borhani برهانی آفرینش خلق درباره  خداشناسی
منشور بین المللی اسلام «جلد دوم»
هدفداری آفرینش در قرآن

از نظر قرآن جهان هستی بیهوده آفریده نشده است، بلکه همواره اجزاء و عناصر جهان دارای هدف و غرض است. در آیات زیر به هدفداری خلقت جهان وانسان اشاره شده است: «همانا در آفرینش آسمان‌ها و زمین و آمد و رفت شب و روز، برای صاحبان عقل و اندیشه آیاتی است. صاحبان عقل و اندیشه کسانی هستند که خدا را در حال ایستادن و نشستن وآن هنگام که بر پهلو خوابیده‌‌اند به یاد می‌‌آورند، و در آفرینش آسمان‌ها و زمین می‌‌اندیشند (و می‌‌گویند) بارالها، این عالم را بیهوده نیافریده‌ای، پروردگارا مارا از عذاب آتش نگاه دار.»[1]

آیات فوِق انسان‌ها را به تدبّر و اندیشه در حقیقت آسمان‌ها و زمین وتعاقب شب و روز وا می‌‌دارد تا هر فردی از افراد انسانی به اندازه استعداد وتوانایی خود اسرار آفرینش را دریابد. و به راستی که نگرش دقیق به آسمان‌ها و زمین، آدمی را با نظام حیرت آور حاکم بر آن‌ها آشنا می‌سازد. نظامی که مطالعه آن، انسان را به هدفداری عالم آفرینش واقف می‌سازد.

صرف مشاهده عالم هستی بدون اندیشه و تفکر نمی‌‌تواند هدفداری عالم را به انسان نشان دهد و چه بسیار دانشمندانی که سالیان دراز به مشاهده و مطالعه جهان هستی می‌‌پردازند، اما از آنجا که نمی‌‌کوشند تا قیافه آیه‌ای بودن عالم را درک کنند به غایتداری هستی توجه نمی‌‌کنند.

در واقع اگر کسی به مشاهده جهان هستی بپردازد، نظم و قانون حاکم بر همه اجزاء و عناصر آن رادر می‌یابد و پس از تفکر در این زمینه است که آدمی پی می‌‌برد که این نظم حاکم بر عالم نمی‌‌تواند به خود اجزای جهان مستند باشد، بلکه باید به نیروی فوِق عالم ماده و طبیعت متصل باشد، که هر آن فیض وجودی او کاروان هستی را به سر منزل مقصود می‌‌کشاند.

«گفت : پروردگار من کسی است که به هر موجودی خلقت لازم او را اعطا کرد و سپس هدایت نمود.»[2]

در آیه فوِق به دو نکته مهم اشاره شده است. نکته اوّل این که خداوند به هر موجودی آنچه را که لازم داشته، اعطا کرده است. هر گیاه و جانداری راکه مورد مطالعه قرار دهیم، در می‌‌یابیم که هر یک هماهنگی کامل با محیط زیست خود داشته و آنچه را که مورد نیازش است دارا می‌باشد. نکته دوم مسئله هدایت و رهبری موجودات است. یعنی هر یک از موجودات از نیروهایشان در مسیر ادامه حیات خود استفاده می‌کند تا به هدف وجودی خود نایل آیند.

«ما آسمان و زمین و آنچه راکه در آنهاست باطل نیافریدیم.»[3]

«ما آسمان‌ها و زمین و آنچه را که در آن است بیهوده نیافریده‌ایم.»[4]

کلمه «لاعب» در آیه مشتق از کلمه «لعب» است. کلمه «لعب» به معنای بازی و سرگرمی و به معنای عملی است که هدف و غرض عقلانی نداشته باشد، بلکه غرض آن یک غرض خیالی و وهمی باشد، مانند بازی کودکان که اشیایی را می‌‌سازند و سپس خراب می‌‌کنند.

خداوند عالم را به وجود نیآورده تا پس از مدتی آن را از میان ببرد. مبدأ وجود، جهان را برای نیل به غایت و هدفی حقیقی خلق کرده است و جهان به سوی آن هدف در حرکت است. خداوند عالم را به وجود نیاورده تا پس از مدتی آن را از میان ببرد.مبدأ وجود جهان را برای نیل به غایت و هدفی حقیقی خلق کرده است وجهان به سوی آن هدف در حرکت است.

«او کسی است که آسمان‌ها و زمین را بر حق آفرید.»[5]

«خداوند آسمان‌ها و زمین و آنچه را که در میان آنهاست جز بر اساس حق نیافرید.»[6]

آیا با خود نمی‌‌اندیشید که خدا آسمان‌ها و زمین و آنچه را که درمیان آنهاست جز به حق نیآفریده است. [7]

آیات فوِق نشانگر آن است که عالم هستی بیهوده آفریده نشده است. جهان هستی از وجودی بیهوده و باطل برخوردار نیست. جهان آفرینش دارای مقصد و مقصودی است که برای رسیدن به آن مقصد و مقصود آفریده شده است. جهان هستی بر اثر تصادف کور و کر آفریده نشده تا هدفی را به دنبال نداشته باشد، بلکه جهان و همه اجزاء و ابعاد آن از هدف و غایتی خاص برخورد است که به سوی آن در حرکت است. در آیات زیر نیز به هدفداری انسان اشاره شده
است:

«آیا گمان کرده‌اید که ما شما را بیهوده آفریده‌ایم و شما به سوی ما بازگشت نمی‌‌کنید.» [8]

«آیات فوِق هدفداری حیات انسانی را ثابت کرده و به همگان گوشزد می‌کند که انسان بیهوده آفریده نشده است.» [9] انسان موجودی باطل و به خودرها شده نیست که بر اثر یک سلسله عوامل حساب شده و تصادف کر و کور به جهان پرتاب شده باشد، بلکه انسان برای رسیدن به مقصدی آفریده شده و بازگشت و رجوع او به سوی مبدأ آفرینش است.

علی7 هم در نهج البلاغه از هدفداری انسان و جهان چنین سخن به میان آورده است:

«خداوند سبحان شما را بیهوده نیافریده و به حال خود وانگذاشته
است.» [10]

«پیامبران را با بازی و بیهوده نیافرید و آسمان‌ها و زمین و آنچه را که در آن است به باطل نیآفرید.» [11]


[1] ﴿إِنَّ في‏ خَلْقِ السَّمٰاوٰاتِ وَ الْأَرْضِ وَ اخْتِلافِ اللَّيْلِ وَ النَّهٰارِ لَآيٰاتٍ لِأُولِي الْأَلْبٰابِ‏ الَّذينَ يَذْكُرُونَ اللَّـهَ قِيٰاماً وَ قُعُوداً وَ عَلى‏ جُنُوبِهِمْ وَ يَتَفَكَّرُونَ في‏ خَلْقِ السَّمٰاوٰاتِ وَ الْأَرْضِ رَبَّنا مٰا خَلَقْتَ هٰذا بٰاطِلاً سُبْحٰانَكَ فَقِنٰا عَذٰابَ النَّارِ﴾، آل‌عمران 190.

[2] . ﴿قٰالَ رَبُّنَا الَّذي أَعْطىٰ‏ كُلَّ شَيْ‏ءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدىٰ‏ٰ﴾.

[3] . ﴿وَ مٰا خَلَقنَا السَّماءَ وَ الاَرْض و مابَیْنَهُمٰا باطلاً﴾.

[4] .﴿ وَ مٰا خَلَقْنَا السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُمٰا لاعِبينَ﴾.

[5] . ﴿هُوَ الَّذي خَلَقَ السَّمٰاوٰاتِ وَ الْأَرْضَ بِالْحَقِّ﴾.

[6] .﴿ مٰا خَلَقَ اللَّـهُ السَّمٰاواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُمٰا إِلاَّ بِالْحَقِّ﴾.

[7] . ﴿أَ وَ لَمْ يَتَفَكَّرُوا في‏ أَنْفُسِهِمْ ما خَلَقَ اللَّـهُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما إِلاَّ بِالْحَقِّ﴾.

[8] . ﴿أَ فَحَسِبْتُمْ أَنَّمٰا خَلَقْنٰاكُمْ عَبَثاً وَ أَنَّكُمْ إِلَيْنٰا لٰا تُرْجَعُونَ﴾.

[9] . ﴿أَ يَحْسَبُ الْإِنْسانُ أَنْ يُتْرَكَ سُدىً﴾.

[10] . «فَإِنَّ اللَّـهَ سُبْحَانَهُ لَمْ يَخْلُقْكُمْ عَبَثاً وَ لَمْ يَتْرُكْكُمْ سُدًى»

[11] . «لَمْ يُرْسِلِ الْأَنْبِيَاءَ لَعِباً وَ لَمْ يُنْزِلِ الْكُتُبَ لِلْعِبَادِ عَبَثاً وَ لَا خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ وَ مَا بَيْنَهُمَا بَاطِلا».

فهرست مطالب

تمامی حقوق این وب سایت متعلق به حجت الاسلام والمسلمین دکتر سید مجتبی برهانی می باشد.

طراحی و توسعه توسط: