علی7 در یک بیان کوتاه امّا پر معنا، ابزار ریاست را سعة صدر معرفی میکند[1] سعه صدر هنگامی خود را به خوبی نشان میدهد که فرد با داشتن قدرت و توان بر مجازات، اقدام به عفو نماید.[2] ریشه بسیاری از نابردباریها و عدم سعه صدر حاکمان، کبر و خود بزرگ بینی است، امام7 در خطبه مشهور قاصعه به شدت با آن برخورد کرده میفرماید:
«اگر خداوند رخصت کبر ورزیدن را به یکی از بندگانش میداد. به یقین چنین منتی را بر پیامبران برگزیده و دوستانش مینهاد، لکن خدای سبحان، بزرگ منشی را بر آنان ناپسند دید و فروتنی شان را پسندید.»[3]
علی7 به خوبی پی به معضل حاکمان برده و در این راستا به شدت مالک اشتر را از کبر بر حذر داشته میفرماید: «إِيَّاكَ وَ مُسَامَاةَ اللَّـهِ فِي عَظَمَتِهِ وَ التَّشَبُّهَ بِهِ فِي جَبَرُوتِهِ.» یعنی؛ بپرهیز که در بزرگی فروختن، خدا را هم نبرد خوانی و عظمت خود را همانند او دانی.[4]
حتی این مقدار کافی نیست باید قدم را از این فراتر گذاشت و حاکمان،
در منش خود باید به گونهای رفتار کنند که مردم احتمال فخردوستی آنان را هم ندهند.
امیرالمومنین در خطبهای فرمود: «و در دیده مردم پارسا، زشتترین خوی والیان این است که خواهند مردم آنان را دوستدار بزرگمنشی شمارند و کارهاشان را به حساب کبر و خودخواهی بگذارند.»[5]
این کبر زدایی میتواند زمینه مناسبی را برای گوش فرادادن به سخن دیگران مهیا سازد. در همین راستا امام7 به مالک اشتر تاکید میکند:
«و بخشی از وقت خود را خاص کسانی کن که به تو نیاز دارند. خود را برای کار آنان فارغ دار و در مجلس عمومی بنشین و در آن مجلس، در برابر خدایی که تو را آفریده فروتن باش و سپاهیان و یارانت را که تو را پاسبانان، یا نگهبانانند از آنان باز دار، تا سخنگوی آن مردم با تو گفتگو کند، بیدرماندگی در گفتار، که من از رسول خدا6 بارها شنیدم که میفرمود:
«هرگز امتی را پاک ـ از گناه ـ نخوانند که در آن، امت ـ بیآنکه بترسند و ـ در گفتار درمانند، حق ناتوان را از توانا نستانند».
یعنی در گرفتن حق خود به لکنت زبان مبتلا شوند و درشتی کردن و درست کردن دست سخن نگفتن آنان را بر خود هموار کن و تنگخویی بر آنان و خود بزرگ بینی را از خود بران، تا خدا بدین کار درهای رحمت خود را بر روی تو بگشاید.»
بالاتر از این امیرالمؤمنین7 به مالک سفارش میکند، کسی را برای جلسات خصوصی خود برگزیند که سخن تلخ حق را به او گوشزد کند، و در آنچه که انجام میدهد و یا میگوید و رضایت خداوند در آن نیست، کمتر یاری کند.
حتی به مالک نصیحت میکند پارسایان و راستگویان را چنان پرورش دهد که او را فراوان نستایند و با ستودن، کار بیهودهای که نکرده است خاطرش را شاد نکنند، زیرا ستودن فراوان خودپسندی آورد و به سرکشی وادارد. روشن شد چگونه علی7 زمینه اعمال آزادی مردم را در حکومت خویش فراهم میکند و با آسیب شناسی در رفع موانع تلاش میکند.
[1] . کلمات قصار، ش 176 (سعه صدر یعنی صبر و بردباری).
[2] . کلمات قصار، ش 52.
[3] . نهجالبلاغه، خطبه 192، ص 214.
[4] . همان، نامه 53، ص 327.
[5] . همان، خطبه 216، ص250.