همه ما با قریحه عقلایی خودمان میفهمیم که انسان با هر که قرارداد میبندد باید به آن وفادار باشد. هر چه طرف قرارداد مهمتر باشد انسان باید بیشتر به آن اهمیت دهد. بنابراین وقتی طرف قرارداد خداوند است اهتمام به آن هیچ حدّی ندارد و باید تا حد ممکن به آن اهمیت داد. به همان اندازه که خداوند متعال عظمت دارد عهدشکنی با او هم به همان اندازه زشت است. چون عقل تا این حدّ را میفهمد خداوند میتوانست با همین عقل در روز قیامت ما را مؤاخذه کند. ولی به این اندازه اکتفا نکرده است؛ بلکه از روی رحمت بیپایانش برای اینکه ما انگیزه بیشتری برای عمل به مدرکات عقلیمان پیدا کنیم نسبت به این مسأله یک حکم شرعی هم صادر کرده و فرموده است: «وفای به نذر واجب شرعی است.» از این طریق، هم انگیزه ما را برای عمل بیشتر میکند و هم زمینه استحقاق رحمت فوقالعادهای را برای ما ایجاد میکند و آن رحمتی است که در سایه عمل به امر او حاصل میشود.
حضرت زهرا3 میفرمایند: «وَ الْوَفَاءَ بِالنَّذْرِ تَعْرِيضاً لِلْمَغْفِرَةِ؛ خدا وفای به نذر را بر شما واجب کرد تا شما را در معرض آمرزش خود قرار دهد.» اگر خدا وفای به نذر را واجب نکرده بود ما با عقلمان میدانستیم که باید این کار را انجام دهیم؛ اما برای اینکه زمینه مغفرت بیشتری برای ما پیدا شود، گناهانمان آمرزیده و بر کمالاتمان افزوده شود، به خدا بیشتر نزدیک شویم و بیشتر مورد محبت خدا قرار بگیریم، به عنوان یک تکلیف شرعی هم وفای به نذر را بر ما واجب کرد.
«نذر» عبارت است از عمل ثوابی که شخص مکلف، بر عهده خود واجب میسازد و این امر برای خداست. از دیرباز در میان اقوام و ملل گذشته این عمل رواج داشته و به صور مختلف انجام میگرفته.
در ایران باستان و در میان اعراب جاهلی، نذر و قربانی برای بتها و آتشکدهها وجود داشته و ریشههای خرافی فراوانی داشته است. بیشترین مردم آن روز، برای رسیدن به آمال و آرزوهای خود، برای بتها و خدایان تقدیمی داشتهاند که گاهی همراه با نذر بوده است.