برخی از محققین میگویند: خلق، یعنی: ساختن چیزی از چیزی دیگر. و ایجاد و انشاء، یعنی: پدید آوردن چیزی، بدون این که از چیز سابقی نشأت یافته باشد. با گفتههای سایر مکاتب کاری نداریم، خواه از انواع مکاتب فلسفی و خواه از انواع اشراقات عرفانی باشد، و در عین حال که به همة آنها ارزش قائل هستیم، خود را فقط مسئول بیان مطالب بر اساس مکتب اهلبیت: میدانیم. و انتخاب با اهل دانش است. ایجاد (انشاء) یعنی همان «کن فیکون» که در قرآن آمده است. حضرت فاطمه3 در خطبة معروفی که در آغاز خلافت ابوبکر و در مسجد رسول خدا6 بیان فرموده است، «ابْتَدَعَ الْأَشْيَاءَ لَا مِنْ شَيْءٍ كَانَ قَبْلَهَا وَ أَنْشَأَهَا بِلَا احْتِذَاءِ أَمْثِلَةٍ امْتَثَلَهَا»: اشیاء را ابداع کرد نه از چیزی که قبلاً وجود داشته است و بدون شکلهایی که از روی آن شکل برداری کند. میبینیم که آن حضرت پیدایش جهان را «خلق» نمینامد، بلکه به «انشاء» تعبیر میفرماید.
امیر المؤمنین (در همان خطبة اول نهج البلاغه) میفرماید: «أَنْشَأَ الْخَلْقَ إِنْشَاءً، وَ ابْتَدَأَهُ ابْتِدَاءً، بِلَا رَوِيَّةٍ أَجَالَهَا، وَ لَا تَجْرِبَةٍ اسْتَفَادَهَا، وَ لَا حَرَكَةٍ أَحْدَثَهَا وَ لَا هَمَامَةِ نَفْسٍ اضْطَرَبَ فِيهَا... » در این کلام نه تنها میفرماید که آن پدیدة اول را انشاء کرد، بلکه میفرماید خود «خلق» و «آفرینش» را ایجاد کرد. یعنی حتی خود «خلق: پیدایش چیزی از چیز دیگر» نیز یکی از قوانین است که خدا آن را ایجاد کرده است. و در جملة «ابتدأه ابتداءً» با آوردن «تنوین تنکیر» میفرماید آن ابتداء کردن، ابتداء کردن به خصوصی است که برای بشر ناشناخته و حتی غیر قابل درک و تبیین است. و تفاوت خالق عقل با عقل در همین چیزها است.
جریان خلقت، یعنی ساختن چیزها از همدیگر و پدید آوردن اشیاء از یکدیگر، بلافاصله پس از مرحلة ایجاد شروع گردید.
به همین دلیل امام رضا7 از امیر المؤمنین7 نقل میکند: که خدای متعال هستی را از چیزی پدید نیاورد.[1]
احادیث فراوانی بر این موضوع دلالت میکند که به اصطلاح در حدّ اعلای تواتر هستند به طوری که یکی از ضروریات مکتب اهلبیت: شمرده میشود.
رابطة خدا با جهان رابطة «علت و معلول نیست.»یعنی خداوند «علهٔ العلل» نیست. زیرا خود «قانون علت و معلول» از قوانین این جهانی است پس خود همین قانون پدیده و مخلوق است. بنابراین نمیتواند شامل خدا شود.
رابطة خدا با جهان رابطة «موجِِد و موْجَد» و «منشِیء و منشَیء» است.[2]
[1] . بحار، ج57، ص46 «لَا مِنْ شَيْءٍ كَوَّنَ مَا كَانَ».
[2] . منبع: کتاب تبیین جهان و انسان، نوشته آیهٔالله مرتضی رضوی.