borhani برهانی آفرینش خلق درباره  خداشناسی
منشور بین المللی اسلام «جلد ششم»
شرک چیست؟! مشرک کیست؟

خداوند در قرآن می‌فرماید: ﴿إِنَّ اللَّـهَ لا يَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ وَ يَغْفِرُ ما دُونَ ذلِكَ لِمَنْ يَشاءُ وَ مَنْ يُشْرِكْ بِاللَّـهِ فَقَدِ افْتَرى‏ إِثماً عَظيماً﴾[1].

«محققا خدا نمی‌‌‌آمرزد شرک آوردن به او را و می‌‌‌آمرزد پایین‌تر از آن را برای هرکس که بخواهد می‌‌آمرزد وآنکه به خدا شرک آورد پس به تحقیق گناه بزرگی را مرتکب شده است».

همچنین می‌فرماید:

﴿إِنَّ اللَّـهَ لا يَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ وَ يَغْفِرُ ما دُونَ ذلِكَ لِمَنْ يَشاءُ وَ مَنْ يُشْرِكْ بِاللَّـهِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلالاً بَعيداً﴾[2].

«محققا خدا نمی‌‌‌آمرزد شرک آوردن به او را ومی‌آمرزد پایین تر از آن را برای هرکس که بخواهد وآنکه شریک برای خدا قائل شود پس به تحقیق گمراه شده گمراهی دوری. »

خداوند درقیامت برای بخشش گناهان حق خاصی برای خود قائل شده که اگر خواست هرگناهی را ببخشد! ولی تنها گناهی که فرموده هرگز نخواهم بخشید گناه شرک است!... شرک چیست؟!... را خداوند درباره شرک می‌فرماید:

﴿لا تُشْرِكْ بِاللَّـهِ إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظيمٌ! . . .﴾ شرک ظلم عظیمی است!... و هرگز بخشیده نخواهد شد؟!

شرک به چهار دسته تقسیم می‌شود:

1 ـ شرک در ذات خدا.        2 ـ شرک در صفات خدا.

3 ـ شرک در افعال خدا.       4 ـ شرک در عبادت.

شرک در ذات خدا یعنی؛ به یک واجب الوجود اعتقاد نداشتن. که البته این اعتقاد چه در گذشته و چه حال بسیار نادر بوده و اکثر مردم به یک ذات واجب الوجود اعتقاد دارند.. .

شرک در صفات مانند؛ اینکه بگوییم غیر خدا در همه جا هست! یا غیر او را موثر در عالم هستی بدانیم! یا اینکه غیر خدارا آگاه و شنوا و بینا در احوال خلق دانستن...

و شرک در افعال خدا مانند؛ اینکه غیر خدا را در خلق اشیا بدون اسباب بپنداریم و خرق عادت را به دیگری نسبت دهیم. چون فقط اوست که می‌‌‌تواند به آتش دستور سرد شدن دهد و یا زنده شدن مرده و یا زنده کردن پرندگان کشته شده را دهد.. .

و اما شرک چهارم؛ شرک در عبادت است، که اغلب مردم در زمان پیامبر و همچنین در حال حاضر مبتلا به آن بوده و هستند. برای آشنائی بهتر آن با استفاده از قرآن می‌‌بینیم که خداوند به چه دلیلی عقاید مردم مکه و یهود و نصارا را شرک دانسته و به آنان مشرک خطاب فرموده و مردم ما نیز چگونه به آن مبتلا‌‌یند.. .

ابتدا باید بدانیم که مشرکین مکه، همه توحید در ذات و افعال خدا را قبول داشته‌اند. خداوند در سوره عنکبوت می‌فرماید:

﴿وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ سَخَّرَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ لَيَقُولُنَّ اللَّـهُ فَأَنَّى يُؤْفَكُونَ﴾[3]

﴿وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ نَزَّلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَحْيا بِهِ الْأَرْضَ مِنْ بَعْدِ مَوْتِها لَيَقُولُنَّ اللَّـهُ قُلِ الْحَمْدُ لِلَّـهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لا يَعْقِلُونَ﴾[4]

«و اگر از ایشان بپرسی چه کسی آسمان‌ها وزمین را خلق کرده و خورشید و ماه را که مسخر نموده؟ البته خواهند گفت؛ الله. پس به کجا سرگردانند.»

«و اگر از آنان بپرسی که از آسمان آبی نازل کرد که زمین را پس از موات بودنش احیا کند؟ البته خواهند گفت: خدا بگو الحمد الله بلکه بیشترشان بی‌خردند.»

یا در سوره زخرف می‌فرماید:

«وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَهُمْ لَيَقُولُنَّ اللَّـهُ فَأَنَّى يُؤْفَكُونَ»[5]

«و اگر از ایشان سئوال کنی چه کسی ایشان را خلق کرده البته می‌گویند خدا پس به کجا برده می‌شوند. »

البته نمونه‌‌های عملی آن هم بوده مانند اینکه بعضی نام فرزندانشان را عبدالله می‌‌گذاشتند پس الله را می‌‌شناختند! ولی مهم‌ترین مشکل آنان عبادت غیر خدا بود که اتفاقا خود آنها این اعمال را عبادت نمی‌‌دانستند و آن را وسیله تقرب به خدا و یا شفیع نزد خدا می‌‌پنداشتند.

کارهای آنان عبارت بود از؛ خواندن و استمداد طلبیدن از غیر خدا، مانند کسانی که از دنیا رفته بودند از انبیا و اولیا و صالحین. و مجسمه‌‌های آنهارا به عنوان سمبل نگاهداشته وآنان را تقدیس می‌کردند. در سوره زمر می‌فرماید:

﴿أَلا لِلَّـهِ الدِّينُ الْخالِصُ وَ الَّذينَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِياءَ ما نَعْبُدُهُمْ إِلاَّ لِيُقَرِّبُونا إِلَى اللَّـهِ زُلْفى‏ إِنَّ اللَّـهَ يَحْكُمُ بَيْنَهُمْ في‏ ما هُمْ فيهِ يَخْتَلِفُونَ إِنَّ اللَّـهَ لا يَهْدي مَنْ هُوَ كاذِبٌ كَفَّارٌ﴾[6]

«آگاه باش دین خالص فقط برای خداست و آنان که اولیائی غیر از خدا گرفته‌اند به عنوان اینکه عبادتشان نمی‌‌کنیم مگر برای آنکه ما را به سوی خدا نزدیک کنند محققا خدا بین ایشان در آنچه اختلاف می‌کنند حکم می‌کند. محققا خدا هدایت نمی‌کند کسی را که دروغگوی نا سپاس است. »

پس ملاحظه فرمودید که خداوند کسانی که غیر خدا را اولیا می‌‌‌گرفتند و استمداد و یاری می‌‌‌خواستند، تحت عنوان اینکه آنان ما را به خدا نزدیک می‌کنند، دروغگویانی خطاب فرموده که خدا هدایتشان نمی‌‌کند.

خداوند خواندن و دعا کردن را عبادت دانسته و در سوره غافر می‌فرماید:

﴿وَ قالَ رَبُّكُمُ ادْعُوني‏ أَسْتَجِبْ لَكُمْ إِنَّ الَّذينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبادَتي‏ سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرينَ﴾[7]

«و پروردگارتان فرمود؛ مرا بخوانید تا شما را اجابت کنم. محققا کسانی که از بندگی و عبادت من تکبر ورزند به زودی به حال خواری داخل دوزخ گردند.»

پس خواندن غیر خدا عبادت و شرک است. خداوند در سوره شعرا می‌فرماید: ﴿فَلا تَدْعُ مَعَ اللَّـهِ إِلهاً آخَرَ فَتَكُونَ مِنَ الْمُعَذَّبينَ﴾[8]

«با خداوند اله (مرکز توجه) دیگری را نخوانید که از عذاب شدگان خواهی بود.»

و در سوره جن می‌فرماید: ﴿وَ أَنَّ الْمَساجِدَ لِلَّـهِ فَلا تَدْعُوا مَعَ اللَّـهِ أَحَداً﴾[9]

«به یقین مساجد مخصوص خداست پس نخوانید با خدا احدی را. »

یعنی حق ندارید در مسجدها به جز الله کسی دیگررا صدا بزنی وگرنه مشرک خواهی بود.

﴿قُلْ إِنَّما أَدْعُوا رَبِّي وَ لا أُشْرِكُ بِهِ أَحَداً﴾ 

«بگو همانا فقط پروردگارم را می‌‌‌خوانم واحدی را شریک او نمی‌‌کنم. »

﴿وَ مَنْ أَضَلُّ مِمَّنْ يَدْعُوا مِنْ دُونِ اللَّـهِ مَنْ لا يَسْتَجِيبُ لَهُ إِلى‏ يَوْمِ الْقِيامَةِ وَ هُمْ عَنْ دُعائِهِمْ غافِلُونَ * وَ إِذا حُشِرَ النَّاسُ كانُوا لَهُمْ أَعْداءً وَ كانُوا بِعِبادَتِهِمْ كافِرِينَ‏﴾.  

«و کیست گمراه‌تر از آنکه غیر خدا را می‌‌‌خواند کسی راکه اجابت نمی‌کند او را تا قیامت و آنان از دعا و خواندن ایشان غافلند. و چون مردم محشور شوند دشمنان ایشان گردند و به عبادت ایشان کافرند. »

و همچنین سوره یونس می‌فرماید:

﴿وَ يَوْمَ نَحْشُرُهُمْ جَميعاً ثُمَّ نَقُولُ لِلَّذينَ أَشْرَكُوا مَكانَكُمْ أَنْتُمْ وَ شُرَكاؤُكُمْ فَزَيَّلْنا بَيْنَهُمْ وَ قالَ شُرَكاؤُهُمْ ما كُنْتُمْ إِيَّانا تَعْبُدُونَ * فَكَفى‏ بِاللَّـهِ شَهيداً بَيْنَنا وَ بَيْنَكُمْ إِنْ كُنَّا عَنْ عِبادَتِكُمْ لَغافِلينَ﴾.[10] 

«و روزی که همه ایشان را محشور سازیم سپس به کسانی که مشرک شدند می‌‌‌گوئیم شما و شریکانی که قائل شدید بر جای خود باشید پس میان ایشان جدائی می‌‌‌افکنیم و شریکان ایشان گویند شما مارا نمی‌‌پرستیدید. خداوند بین ما و شما برای شهادت کافی است به راستی که ما از عبادت شما غافل بودیم. »

سوره فاطر آیات 13و14 چنین است: ﴿وَ الَّذينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ ما يَمْلِكُونَ مِنْ قِطْميرٍ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌* إِنْ تَدْعُوهُمْ لا يَسْمَعُوا دُعاءَكُمْ وَ لَوْ سَمِعُوا مَا اسْتَجابُوا لَكُمْ وَ يَوْمَ الْقِيامَةِ يَكْفُرُونَ بِشِرْكِكُمْ وَ لا يُنَبِّئُكَ مِثْلُ خَبيرٍ﴾.

«... و آنان را که غیر از خدا می‌‌خوانید مالک پوست هسته خرمائی نیستند. اگر بخوانید شا ن د عای شمارا نشنوند و اگر بشنوند جوابتان ندهند و روز رستاخیز شرک شمارا انکار کنند وکسی مانند خدای آگاه، تو را خبر ندهد»

و بالاخره به مثال قرآن گوش کنید که می‌فرماید:

﴿یَا اَیُّهَا النَّاسُ ضُرِبَ مَثَلٌ فَاسْتَمِعُوا لَهُ اِنَّ الَّذِینَ تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّـهِ لَن یَخْلُقُوا ذُبَابًا وَلَوِ اجْتَمَعُوا لَهُ وَاِن یَسْلُبْهُمُ الذُّبَابُ شَیْئًا لَّا یَسْتَنقِذُوهُ مِنْهُ ضَعُفَ الطَّالِبُ وَالْمَطْلُوبُ ﴿مَا قَدَرُوا اللَّـهَ حَقَّ قَدْرِهِ اِنَّ اللَّـهَ لَقَوِیٌّ عَزِیزٌ﴾.

«ای مردم مثلی زده شد به آن گوش دهید محققا کسانی را که می‌‌‌خوانید غیر از خدا و پایین تر از او هرگز مگسی را خلق نکنند و اگر چه برای آن اجتماع کنند واگر مگس چیزی از ایشان برباید از او نتوانند پس گیرند طالب و مطلوب (خواننده و خوانده شده) هر دو عاجزند. قدر خدا را آنچه سزاوار عظمت اوست نشناختند زیرا خدا توانای عزیز است».

بعضی از مردم در توجیه این اعمال خود می‌گویند که ما آنها (بت‌ها) را شفیع در پیش خدا می‌‌دانیم واین کارها عبادت نیست! قرآن کریم پاسخ این سخنان باطل را فرموده در سوره یونس آیه 18 می‌فرماید: ﴿وَ يَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّـهِ ما لا يَضُرُّهُمْ وَ لا يَنْفَعُهُمْ وَ يَقُولُونَ هؤُلاءِ شُفَعاؤُنا عِنْدَ اللَّـهِ قُلْ أَ تُنَبِّئُونَ اللَّـهَ بِما لا يَعْلَمُ فِي السَّماواتِ وَ لا فِي الْأَرْضِ سُبْحانَهُ وَ تَعالى‏ عَمَّا يُشْرِكُونَ﴾

«اینان غیر از خدا چیزهائی را می‌‌‌پرستند که نه ضرر می‌‌‌رساند و نه سودی عایدشان می‌کنند و می‌گویند این‌ها شفیعان ما نزد الله هستند! بگو آیا خدارا از وجود چیزهائی با خبر می‌‌سازید که خداوند در آسمان‌ها و زمین سراغی از آنها ندارد! خداوند منزه است از آن چیزهائی که مشرکان شریک او قرار می‌دهند»

و در سوره زمر آیات 43 تا 46 می‌فرماید:

﴿أَمِ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّـهِ شُفَعاءَ قُلْ أَ وَ لَوْ كانُوا لا يَمْلِكُونَ شَيْئاً وَ لا يَعْقِلُونَ * قُلْ لِلَّـهِ الشَّفاعَةُ جَميعاً لَهُ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ * وَ إِذا ذُكِرَ اللَّـهُ وَحْدَهُ اشْمَأَزَّتْ قُلُوبُ الَّذينَ لا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ وَ إِذا ذُكِرَ الَّذينَ مِنْ دُونِهِ إِذا هُمْ يَسْتَبْشِرُونَ * قُلِ اللَّهُمَّ فاطِرَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ عالِمَ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ أَنْتَ تَحْكُمُ بَيْنَ عِبادِكَ في‏ ما كانُوا فيهِ يَخْتَلِفُونَ﴾.

«آیا غیر خدا را شفیعانی گرفته‌اند؟ بگو آیا واگر چه مالک چیزی نباشند و اگر چه اینان تعقل نمی‌‌کنند. بگو مخصوص خداست شفاعت تمام آن. ملک اوست آسمان‌ها و زمین سپس به او بازگشت می‌‌شوید. وچون خدارا به تنهائی یاد شود منزجر شود دل‌های آنها که به آخرت ایمان ندارند وچون پایین تراز خدارا یاد شود آن وقت است که ایشان شاد شوند. بگو ای خدای ایجادکننده آسمان‌ها وزمین ای دانای غیب و آشکار، تو در میان بندگانت درباره آنچه درآن اختلاف می‌کرده‌اند داوری می‌‌‌کنی»

پس نگاه کنیم به این آیات خداوند بهانه مشرکین را برای خواندن غیر خدا به عنوان شفیعان مردود دانسته و شفاعت را کلاً و جمعاً مخصوص خود می‌داند و یکی از حالات مشرکین را این طور بیان می‌فرماید: که اگر به آنان گفته شود فقط خدا را بخوانیم دل‌های آنان منزجر شود و اگر بگویم با خدا دیگران را هم بخوانیم آنگاه شاد شوند! !

