا خسته و درمانده شده باشد، زیرا نقص و عجز و نیاز شایسته پروردگار متعال نیست.
بنابراین او بدون گوش و ابزار آن شنوا، و بدون چشم و مژه بیناست، همچنان که بدون اعضا فعّال ما یشاء، و بدون زبان گویاست، و چگونه ممکن است خداوند شنوا و بینا نباشد و حال آن که شنوایی و بینایی کمال است و چطور امکان دارد که مخلوق کاملتر از خالق و مصنوع شریفتر و جامعتر از صانع باشد، و چگونه ممکن است این تقسیم عادلانه باشد هر گاه نقص را متوجّه او کنیم و کمال را در مخلوق و مصنوع او بدانیم، یا چگونه امکان پذیر است استدلال ابراهیم7 در برابر پدرش (عمویش) که به سبب نادانی و درماندگی، بتان را میپرستید درست باشد که به او گفت: «... چرا چیزی را پرستش میکنی که نمیشنود و نمیبیند و هیچ مشکلی را از تو حلّ نمیکند.»[2] و اگر سخن ابراهیم7 درباره معبودش را به او برگردانیم حجّت وی باطل و دلیلش ساقط خواهد شد، و قول حق تعالی که: «اینها دلایل ما بود که به ابراهیم در برابر قومش دادیم.»[3] صدق نخواهد کرد، و خداوند متعال برتر و منزّه از این است، بلکه دوری به هر اندازه باشد مانع شنوایی او نبوده، و تاریکی حایل بینایی او نیست؛ هیچ شنیدنی هر چند پنهان باشد از علم او دور نیست، و هیچ دیدنی هر چند ریز و خرد باشد از دید او برکنار نمیباشد، او رازها و سخنان بیخ گوشی را میشنود، و آنچه را در اعماق خاک است میبیند، و حرکت ذرّه را در امواج فضا میداند، و جنبش مورچه سیاه را بر روی سنگ سخت در شب تاریک، بلکه آنچه ریزتر و ناپیداتر از آن است میداند، و ذرّهای از آنچه در آسمانها و زمین است از علم او پنهان نیست:
«آنچه را در زمین فرو میرود میداند، و آنچه را از آن خارج میشود، و آنچه از آسمان نازل میگردد، و آنچه به آسمان بالا میرود،»[4]
«آنچه را در خشکی و دریاست میداند، هیچ برگی (از درختی) نمیافتد مگر این که از آن آگاه است.»[5]
«هیچ میوهای از غلاف خود خارج نمیشود، و هیچ مؤنّثی باردار نمیگردد و وضع حمل نمیکند مگر به علم و آگاهی او.»[6]
«(خدا) از جنینهایی که هر انسان یا حیوان مادهای حمل میکند آگاه است، و نیز از آنچه رحمها کم میکنند (پیش از موعد مقرّر میزایند) و هم از آنچه افزون میکنند و هر چیز نزد او مقدار معیّنی دارد، دانای غیب و شهود است و بزرگ و متعالی است، آن که پنهانی سخن بگوید و یا آشکارا نزد او برابر است، و آن که شبانگاه مخفیانه حرکت میکند یا در روشنایی روز.»[7]
بر آنچه در دلها خطور میکند، و در اندیشهها میگذرد آگاه است، در کشور وجود و در جهان ملکوت چیزی جریان نمییابد. مگر این که چگونگی آن را میداند، «آیا آن کسی که موجودات را آفریده از آنها آگاه نیست، در حالی که او از دقایق امور باخبر، و به همه چیز آگاه است.»[8]
خداوند در این آیه ارشاد فرموده است که از طریق توجّه به خلق بر علم خالق متعال استدلال کنی، زیرا شکّی نیست که خلقت موجودات ظریف و صنع آراسته او به نظم و ترتیب، هر چند در موجودی خرد و ریز، گویای علم خالق و صانع آنها به چگونگی این آراستگی و نظمی است که در آنها برقرار کرده است، و آنچه خداوند در کتاب خود بیان فرموده کاملترین رهنمون و جامعترین تعریف است.
[1] . شوری/ 11. «... همانند او چیزی نیست و او شنوا و بیناست.»
[2] . ﴿لِمَ تَعْبُدُ ما لا یَسْمَعُ وَ لا یُبْصِرُ وَ لا یُغْنِی عَنْکَ شَیْئاً﴾ ـ مریم/ 42.
[3] . ﴿وَ تِلْكَ حُجَّتُنا آتَیْناها إِبْراهِیمَ عَلی قَوْمِهِ﴾ ـ انعام/ 83.
[4] . سوره حديد، آيه 4.
[5] . سوره انعام، آيه 59.
[6] . سوره فصلت، آيه 47.
[7] . سوره رعد، آيه 8.
[8] . ﴿أَ لا یَعْلَمُ مَنْ خَلَقَ وَ هُوَ اللَّطِیفُ الْخَبِیرُ﴾ ـ ملک/ 14.