با نگاهی به آثاری که قصاص در جامعه به جا میگذارد میتوان، چرایی و فلسفه تشریع آن را دانست. خداوند در آیه 179 سوره بقره، سه اثر مهم و برجسته را برای قصاص بیان میکند. این آثار عبارتند از:
1ـ بازداری از قتل: بیگمان قصاص عاملی مهم در بازداری مردم از ارتکاب جنایت به ویژه قتل عمد میباشد؛ زیرا آگاهی از کیفر برابر، موجب میشود تا انسان خردمند به دست خود خویشتن را به هلاکت نیفکند و زمینه قطع اعضای خویش را فراهم نیاورد.
از این رو در اجرای قصاص، علنی بودن تشریع شده است تا خردمندان با دیدن مجازات و کیفر ارتکاب جنایات بدانند که هرگونه ارتکاب عمل جنایی میتواند این گونه قصاص را به همراه داشته باشد.
2ـ تقوا: دستیابی به مرتبه یا مراتبی از تقوا، از دیگر علل و اهداف تشریع قانون قصاص میباشد، که در آیه بیان شده است. البته میتواند این تقوا به معنای تقوای مطلق و اصطلاحی باشد، چنانکه میتواند به معنای همان تقوای لغوی باشد. به این معنا که تشریع قصاص زمینهای برای تقوای خردمندان فراهم میآورد و آنان را نسبت به علل و اهداف احکام و آموزههای دستوری خداوند آگاه میسازد.
بنابراین، به نواهی خداوند به دیده مصلحت و منفعتی مینگرد که در متعلقات احکام وجود دارد.
البته به نظر میرسد که تقوای از پلشتیها و پرهیز از پلیدیهای عقلانی و عقلایی، مراد و منظور از تقوا در آیه است. به این معنا که هدف از تشریع قانون قصاص، هشدار باشی به خردمندان جامعه است. که مواظب اعمال و رفتار خویش باشند و از ارتکاب بزهها و نابهنجاری جنحی و جنایی پرهیز کنند تا گرفتار قصاص نگردند و عضو و جان خویش را از دست ندهند.
3 ـ حیات جامعه: خداوند در این آیه به صراحت قصاص را مهمترین عامل حیات جامعه میشمارد و با مخاطب قراردادن عقلای جامعه، در چرایی تشریع این حکم، میفرماید؛ که جامعه با قصاص حیات مییابد؛ زیرا اگر غده سرطانی قتل عمد با جراحی قصاص، قطع و از جامعه کنده نشود، میتواند همه جامعه را آلوده کند و مرگ و نیستی را برای آن جامعه رقم بزند؛ زیرا امنیت جان و عِرض و مال، از مهمترین علل ایجادی جوامع بشری است. و اگر این عنصر و فلسفه ایجادی جامعه به سبب قتلهای عمدی از میان برود و یا افراد جامعه برای مجازات قاتل به جان هم بیفتند، دیگر جامعهای بر جا نخواهد ماند و فلسفه ایجادی جامعه از میان میرود. از این رو خداوند، حیات جامعه را به قصاص و اجرای آن منوط دانسته است.
خداوند در آیه33 سوره اسراء افراد را از زیاده روی و افراط در قصاص بازداشته است. این میتواند به چند معنا باشد، که از جمله؛ نهی از شدت عمل در کیفر و یا نهی از مجازات دیگران از بستگان قاتل و حتی نسبت به خود قاتل به هر شکلی مانند اهانت باشد.
از این رو حضرت امیرمومنان علی7 از حسنین7 میخواهد تا نسبت به ابن ملجم مدارا کرده و جز قصاص چنانکه که عدالت اقتضا میکند عمل نکنند و حتی طعام و شیر خویش را برای قاتل خود میفرستد تا از هرگونه اهانت نسبت به وی جلوگیری به عمل آورد. خداوند در همین آیه تبیین میکند که در صورت خودداری اولیای دم از زیادهروی و اسراف در قصاص، خداوند به اشکال دیگری به یاری ولی مقتول میشتابد و زمینه برآوردن حاجات و نیازهایش را فراهم میآورد. به هر حال، اجرای قصاص به شکل گفته شده و طبق مبانی و آداب اسلامی نه تنها موجب بحران اجتماعی نمیشود، بلکه عامل حیات اجتماعی و سرزندگی و شادابی جامعه است و در نقش بازدارنده از ارتکاب گناه و جرم عمل میکند.