چون این خطبه عمدتاً پیرامون اسلام و قرآن و تقوا سخن میگوید، امام در آغاز از ایمان به مبدأ و معاد شروع میکند؛ ایمانی که انگیزه برای همه خیرات و وسیله برای همه برکات است.
هنگامی که میخواهد سخن از معرفهٔالله بگوید روی علم بی پایان خدا که از مهمترین اوصاف حقّ است، تکیه میکند و میفرماید: «(خداوند) صدای نعره حیوانات وحشی را در بیابانها و گناهان بندگان را در خلوتگاهها و رفت و آمد ماهیان را در دریاهای ژرف، و تلاطم امواج آب را بر اثر وزش تندبادها میداند (و از تمام این جزئیات آگاه و با خبر است)»
امام در این قسمت از خطبه روی چهار پدیده از پدیدههای جهان که بسیار متنوّع است و در عین حال چندان مورد توجّه نیست، انگشت گذارده و علم خداوند را به آنها بیان میکند:
نخست این که میدانیم در بیابانهای سر تا سر دنیا، حیوانات وحشی فراوانی وجود دارند که نعرهها و ضجّههای آنها به گوش ما شهرنشینان نمیرسد؛ ولی خداوند از آن با خبر است و میداند کدام حیوان در کدام مکان و کدام زمان نعرهای کشید و کمیت و کیفیّت آن چگونه بود؟
دیگر این که گناهان زیادی در خلوتگاه و دور از چشم تودههای مردم انجام میگیرد که همه ما از آن بی خبریم؛ ولی خدا میداند که کدام انسان در چه زمان و در چه مکان، چه گناهی را مرتکب شده است.
نیز میداند در اعماق دریاها دور از چشم انسانها کدام یک از ماهیان در چه زمانی و چه مکانی رفت و آمد دارند.
نیز میداند امواجی که در صفحه اقیانوسها، هر شب و روز به حرکت در میآیند و ما انسانها جزء بسیار کوچکی از آن را میبینیم در چه زمانی و چه مکانی حرکت میکند و کی آرام میگیرد.
اگر بر همه اینها این نکته را بیفزاییم که علم خداوند درباره این امور، منحصر به امروز و دیروز نیست، بلکه در طول میلیونها سال که این حوادث شب و روز واقع شده (به استثنای گناه انسانها که زمان محدودتری دارد) خدا میداند که کدام یک از این پدیدهها در کجا و به چه صورت تحقق یافته است.
نیز اگر بر اینها بیفزاییم که تنها کره زمین نیست که مرکز حوادث گوناگون است، بلکه میلیاردها ستاره تنها در کهکشان ماست که مرکز حوادث گوناگون دائمی است به اضافه کهکشانهای دیگر که سر به میلیاردها میگذارد.
آری! مجموعه اینها در علم خدا جمع است و اینجاست که باور میکنیم آنچه را قرآن مجید در آیه 27 سوره لقمان فرموده است : «و اگر همه درختان روی زمین قلم شوند و دریا برای آن مرکب گردد و هفت دریا به آن افزوده شود (اینها همه تمام میشود ولی) کلمات خدا پایان نمیپذیرد، خداوند عزیز و حکیم است.»[1] عین واقعیت است و نه تنها این آیه اغراق نیست، بلکه نسبت به دایره گسترده خداوند چیز مهمی محسوب نمیشود.
در ادامه این سخن و بعد از بیان علم و دانایی مبدأ جهان آفرینش، درباره گواهی بر نبوّت پیامبر اکرم6 سخن میگوید و با سه وصف مهم او را میستاید و میفرماید : «و گواهی میدهم که محمّد برگزیده خدا و سفیر وحی او و رسول رحمت وی است»؛[2]
آری! او انسانی والامقام و فوق العاده برجسته بود که خداوند او را برای مقام ختم نبوّت برگزید و وحی خود را بر او نازل کرد و او را کانون رحمت خویش ساخت.
این رحمت در چهرههای مختلف تجلی کرد؛ گاه از طریق بیان معارف والای دینی و گاه شرح قوانین حیاتبخش و گاه طلب رحمت از سوی خدا برای امت و سرانجام این رحمت در شکل شفاعت در قیامت ظاهر خواهد شد و امید داریم که ما هم مشمول رحمت واسعه او بشویم.
در حدیثی آمده است که پیامبر اکرم6 هنگامی که آیه ﴿وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلاَّ رَحْمَةً لِلْعالَمينَ﴾[3] که مظهری از رحمت عامه است نازل شد، به جبرئیل فرمود: آیا چیزی از این رحمت نصیب تو هم شده است عرض کرد: آری! من از پایان کار خود بیمناک بودم. هنگامی که این آیه (درباره من) بر تو نازل شد: ﴿ذِی قُوَّة عِنْدَ ذِی الْعَرْشِ مَکِین﴾[4] و خداوند مرا به این وسیله ستود من آرامش یافتم. [5]
[1] . ﴿وَ لَوْ أَنَّ ما فِي الْأَرْضِ مِنْ شَجَرَةٍ أَقْلامٌ وَ الْبَحْرُ يَمُدُّهُ مِنْ بَعْدِهِ سَبْعَةُ أَبْحُرٍ ما نَفِدَتْ كَلِماتُ اللَّـهِ إِنَّ اللَّـهَ عَزيزٌ حَكيمٌ﴾ سوره لقمان، آیه 27.
[2] . «وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً نَجِیبُ اللّـهِ، وَ سَفِیرُ وَحْیِهِ، وَ رَسُولُ رَحْمَتِهِ».
[3] . سوره انبیاء، آیه 107.
[4] . سوره تکویر، آیه 20.
[5] . مجمع البیان ذیل آیه 107 سوره انبیاء.