borhani برهانی آفرینش خلق درباره  خداشناسی
منشور بین المللی اسلام «جلد ششم»
دوری از گناه؛ تقرب الی الله

یکی از ویژگی‌های بارز اهل ایمان، دوری از گناهان و نگاهداری نفس از ارتکاب کردار ناپسند است. این صفت به قدری پسندیده است که خداوند سبحان در موارد بسیار آن را ستوده و دارندگان آن را مورد لطف قرار داده است. شخص با تقوا مورد احترام و اطمینان مردم است و همگان او را دوست دارند.

خداوند متعال درباره پرهیزکاران می‌فرماید: «همانا پرهیزکاران در باغها (ی سرسبز بهشت) و در کنار چشمه‌ها هستند».[1] پیامبر اکرم6 در توصیف اهل ایمان می‌فرمایند: قلب مؤمن از رذایل اخلاقی پاک است.[2]

امام سجاد7 نیز در بیان علائم مؤمن می‌فرماید: از نشانه‌های اهل ایمان خودداری از گناه حتی در خلوت است. از امام صادق7 نیز روایت شده است: کسی که ورع و خویشتنداری از گناه ندارد، ایمان ندارد. [3]

ارتکاب گناه و خارج شدن از قلمرو اطاعت الهی از رذیلت‌هایی است که در آیات متعدد، مذمت شده است. خداوند در سوره نساء پس از بیان برخی دستورهای الهی می‌فرماید: این‌ها احکام الهی است، و هر کس از خدا و پیامبر او اطاعت کند، وی را به باغ‌هایی درآورد که از زیر (درختان) آن نهرها روان است. در آن جاودانه‌اند، و این همان کامیابی بزرگ است، و هر کس از خدا و پیامبر او نافرمانی کند و از حدود مقرر او تجاوز نماید، وی را در آتشی درآورد که همواره در آن خواهد بود و برای او عذابی خفت‌آور است.[4]

همان گونه که در تربیت و سالم‌سازی بدن، از انجام بعضی امور و خوردن پاره‌ای از خوردنی‌ها باید پرهیز کرد، در تربیت و تهذیب نفس نیز از انجام برخی کارها و استفاده از بعضی غذاها باید اجتناب ورزید. قطب راوندی از امام باقر7 نقل می‌کند که فرمود: «شگفتا که مردم، از ترس بیماری در خوردن غذا احتیاط و امساک می‌کنند ولی از بیم آتش دوزخ از گناه خودداری نمی‌کنند»[5]

البته این خویشتنداری و پرهیز بر خلاف تمایلات نفس انسان است و در آغاز قدری دشوار به نظر می‌رسد، لکن با ریاضت و مجاهدت، سرانجام، کارها آسان و راه‌ها هموار خواهد شد، چنانکه امیرالمؤمنین7 فرمود: «در ترک گناه با نفس خویش دست و پنجه نرم کنید تا کشاندن آن به سوی طاعات و عبادات بر شما آسان شود.

این جنگ و گریز در خودسازی و تهذیب نفس، نقش اساسی را ایفا می‌کند که در فرهنگ اسلامی از آن به تقوا، تعبیر می‌شود و اساس تمام ارزش‌های اسلامی و انسانی است و هیچ عمل و کوششی بدون آن ارزش ندارد و در پیشگاه خداوند متعال پذیرفته نیست، چنانکه می‌فرماید: خداوند تنها از کسانی که دارای تقوا باشند می‌پذیرد.[6] بدون تردید هر عملی که نزد خدا مقبول نشود در اعتلای روح و صلاح و صفای آن هیچ گونه تاثیری نخواهد داشت، زیرا تنها کلام طیب و عمل صالح به سوی او بالا می‌رود و تنها انسان‌های پاک و صالح به خدا نزدیک می‌شوند، که فرمود: «به سوی او (خدای تعالی) سخنان پاکیزه صعود می‌کند و او عمل صالح را بالا می‌برد…»[7]

امام صادق7 می‌فرماید: «هیچ کوششی بدون ورع و پرهیزکاری سودمند نیست».[8] آن حضرت در نامه‌ای خطاب به یکی از شیعیان می‌نویسد: «چنانچه بخواهی کارت به خوبی پایان یابد و از این دنیا در حالی رخت بربندی که به بهترین عمل مشغول باشی، حق خدای را بزرگ بدار، مبادا نعمت‌های او را در نافرمانی صرف کنی و به حلم و بردباری او مغرور شوی…»[9]

مفضل بن عمر می‌گوید: در خدمت امام صادق7 سخن از اعمال به میان آمد، عرض کردم من در مقام عمل بسیار ضعیف هستم. حضرت فرمود: آرام باش و از خدا آمرزش بخواه، یعنی ناامید مباش. سپس فرمود: «بی‌گمان عمل اندکی که همراه با تقوا باشد بهتر است از عمل فراوانی که خالی از تقوا باشد. مفضل می‌گوید: عرض کردم: چگونه ممکن است کسی دارای این همه عمل خوب باشد ولی تقوا نداشته باشد؟ فرمود: آری می‌شود، همانند افرادی که اطعام می‌کنند و با همسایگان مهربانند و در خانه آنها به روی مردم باز است، اما در اولین برخورد با گناه عنان از دست می‌دهند و به نافرمانی و عصیان می‌پردازند.

ولی کسانی هم هستند که توفیق انجام این گونه خدمات و نیکوکاری را ندارند، اما در برخورد با گناه خویشتن دارند و خود را از آلودگی حفظ می‌کنند.» [10]

همان گونه که بیان شد، در سخنان معصومین7 ارتکاب گناهان از مهلکات عظیم به شمار آمده و بدین رو، بر دوری از گناهان بسیار تاکید شده است

در روایاتی از پیامبر6 آمده است: «عابدترین مردم کسی است که واجبات را بر پا دارد و کوشاترین مردم آن است که از گناهان دوری کند. هم‌چنین فرمودند: جبرئیل گفت: مَثَل این دین مثَل درختی استوار است که بنیاد آن ایمان، و رگ و ریشه آن نماز، و آب آن زکات، و شاخه آن خوشخویی و میوه آن دوری از محرمات الهی است. پس چنان که درخت، جز با میوه‌اش کامل نمی‌شود، ایمان نیز جز با بازداشتن نفس از محرمات کامل نمی‌شود.» [11]

 


[1] . سوره حجر، آیه 45.

[2] . بحارالانوار، ج 67 ، ص 210.

[3] . بحارالانوار، ج 67 ، ص 293 ، ح 15.

[4] . سوره نساء، آیه 13 و 14.

[5] . امالی صدوق، كتاب الكفر ، 155.

[6] . سوره مائده، آیه 27.

[7] . سوره فاطر، آیه 10.

[8] . الكافی، ج 2 ، ص 78.

[9] . الكافی، ج 2 ، ص 78.

[10] . الكافی، ج 2 ، ص 76.

[11] . موسسه باقرالعلوم ، نقل از روزنامه رسالت ع 7 مهر ماه 1389.

فهرست مطالب

تمامی حقوق این وب سایت متعلق به حجت الاسلام والمسلمین دکتر سید مجتبی برهانی می باشد.

طراحی و توسعه توسط: