borhani برهانی آفرینش خلق درباره  خداشناسی
منشور بین المللی اسلام «جلد دوم»
گفتار استاد مصباح یزدی

استاد مصباح در توضیح فرمایش صدیقه طاهره3 که فرمود: «... ابْتَدَعَ الْأَشْيَاءَ لَا مِنْ شَيْ‏ءٍ كَانَ قَبْلَهَا، وَ أَنْشَأَهَا بِلَا احْتِذَاءِ أَمْثِلَةٍ امْتَثَلَهَا، کوَّنَهَا بِقُدْرَتِهِ، وَ ذَرَأَهَا بِمَشِيَّتِه»؛ می‌گوید:

حضرت زهرا3 بعد از شهادت به وحدانيت الهي و اشاره به منّتي که خدا بر بندگان گذاشته که معرفت خودش را براي آن‌ها ميسر نموده است فرمودند: اما حقيقت ذات الهي و کنه صفات او براي هيچ کس قابل شناخت نيست. به تعبير ديگر، احاطه علمي بر ذات الهي و بر صفات او امکان ندارد؛ حتي مي‌توان گفت: حقيقت افعال الهي را هم درست درک نمي‌کنيم.

مي‌دانيم که خداوند در جنين روح مي‌دمد و او را زنده می‌کند يا مرده‌ها را در قيامت زنده می‌کند يا. .. و الفاظي را در اين موارد به کار مي‌بريم؛ اما حقيقت آن را درک نمي‌کنيم. شايد خداي متعال به بعضي از اولياي خودش مرتبه‌اي از افعال خود را ارائه فرموده است؛ مثلاً مرحوم علامه طباطبايي رضوان‌الله‌عليه فرمودند: ابراهيم نمي‌خواست زنده شدن مرده‌اي را ببيند؛ بلکه مي‌خواست حقيقت احياء را درک کند، و خداي متعال به وسيله زنده‌کردن پرندگان به دست خود حضرت ابراهيم7 آنچه را امکان داشت به او نشان داد.

شايد معجزات انبياء در واقع کار خدا بود که به دست آن‌ها اجرا مي‌شد و ايشان حقيقت فعل خدا را مي‌يافتند؛ اما ديگران در شرايط عادي نمي‌توانند حقيقت فعل خدا را درک کنند. نمي‌توانند بفهمند خدا چگونه خلق می‌کند؟ چگونه مي‌ميراند؟ و... به اين افعال الهي تنها مفاهيمي را اطلاق مي‌کنيم، مثلاً مي‌گوييم: «او زنده می‌کند» و اين مفاهيم را مي‌فهميم. اين مفاهيم از قبيل معقولات ثاني است که براي حقايق خارجي جنبه سمبليک دارد.

حضرت زهرا3 درباره آفرينش مي‌فرمايند: «ابْتَدَعَ الْأَشْيَاءَ لَا مِنْ شَيْ‏ءٍ كَانَ قَبْلَهَا»؛ خدا همه اشياء عالم را آفريد؛ اما براي آفريدن آن‌ها احتياج به ماده قبلي نداشت؛ زيرا اگر آن ماده مخلوق بود که جزء همين مخلوقات بود. حضرت مي‌فرمايند: خدا مجموع اين عالم را از يک ماده ديگري خلق نکرده است. اگر اين مجموعه احتياج به ماده قبلي داشته باشد، تسلسل لازم مي‌آيد. اگر به حسب تصوير ذهني، خدا را در يک طرف قرار دهيم و عالم را هم يک طرف، براي پيدايش اين عالم غير از اراده خدا احتياج به هيچ چيز ديگري نيست.

اگر در قران آمده است که برخي اشياء از برخي اشياء ديگر خلق شده‌اند، مثلاً مي‌فرمايد: هر موجود زنده‌اي را از آب آفريديم»[1]، اين آيات با فرمايش حضرت زهرا3 منافات ندارد؛ زيرا حضرت مي‌فرمايند: خداوند مجموع اشياء را از ماده قبلي نيافريد و اين منافات ندارد با اين که بعضي اشياء از بعض ديگر خلق شده باشند. خدا براي خلق اين مجموعه به ماده‌اي که روي آن کار کند احتياج ندارد.

منشأ اين شبهه عمدتا از اين‌جاست که ما مفهومي که از صنع و حتي از خلق و آفريدن داريم اين است که بايد چيزي باشد تا روي آن تغييراتي ايجاد کرد تا به چيز ديگري تبديل شود؛ مثلاً براي ساخت انگشتر، بايد طلايي باشد تا زرگر آن‌ را ذوب کند، در قالب بريزد، و کارهاي ديگري روي آن انجام دهد تا انگشتر ساخته شود. در اين‌جا مي‌گوييم: «صنع الخاتم؛ انگشتر را ساخت.»وقتي گفته می‌شود: خدا صانع عالم است، گمان می‌شود که بايد ماده‌اي باشد تا خدا روي آن کار کند و عالم را خلق کند؛ اما اگر هيچ ماده‌اي نباشد، خدا چگونه عالم را خلق کند؟! اين‌ها افکار نادرست و خامي است. به خاطر اُنسي که ما به کارهاي خودمان داريم نمي‌توانيم درست درک کنيم که چيزي از عدم محض به وجود آيد. اين امر عجيبي نيست؛ چراکه ما نمي‌توانيم حقيقت خود خدا را هم درک کنيم. اگر بنا باشد که آن‌چه را حقيقتش را درک نمي‌کنيم انکار کنيم، در همين عالم ماده خيلي چيزها را بايد انکار کنيم.


[1] . ﴿وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاء کلَّ شَيْءٍ حَيٍّ﴾. انبیاء، آیه 30.

فهرست مطالب

تمامی حقوق این وب سایت متعلق به حجت الاسلام والمسلمین دکتر سید مجتبی برهانی می باشد.

طراحی و توسعه توسط: