borhani برهانی آفرینش خلق درباره  خداشناسی
منشور بین المللی اسلام «جلد ششم»
فلسفه احکام

بسیار می‌شود که طبیبان آگاه، بیماران خود را از آثار مهمّ داروهای شفابخش و غذاهای تقویتی که درمان بیماری‌ها را تسریع می‌کند باخبر می‌سازند؛ تا با شوق و علاقه بیشتر داروهای تلخ را تحمّل کنند و دستورات طبیب را دقیقاً به کار بگیرند.

طبیبان روحانی نیز دقیقاً همین مسیر را می‌پیمایند و فلسفه تشریع احکام و آثار حیات بخش برنامه‌‌های دینی را برای مردم شرح می‌دهند تا آتش اشتیاق را در دل آنها شعله‌ور سازند و با عزمی راسخ به دنبال انجام برنامه‌ها بفرستند.

بیان فلسفه احکام که نمونه روشنی از آن در خطبه بالا دیده می‌شود، علاوه بر اینکه شوق و علاقه مردم را برای انجام وظائف دینی افزون می‌کند و تحمّل ناراحتی را برای انجام پاره‌ای از وظایف سخت و سنگین آسان می‌سازد، چند فایده دیگر نیز دارد:

1ـ به همه مردم هشدار می‌دهد که باید در چه مسیری حرکت کنند تا فلسفه حکم پیاده شود؛ مثلا هنگامی که می‌گوید: «خداوند حج را سبب قدرت و قوّت اسلام قرار داده است».[1] مفهومش این است که مراسم حج را آن چنان با شکوه برگزار کنند که به این هدف والا برسند، نه اینکه تنها به آداب صوری حج و تشریفات ظاهری آن قناعت کنند.

2ـ دیگر اینکه: بدانند آثار و برکات این اعمال به خود ما باز می‌گردد. در واقع ما با انجام این اعمال، خدمتی به خویش می‌کنیم؛ منّتی بر خدا نداریم و باید بسیار ممنون باشیم. همانگونه که قرآن در مورد اصل ایمان و اسلام می‌گوید: «گروهی بر تو منّت می‌گذارند که مسلمان شده اند! بگو خداوند بر شما منّت می‌گذارد که شما را به سوی اسلام هدایت کرده است، اگر در ادّعای اسلام راست می‌گویند».[2]

3ـ سرانجام اینکه: می‌توانیم با توجّه به فلسفه احکام اعمال خود را ارزیابی کنیم، که تا چه اندازه مقبول درگاه خداوند است و چه اندازه از آن دور می‌باشد. مثلا وقتی می‌فرماید: «فلسفه روزه تقوا و فلسفه نماز نهی از فحشا و منکراست» باید ملاحظه کنیم که آیا بعد از انجام روزه و نماز، روح تقوا و پرهیز از گناه در ما حاصل شده است، یا نه؟ و به این ترتیب، ارزش عبادات و اعمال خود را به دست آوریم.

آری! ما خدا را حکیم می‌دانیم و حکمت او ایجاب می‌کند که هیچ دستوری را بدون هدف و نتیجه بیان نفرماید و چه بی خبرند آن جاهلان ناآگاه که می‌گویند افعال خداوند معلّل به اغراض نیست؛ یعنی هیچ هدفی در کارها و برنامه‌ها و تشریعات او وجود ندارد! آنها با این سخن زشت و ناپسند خود، حکیم بودن خداوند را زیر سؤال می‌برند و چنین می‌پندارند که به حقیقت توحید نزدیک شده‌اند در حالی که مصداق این آیه شریفه‌اند که: «بگو: آیا به شما خبر دهیم که زیانکارترین (مردم) در کارها چه کسانی هستند؟ آنها که تلاش‌هایشان در زندگی دنیا کم (و نابود) شده، با این حال می‌پندارند کار نیک انجام می‌دهند».[3]

آری! افعال خدا معلّل به اغراض نیست؛ یعنی هدف‌هایی که به خود او بازگشت کند. زیرا، او بی نیاز از همه چیز و همه کس می‌باشد؛ ولی افسوس که این ناآگاهان این سخن را نمی‌‌گویند، بلکه می‌گویند ضرروتی ندارد که نتیجه افعال و دستورات خداوند به بندگان برگردد و این نهایت بی خبری است!! !

به هر حال، امیرمؤمنان علی7 در خطبه بالا بخش‌های جالبی از فلسفه احکام را بیان فرموده، که با مطالعه آن، آتش شوق انجام این برنامه‌‌های حساب شده الهی، در دل‌ها زبانه می‌کشد و با طیب خاطر به دنبال آن حرکت می‌کنند.



[1] . خطبه حضرت زهرا3، احتجاج طبرسی، جلد 1، صفحه 258، چاپ انتشارات اسوه. ـ قریب به همین معنا، از علی7 در کلمات قصار (کلمه 252) نقل شده است.

[2] . سوره حجرات، آیه 17.

[3] . سوره کهف، آیات 103 ـ 104.

فهرست مطالب

تمامی حقوق این وب سایت متعلق به حجت الاسلام والمسلمین دکتر سید مجتبی برهانی می باشد.

طراحی و توسعه توسط: