این آیه جایش اینجا نیست، وجه ناسازگاری آن این است که از جمله ﴿وَ اللَّـهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ﴾ بر میآید حکمی که این آیه در صدد بیان آن است و رسول اللَّه6 مامور به تبلیغ آن شده، امر مهمی است که در تبلیغ آن بیم خطر هست یا بر جان رسول اللَّه و یا بر پیشرفت دینیش، و اوضاع و احوال یهود و نصارای آن روز طوری نبوده که از ناحیه آنان خطری متوجه رسول اللَّه6 بشود تا مجوز این باشد که رسول اللَّه6 دست از کار تبلیغ خود بکشد، و یا برای مدتی آن را به تعویق بیندازد و لازم باشد که خدا به رسول خود وعده حفظ و حراست از خطر دشمنش را بدهد.
علاوه بر این، اگر این خطر، چشم زخمی بوده که احتمالا ممکن بوده که از اهل کتاب به آن جناب برسد جا داشت این سوره در اوایل هجرت نازل شود، زیرا در اوایل هجرت که رسول اللَّه6 در شهر غربت و در بین عده معدودی از مسلمین آن شهر به سر میبرد، از چهار طرفش یهودیان او را محصور کرده بودند، آن هم یهودیانی که با حدت و شدت هر چه بیشتر به مبارزه علیه رسول اللَّه6 برخاسته و صحنههای خونینی نظیر خیبر و امثال آن به راه انداختند، اگر در آیه مورد بحث مراد از «ناس» یهود بود جا داشت در آن روزها این آیه نازل شود، لیکن نزول این سوره در اواخر عمر شریف آن حضرت اتفاق افتاده که همه اهل کتاب از قدرت و عظمت مسلمین در گوشهای خزیدهاند.
پس به طور روشن معلوم شد که آیه مورد بحث هیچگونه ارتباطی با اهل کتاب ندارد، علاوه بر همه، در این آیه تکلیفی که از سنگینی، کمرشکن و طاقت فرسا باشد به اهل کتاب نشده تا در ابلاغ آن به اهل کتاب خطری از ناحیه آنها متوجه رسول اللَّه6 بشود.
از همه اینها گذشته در سالهای اول بعثت، رسول اللَّه6 مامور شد تکالیف بس خطرناکی را به بشر آن روز گوشزد سازد، مثلا مامور شد کفار قریش و آن عرب متعصب را به توحید خالص و ترک بت پرستی دعوت کند، مشرکین عرب را که بسیار خشنتر و خونریزتر و خطرناکتر از اهل کتابند به اسلام و توحید بخواند، این تهدید و وعدهای که امروز به رسول اللَّه6 میدهد آن روز نداد، معلوم میشود پیغام تازه، خطرناکترین موضوعاتی است که رسول اللَّه6 به تازگی مامور تبلیغ آن شده است.
علاوه بر آنچه گفته شد آیاتی که متعرض حال اهل کتاب است قسمت عمده سوره مائده را تشکیل میدهند، و این آیه هم به طور قطع در این سوره نازل شده است، و یهود هم، چنان که گفته شد در موقع نزول این سوره دارای قدرت و شدتی نبودند، یعنی؛ آن قدرت و شوکت سابق خود را از دست داده و آن آتش، رو به خاموشی میرفت، غضب و لعنت پروردگار هم شامل حالشان شده و هر آتش افروزی و فتنهای به پا میساختند، خداوند آن را خنثی و خاموشش میکرد، با این حال معنا ندارد که رسول اللَّه6 در دین خدا از یهود بترسد، و بااینکه ایام نزول این سوره ایامی است که یهود به جهت ضعف و با میل و رغبت به دامن اسلام پناه میآورند و یا مانند نصارا به حکومت اسلام جزیه میدهند، وجهی برای ترس رسول اللَّه6 از یهود نمیتوان جست؟ و اینکه خدای تعالی او را در این ترس محق بداند و به وعده حمایت خود دلگرمش سازد لزومی ندارد؟! بنا بر این هیچ شک و تردیدی نیست که این آیه با آیات قبل و بعد خود تفاوت دارد و سیاق آنها متفاوت است. اینک به تجزیه و تحلیل خود آیه میپردازیم:
آیه شریفه از یک امر مهمی ـ که یا عبارت است از مجموع دین و یا حکمی از احکام ـ آن پرده بر میدارد. و آن امر هر چه هست امری است که رسول اللَّه6 از تبلیغ آن میترسد، و در دل بنا دارد آن را تا یک روز مناسبی تاخیر بیندازد، چه اگر ترس آن جناب و تاخیرش در بین نبود، حاجتی به این تهدید نبود که بفرماید: ﴿وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَـتَهُ﴾ و لذا در آیات اول بعثت هم که آن جناب را به تبلیغ احکام تحریک میکند تهدیدی دیده نمیشود. بلکه بر عکس لحن آنها خیلی ملایم است، مثلا در سوره «علق» میفرماید: ﴿اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذي خَلَقَ ...﴾[1] و در سوره «مدثر» میفرماید: ﴿يا أَيُّهَا الْمُدَّثِّرُ قُمْ فَأَنْذِرْ﴾[2] و امثال این آیات.
[1] . بخوان بنام پروردگارت، همان پروردگاری که عالم را آفرید. سوره علق آیه 1.
[2] . سوره مدثر آیه 1.