الف: پیمان شکنی ـ از آثار و پیامدهای بی تقوایی میتوان به عهدشکنی و پیمان شکنی افراد اشاره کرد. با این رفتار ناهنجار، سرمایه اجتماعی از میان میرود و جامعه دچار بحرانی میشود که نمیتوان از آن به سادگی گذشت. جامعهای که شهروندان آن نسبت به یک دیگر اعتماد نداشته باشند نمیتوانند در کنار هم رابطه سالمی داشته باشند.
فقدان اعتماد اجتماعی آثار خود را در همه حوزهها از جمله اقتصادی به جا میگذارد. درنتیجه جامعه فرصت رشد و شکوفایی تمدنی را ازدست میدهد. در حوزه خانوادگی میان زن و شوهر نیز این اطمینان و اعتماد ازمیان میرود؛ زیرا خانواده بر نوعی پیمان و عهد برپا شده است و پیمان شکنی در انسانهای بی تقوا موجب میشود تا هسته اولیه اجتماعی یعنی خانواده سست شود.
در آیه 56 انفال، پیمان شکنی مداوم در همه امور زندگی را به عنوان یکی از آثار مهم بی تقوایی برمی شمارد؛ زیرا آن چه موجب میشود تا اشخاص به قول و قرارهای خویش پای بند باشند، تقواست. بی تقوایی حتی موجب میشود تا شخص نسبت به پیمانها و عهدها و اسناد مکتوب نیز بی توجه باشد و به اشکال مختلف قانون و اسناد قانونی و مکتوب را دور بزند.
ب: اختلاف و تفرقه ـ از دیگر پیامدهای زیانبار بی تقوایی میتوان به اختلافات و تفرقه در حوزه اجتماعی اشاره کرد. این اختلافات میتواند در حوزههای مختلف دینی و فرهنگی و اجتماعی و سیاسی اتفاق بیفتد. در آیات 52 و 53 مؤمنون به این اختلافات اشاره میکند و به بی تقوایی به عنوان عامل پیدایش تفرقهها توجه میدهد.
ج: عدم مراعات قوانین ـ گران فروشی و کم فروشی و عدم مراعات قوانین عرفی و قانونی از سوی مردم از دیگر پیامدهای بی تقوایی در جامعه است. اصحاب اَیْکَه و جامعه شعیب به سبب همین بی تقوایی نسبت به یک دیگر ظلم میکردند و با کم فروشی و گرانفروشی از یکدیگر به اشکال مختلف میدزدیدند.[1]
د: ایجاد زمینه ظلم و ستم ـ بی تقوایی در حوزه سیاسی، شخص و دولت را به سوی استکبار میکشاند و زمینه ظلم و ستم فراگیر را فراهم میآورد. از این رو خداوند درباره رفتارهای فرعون به بی تقوایی وی اشاره میکند. او که عامل مهم در ظلم کردن به جامعه یهودیان بود.[2]
هـ : قتل ـ رفتارهای هنجارشکنانهای چون قتل را میبایست در بی تقوایی افراد جست. قرآن به این مسئله در آیه 27 مائده اشاره میکند؛ زیرا در یک نمونه چون قتل هابیل، بی تقوایی قابیل موجب شد تا وی نسبت به هابیل حسادت ورزد و زمینه برای قتل برادرش در او فراهم شود.
[1] . سوره شعراء، آیه 176 و 177.
[2] . سوره شعراء، آیه 10 و 11.