borhani برهانی آفرینش خلق درباره  خداشناسی
منشور بین المللی اسلام «جلد ششم»
تقوای اخص

در مراتب تقوا از سه مرتبه تقوای عام، تقوای خاص و تقوای اخص سخن به میان می‌آید. تقوای اخص برترین مرتبه‌ای است که انسان به آن دست می‌یابد. در مطلب پیش رو به معرفی هر یک از این مراتب پرداخته شده و مرتبه سوم یعنی تقوای اخص مورد واکاوی بیشتر قرار گرفته است.

خداوند در آیه 93 سوره مائده می‌فرماید: ‌

بر کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده‌اند گناهی نیست در آنچه خورده‌اند اگر تقوا پیشه کنند و مؤمن باشند و کارهای شایسته کنند سپس بر تقوا و ایمان استوار باشند و آنگاه همواره تقوا و نیکوکاری کنند، و خدا نیکوکاران را دوست دارد.

1ـ تقوای عام: پرهیز از محرمات (تقوا از ترس آتش و عقاب، و آن ترک حرام است و تقوای عام می‌باشد)

2- تقوای خاص: اجتناب از مشتبهات (تقوای از خدا، که علاوه بر اجتناب از حرام ترک شبهات است و این تقوای خاص است)

3ـ تقوای اخص: دوری از مباحات، در پرتو اشتغال به واجبات و مستحبات (و آن ترک حلال علاوه بر اجتناب از شبهه است).[1]

علامه مجلسی نیز در ذکر اقسام تقوا می‌فرماید که تقوا سه قسم است:

1. نگهداری نفس از عذاب جاویدان از طریق تحصیل اعتقادات صحیح؛

2. پرهیز از هرگونه گناه اعم از ترک واجبات و انجام معاصی؛

3. خویشتن‌داری در برابر آنچه قلب آدمی را به خود مشغول می‌‌سازد و از حق منصرف می‌کند و این تقوای خواص بلکه خاص الخاص است.

البته ایشان در کتاب شریف «بحار الانوار» افزون بر سه مرحله برای تقوا، یک قسم دیگر نیز به نام «ورع سالکین» ذکر کرده است. مراد از «ورع سالکین»، اعراض از غیر خدا، از ترس ضایع شدن عمر عزیز در کارهای بیهوده می‌باشد، هر چند منجر به حرام هم نشود.[2]

پس نازل‌ترین درجه تقوا آن تقوایی است که در آیه131 آل‌عمران، بیان شده «و بپرهیزید از آتش عذابی که برای کیفر کافران افروخته‌اند». درجات برتر آن در توان بسیاری نیست؛ زیرا درجات آن به حدی بالا می‌رود که هر کسی از عهده آن برنمی‌آید و جز اولیاء الله نمی‌توانند به آن دست یابند.

در مرتبه مباحات اغلب مردم نمی‌توانند درست تشخیص دهند و عمل کنند. اگر عملی عبادی موجب شود که انسان بدان عادت کند و براساس عادت، آن را انجام دهد در یک مدتی همان امر که عذاب‌آور است برای او گوارا و شیرین می‌شود. انسان گاه به مباحات، دل می‌بندد و برایش اصالت می‌یابد.

برخی بزرگان و عرفا برای اینکه به مراتب عالی تقوا دست یابند نفس خود را از عادت کردن به مباحات و لذت بردن از آن بازمی‌داشتند و با بعضی کارهای مخالف نفس به ریاضت‌های شرعی فوق‌العاده می‌پرداختند که حکایت زیر یک نمونه از آن است: یکی از دوستان امام خمینی(ره) نقل کرده است زمانی در نجف خدمتشان رسیدم، برای پذیرایی مقداری هندوانه آوردند، امام برای خودشان ظرفی جداگانه حاوی چند حب هندوانه گذاشته بودند مایل گردیدم محض تیمن و تبرک از میوه مقابل ایشان اندکی بخورم. خواسته خود را عرض کردم ایشان مانع گردید و گفت:

این هندوانه به درد شما نمی‌خورد بی‌جهت اصرار نکنید. با شگفتی دیدم میوه‌های هر دو ظرف یکی است و خوش رنگ و آب دارند، بار دیگر تقاضای خود را مطرح کردم امام اجازه دادند و چون خواستم از آن بخورم با کمال ناباوری احساس کردم مزه بسیار شوری دارد، علت را جویا شدم. فرمودند وقتی خواستم این هندوانه را میل کنم دیدم خوشرنگ و آب‌دار است، خوشم آمد و خواستم آن را بخورم اما برای آنکه با این هوس مبارزه کرده باشم، رویش مقداری نمک پاشیدم تا دیگر طعم قبلی را نداشته باشد.[3]


[1] . جوادی آملی، تسنیم تفسیر قرآن کریم، ج 2، ص 155.

[2] . دستغیب، تقوا، ص 106.

[3] . ره توشه راهیان نور، ویژه بوستان ولایت (جوانان)، ص 155.

فهرست مطالب

تمامی حقوق این وب سایت متعلق به حجت الاسلام والمسلمین دکتر سید مجتبی برهانی می باشد.

طراحی و توسعه توسط: