borhani برهانی آفرینش خلق درباره  خداشناسی
منشور بین المللی اسلام «جلد ششم»
عفو در قصاص و شرایط آن

البته عفو از قصاص، از سوی اولیای دم مجاز دانسته شده است تا رحمت الهی شامل هر دو دسته از افراد جامعه شود. این آسان‌گیری، البته مشروط و منوط به این است که حکمت قانون و فلسفه تشریع آن، حفظ شود[1] زیرا در صورتی که عفو و گذشت موجب جریحه‌دارتر شدن شخص یا دیگران شود و جامعه را با بحران فقدان امنیت مواجه سازد، شخص ولی دم، مجاز نیست تا عفو وگذشت کند؛ زیرا قانون قصاص برای حکمت و اهدافی تشریع شده است که اگر عفو و گذشت آن را از میان ببرد، اولیای مقتول، مجاز به عفو و گذشت نیست و می‌بایست قانون قصاص اجرا شود.

از این رو خداوند در آیه 45 سوره مائده، نادیده گرفتن احکام قصاص و عدم اجرای آن را عملی ظالمانه برمی‌شمارد؛ زیرا جامعه را با بحران فقدان امنیت مواجه می‌سازد. بنابراین در صورتی که عفو موجب گستاخی شخص قاتل یا دیگر افراد جامعه شود، گذشت جایز نیست و می‌بایست قصاص اجرا شود.

خداوند در آیه 178 سوره بقره و نیز 45 سوره مائده، عفو را در صورتی بهتر می‌داند که استیفای حق قصاص، نیاز نباشد و حتی عفو و گذشت زمینه را برای تغییر مثبت در رفتار شخص و یا رفتار جامعه سبب شود. اما اگر عفو و گذشت، سبب بحران شود و امنیت را تهدید و حیات اجتماعی را به مخاطره افکند، عفو نه تنها هیچ خوبی ندارد بلکه لازم است که قصاص ـ به عنوان بهترین راهکار جراحی غده سرطانی امنیت‌زدایی ـ به کار گرفته شود.

البته اولیای دم می‌توانند در صورت تامین شرایط و عدم مخالفت با حکمت قصاص، عفو کنند و چیزی از قاتل نستانند یا آنکه از کشتن وی صرف نظر کرده و آن را به دیه تبدیل کنند. [2]

خداوند در همین آیه، عفو یکی از اولیای مقتول را موجب ساقط شدن حق قصاص می‌داند لذا گفته شده که اگر بخشی از حق قصاص مورد عفو قرار گیرد مانند عفو تام آن است و قاتل قصاص نمی‌شود.[3]

به هر حال صاحبان حق قصاص، در صورت احراز عدم مخالفت با حکمت و فلسفه قصاص، مختارند تا در عفو یا قصاص یکی از دو امر را بپذیرند.[4]

در این صورت است که عفو از قصاص در پیشگاه خداوند امری پسندیده‌تر از پافشاری بر قصاص است. و عفو از قصاص به عنوان صدقه در راه خدا[5] دانسته می‌شود. چنان که عفو و چشم‌پوشی از قصاص در بردارنده آمرزش گناهان صاحب حق می‌شود البته این آمرزش گناهان صاحب حق قصاص از سوی خداوند، به همان اندازه گذشت وی از گناه جانی می‌باشد. [6]

نکته‌ای که نباید فراموش کرد آن که با گذشت اولیای دم، خون قاتل حرمت می‌یابد و کسی مجاز به کشتن وی نمی‌باشد. [7] و با عفو اولیای دم، حق قصاص ساقط می‌شود و دیگر حقی ثابت نیست. بنابراین پشیمانی معنایی ندارد و کسی نمی‌تواند پس از عفو، خواهان قصاص قاتل شود. براین اساس اگر اولیای دم از حق خویش بگذرند و عفو کنند و یا دیه‌ای بگیرند. هرگونه قصاص قاتل موجب عذاب دردناک الهی خواهد بود. [8]

از دیگر احکام قصاص آن است که زن و مرد در حکم قصاص برابر نیستند. [9] اگرچه مفهوم آیه دلالت می‌کند بر این که قصاص زمانی است که قاتل و مقتول هر دو مرد یا زن باشند، اما این مفهوم به اجماع و اخبار، تخصیص خورده است؛ زیرا براساس اجماع و اخبار، مرد در مقابل کشتن زن نیز قصاص می‌شود. [10] چنان که در فقه نیز آمده است، مرد در مقابل زن قصاص می‌شود ولی باید نصف دیه مرد به اولیای وی پرداخت شود.[11]

قصاص در ماه‌های حرام نیز مجاز است، به این معنا که اگر قاتل در ماه‌های حرام مجازات شود گناهی بر اولیای دم نیست.[12] و این قصاص به معنای تعدی به حدود الهی قلمداد نمی‌شود، زیرا از باب مقابله به مثل می‌باشد نه حرکت ابتدایی.

از شرایط و احکام قصاص، آن است که مماثلت حفظ شود. به این معنا که جان در برابر جان، چشم در برابر چشم، بینی در برابر بینی، گوش در برابر گوش و دندان در برابر دندان است؛ چنانکه این قانون در تورات نیز آمده است.[13] همچنین مماثلت در برده و آزاد مطرح می‌باشد که در آیه 178 سوره بقره بیان شده است.

بر این اساس زن در برابر زن و مرد در برابر مرد قصاص می‌شود این قانونی است که از سوی خداوند بر اهل ایمان تشریع شده و آنان به حکم تعبد و تعقل آن را می‌پذیرند، زیرا عقل حکم می‌کند که خداوند حکیم به هدف مصلحت و دفع مفسده‌ای قانون قصاص را تشریع کرده و آن را به حکم تعبد می‌پذیرد و اجرا می‌کند.[14]

 


[1] . سوره بقره، آیات 178 و 179.

[2] . سوره بقره، آیه 178.

[3] . کنزالعرفان، فاضل مقداد، ج 2، ص 356.

[4] . سوره بقره، آیه 178 و سوره مائده، آیه 45.

[5] . سوره مائده، آیه 45.

[6] . همان.

[7] . سوره بقره، آیه 178.

[8] . همان.

[9] . سوره بقره، آیه 178.

[10] . زبده البیان، ص 844 .

[11] . تحریرالوسیله، ج 2، ص 467.

[12] . سوره بقره، آیه 194.

[13] . سوره مائده، آیه 45.

[14] . همان.

فهرست مطالب

تمامی حقوق این وب سایت متعلق به حجت الاسلام والمسلمین دکتر سید مجتبی برهانی می باشد.

طراحی و توسعه توسط: