borhani برهانی آفرینش خلق درباره  خداشناسی
منشور بین المللی اسلام «جلد دوم»
تقويت امور فطري

در مقابل، عواملي هم وجود دارد که مي‌تواند اين احساس و گرايش فطري را تقويت کند. امور فطري را مي‌توان با عوامل خارجي تقويت کرد. در امور غريزي هم اين امکان وجود دارد؛ مثلاً وقتي انسان گرسنه می‌شود، اگر بوي کباب به مشامش برسد آن احساس گرسنگي تقويت می‌شود. اين احساس يک امر دروني است؛ ولي بوي غذا آن را تقويت می‌کند. ميل به ديدن چهره زيبا در درون انسان وجود دارد؛ اگر انسان چشمش را کنترل نکند و چند بار به نامحرم نگاه کند، اين ميل در او تقويت می‌شود؛ در اين صورت ديگر مبارزه با شيطان مشکل می‌شود.

اين عامل خارجي است که آن احساس دروني را تقويت می‌کند. بايد سعي کنيم عوامل خارجي تقويت کننده امور خوب را فراهم کنيم و در مقابل، از تقويت عوامل گناه دوري کنيم. هر چه نگاه انسان کمتر به نامحرم بيافتد انگيزه گناه در او کمتر می‌شود.

خداي متعال با دادن نعمت‌ها، انگيزه شکر و ستايش را در ما به وجود آورده است، «وَ اسْتَحْمَدَ إِلَى الْـخَلَائِقِ بِإِجْزَالِهَا»؛ با فراوان دادن نعمت‌ها زمينه حمد و برانگيختن اين احساس را در انسان فراهم کرده است. گويا با عملش از ما مي‌خواهد که او را ستايش کنيم؛ ولي به اين اکتفا نکرده «وَ ثَنَّى بِالنَّدْبِ إِلَى أَمْثَالِهَا»؛ کار مضاعفي هم انجام داده و آن اين که رسماً دعوت و امر به شکرگزاري کرده است. اگر امر به شکر هم نکرده بود، ما بايد بر اساس عامل وجداني و فطري شکر مي‌کرديم؛ ولي به اين اکتفا نکرده و مکرر در قرآن مجيد مردم را به شکر دعوت می‌کند؛ ﴿أَنِ اشْكُرْ لي‏ وَ لِوالِدَيْكَ﴾؛[1] و از اين که در ميان انسان‌ها آدم‌هاي قدرشناس و شکرگزار کم‌اند گله می‌کند؛ ﴿وَ قَليلٌ مِنْ عِبادِيَ الشَّكُورُ﴾ [2]

پس علاوه بر اين که ما عاملي فطري براي شکر کردن داريم و وجدان ما، ما را وادار می‌کند به اين که در مقابل نعمت‌هاي الهي شکرگزار باشيم، بايد ابتدا نعمت‌هاي الهي را بشناسيم.

از همين جا بايد بفهميم آن علومي که ما را با نعمت‌هاي خدا آشنا می‌کند مي‌تواند در تبيين تکامل ما مؤثر باشد. به خصوص من به دوستان طلبه سفارش مي‌کنم فيزيولوژي انساني را مطالعه کنند تا بفهمند خداوند چه قدر به ما نعمت داده است.

در ميان علوم طبيعي، علمي که باعث می‌شود انسان بيشتر قدر نعمت‌هاي خدا را بداند «زيست شناسي انساني»؛ است.

حضرت زهرا3 در اين فرمايش اخيرشان به اين نکته‌هاي؛ لطيف با تعبيراتي که هم از نظر ادبي و هم از نظر آهنگ کلام خيلي گوش‌نواز و زيباست اشاره مي‌کنند. ترتيب کلام حضرت بسيار حکيمانه است. اين کلام اثر تربيتي بسيار قوي‌اي دارد و با همين چند جمله انسان مي‌تواند بفهمد که در چه موقعيتي قرار دارد و چه وظيفه‌اي در پيشگاه الهي دارد و خداي متعال اصلا چرا اين نعمت‌هاي فراوان را به او مي‌دهد و چرا اين نعم را به او گوشزد می‌کند؛ اين نعمت‌ها را به او گوشزد می‌کند تا بداند که از خداست تا با آن احساسي که خدا در نهاد انسان قرار داده انگيزه شکر پيدا کند و شکرش موجب افزايش نعمت‌ها و دوام نعمت‌هايش بشود و از اين نعمت‌هاي خدا بيشتر استفاده کند و لياقت نعمت‌هاي بي‌نهايت الهي را در عالم ابدي پيدا کند.

هيچ يک از اين‌ها نفعي براي خدا ندارد. آيا اگر همه عالم تمام عمرشان را صرف شکر خدا کنند چيزي بر خدا افزوده می‌شود؟! خدا منزّه است از اين که در اثر کار ديگران بر او حالتي پيدا شود. ما چه هستيم که بتوانيم در خدا رضايت ايجاد کنيم! همه اين‌ها لطف اوست براي اين که لياقت دريافت رضايت، رحمت و قرب او را پيدا کنيم و اين نعمتي فوق همه آن نعمت‌هاي ديگر است.

پروردگارا! ما را شکرگزار و عارف به نعمت‌هاي خودت قرار بده.[3]


[1] . سوره لقمان، آیه 14.

[2] . سوره سبا، آیه 13.

[3] . پایان گفتار آیهٔ‌الله مصباح یزدی.

فهرست مطالب

تمامی حقوق این وب سایت متعلق به حجت الاسلام والمسلمین دکتر سید مجتبی برهانی می باشد.

طراحی و توسعه توسط: