قرآن میفرماید: ﴿وَيْلٌ لِلْمُطَفِّفِينَ * الَّذِينَ إِذَا اکْتَالُوا عَلَى النَّاسِ يَسْتَوْفُونَ * وَ إِذَا کَالُوهُمْ أَوْ وَزَنُوهُمْ يُخْسِرُونَ﴾؛ وای بر کم فروشان، آنان که چون از مردم کالایی را با پیمانه و وزن میستانند تمام و کامل میستانند و چون برای آنان پیمانه و وزن کنند کم میدهند.
در این آیات، قبل از هر چیز کم فروشان را مورد تهدید شدیدی قرار داده.
این، در حقیقت اعلان جنگی است از ناحیه خداوند به این افراد ظالم، ستمگر و کثیف، که حق مردم را به طرز ناجوانمردانهای پایمال میکنند.
«مُطَفِّفِینَ» از ماده «تطفیف» در اصل از «طَفَّ» گرفته شده که به معنی کنارههای چیزی است، و این که سر زمین «کربلا» را وادی «طَفّ» میگویند، به خاطر این است که، در ساحل «فرات» واقع شده، سپس به هر چیز کمی واژه «طفیف» اطلاق شده است، همچنین به پیمانهای که پر نباشد یعنی محتوایش به کنارهای آن رسیده اما مملو نشده است نیز همین معنی اطلاق میشود، و بعد این واژه در کم فروشی به هر شکل و به هر صورت استعمال شده.
«وَیل» در اینجا به معنی «شرّ»، «غم»، «اندوه» ، «هلاکت»، یا «عذاب دردناک»، و یا «وادی سخت و سوزانی در دوزخ» است، و معمولاً این واژه به هنگام نفرین و بیان زشتی چیزی به کار میرود، و یا این که تعبیری است کوتاه اما مفاهیم زیادی را تداعی میکند.
قابل توجه این که: در روایتی از امام صادق7 آمده: خداوند «وَیل» را درباره هیچ کس در قرآن قرار نداده، مگر این که او را کافر نام نهاده، همان گونه که میفرماید: ﴿فَوَيْلٌ لِلَّذينَ كَفَرُوا مِنْ مَشْهَدِ يَوْمٍ عَظيمٍ﴾: «وای بر کافران از مشاهده روز بزرگ». [1]
از این روایت استفاده میشود: کم فروشی بوی کفر میدهد!
پس از آن، به شرح کار «مطففین» و کم فروشان پرداخته، میفرماید: «آنها کسانی هستند که وقتی میخواهند برای خود کیل کنند حق خود را به طور کامل میگیرند» ﴿الَّذينَ إِذَا اكْتالُوا عَلَى النَّاسِ يَسْتَوْفُونَ﴾. [2]
* * *
«اما هنگامی که میخواهند برای دیگران کیل یا وزن کنند کم میگذارند» ﴿وَ إِذا كالُوهُمْ أَوْ وَزَنُوهُمْ يُخْسِرُونَ﴾.
جمعی از مفسران از آیات فوق چنین استفاده کردهاند: منظور از «مُطَفِّف» کسی است که به هنگام خرید، بیش از حق خود میگیرد، و به هنگام فروش کمتر از حق میدهد، لذا خداوند به خاطر هر دو جهت، «وَیل» را بر آنها نهاده. ولی، این اشتباه است؛ زیرا تعبیر «یسْتَوْفُونَ» مفهومش این است که حق خود را به طور کامل میگیرند، و چیزی که دلالت بر اضافه بر حق کند در این عبارت نیست، و این که میبینیم خداوند آنها را مذمت کرده، در مقایسه این دو حالت با یکدیگر است که به هنگام خرید، حق را به طور کامل میگیرند، و به هنگام فروش ناقص میدهند، درست مثل این است که در مقام مذمت کسی میگوئیم: «هر گاه طلبی از کسی داشته باشد سر موعد آن را میگیرد، اما اگر بدهکار باشد ماهها تأخیر میاندازد».
این نکته نیز قابل توجه است که: آیات فوق گر چه تنها از کم فروشی در مورد کیل و وزن سخن میگوید، ولی بدون شک، مفهوم آیه وسیع است و هر گونه کم فروشی را هر چند در معدودات (چیزهائی را که با عدد میفروشند) نیز شامل میشود.
بلکه، بعید نیست با استفاده از الغای خصوصیت، کم گذاردن در خدمات را نیز فرا گیرد، فی المثل، اگر کارگر و کارمندی چیزی از وقت مقرر کمترکار کند، در ردیف «مطففین» و کم فروشانی است که آیات این سوره سخت آنها را نکوهش کرده است.
سپس، آنها را با این جمله استفهام توبیخی مورد تهدید قرار میدهد: «آیا آنها باور ندارند که برانگیخته میشوند»؟! ﴿أَ لا يَظُنُّ أُولئِكَ أَنَّهُمْ مَبْعُوثُونَ﴾.
«در روزی بزرگ» ﴿لِيَوْمٍ عَظيمٍ﴾.
[1] . تعبیر به «عَلَی النّاسِ» در اینجا اشاره به آن است که حقی بر مردم دارند، و در تقدیر «إِذا کالُوا ما عَلَی النّاسِ» بوده، و اصولاً «کالَ عَلَیهِ» در جائی گفته میشود که: هدف از کیل، گرفتن حقی است و اما «کالَهُ» و همچنین «کالَ لَهُ» مربوط به جائی است که منظور از کیل پرداختن حق دیگری باشد (دقت کنید).
[2] . «اصول کافی»، مطابق نقل «نور الثقلین»، جلد 5، صفحه 527.