آیا انسان عاقل خدای حاضر ناظر و قادر مطلق را رها می‌کند و برود به دنبال کسانی که در این جهان نیستند؟؟! ! ببینید خداوند به ما بندگانش چه فرموده:

﴿وَ إِذا سَأَلَكَ عِبادي عَنِّي فَإِنِّي قَريبٌ أُجيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ فَلْيَسْتَجيبُوا لي‏ وَ لْيُؤْمِنُوا بي‏ لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ﴾

«و چون بندگانم از تو بپرسند از دوری و نزدیکی من، پس به راستی که من نزدیکم و جواب خواننده را هرگاه که مرا بخواند می‌‌دهم پس باید مرا اجابت کنند و به من ایمان آورند تا به رشد و تکامل برسند»

و بعضی هم دوست داشتن و محبت زیاد به انبیا و اولیا را سبب این کارها می‌‌‌دانند ولی خداوند افراط در این کار را شرک می‌داند و در سوره بقره آیه 165 می‌فرماید:

﴿وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَتَّخِذُ مِنْ دُونِ اللَّـهِ أَنْداداً يُحِبُّونَهُمْ كَحُبِّ اللَّـهِ وَ الَّذينَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّـهِ وَ لَوْ يَرَى الَّذينَ ظَلَمُوا إِذْ يَرَوْنَ الْعَذابَ أَنَّ الْقُوَّةَ لِلَّـهِ جَميعاً وَ أَنَّ اللَّـهَ شَديدُ الْعَذابِ﴾

«و بعضی از مردم کسانی از غیر خدا را مانند خدا می‌‌‌گیرند! و آنان را دوست می‌‌‌دارند مانند دوست داشتن خدا! و مومنین خدا را بیش از هر چیز دوست می‌‌‌دارند و اگر چه ستمگران هنگام دیدن عذاب می‌‌بینند که حقا قدرت و توانائی مخصوص خداست و حقا عذاب خدا سخت است»

در پایان به این نکته‌ها توجه شود:

1ـ دوست داشتن غیر خدا اگر به سبب دوستی خدا باشد نه تنها مردود نیست که واجب است.

2ـ شفیع قرار دادن اولیاء خدا با شفاعت بت‌ها و اشیاء مادی متفاوت است. زیرا شفاعت اولیاء الهی را خدای متعال اجازه داده و فرموده؛ به وسیله آنها به سوی من تقرب بجوئید و آنان را شفیع قرار دهید.

3ـ خواندن و صدا زدن پیامبر و علی و زهرا: و ائمه معصومین: جنبه استقلالی ندارد یعنی ما ایشان را چون اولیاء خدا می‌‌‌دانیم صدا می‌‌‌زنیم و واسطه قرار می‌‌‌دهیم. البته اگر کسی آنان را مستقل از خدا بداند مشرک است.

 


[1] . سوره نساء، آیه 48.

[2] . سوره نساء، آیه 116.

[3] . سوره عنکبوت، آیه 61.

[4] . سوره عنکبوت، آیه 63.

[5] . سوره زخرف، آیه 87.

[6] . سوره زمر، آیه 3.

[7] . سوره غافر، آیه 60.

[8] . سوره شعراء، آیه 213.

[9] . سوره جن، آیه 18.

[10] . سوره یونس، آیه 28 و 29.

فهرست مطالب

تمامی حقوق این وب سایت متعلق به حجت الاسلام والمسلمین دکتر سید مجتبی برهانی می باشد.

طراحی و توسعه توسط: