اصل اولی درباره انسانهای دیگر، احترام به خون آنها و حفظ حیات همگان است و حیاتی که انسان مانند هر موجود زنده دیگری دارد، حق اوست و دیگران باید این حق را محترم بشمارند و حفظ کنند. به همین جهت در ماده دو اعلامیه اسلامی حقوق بشر آمده است:
زندگی موهبتی است الهی و حقی است که برای هر انسان تضمین شده است و بر همه افراد و جوامع و حکومتها واجب است که از این حق حمایت و در مقابل هر تجاوزی علیه آن، ایستادگی کنند و کشتن هیچ کس بدون مجوز شرعی جایز نیست.
در ماده سوم اعلامیه جهانی حقوق بشر نیز آمده است؛ که هر فردی حق زندگی، آزادی و امنیت دارد. قرآن کریم احیای یک انسان را، حیات همه و مرگ و قتل یک انسان را کشتن همه میداند و میفرماید: ﴿مَنْ قَتَلَ نَفْساً بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسادٍ فِي الْأَرْضِ فَكَأَنَّما قَتَلَ النَّاسَ جَميعاً﴾[1] ؛ یعنی «هر کس انسان را بدون ارتکاب قتل و بدون فساد در روی زمین به قتل برساند، گویی همه انسانها را کشته است و کسی که انسانی را از مرگ نجات دهد گویا همه انسانها را از مرگ نجات داده است».
بر اساس این آیه، اهمیت حیات و مرگ یک انسان از نظر قرآن کاملا آشکار میشود، که حیات یک انسان همانند حیات همه انسانها و مرگ یک انسان هم مرگ همه انسانهاست.
[1] . مائده، 451 .