عبادت در اسلام فقط انجام اعمال خاص نیست، بلکه مفهوم وسیعی دارد. در روایت نبوی است: «هر کس به ناطقی گوش دهد، براستی او را پرستش نموده است.» صدوق در طی حدیث طولانی میفرماید:
«کمترین چیزی که با آن شخص از ایمان (اسلام) خارج میشود، آن است که سنگ ریزه را هسته (میوه) بنامد و بگوید: آن هسته است؛ سپس آن را به عنوان دین بپذیرد و از مخالفانش بیزاری جوید.»[1] پس دین چنین مفهوم وسیعی دارد.
پس به حکم اینکه گفتیم: معیار توبیخ گوساله نه از آن جهت است که جسم است، بلکه اگر کسی مالک ضرر و نفع نباشد و نتواند جوابگوی همهی سؤالها باشد و خود در هدایت به موضوعها و احکام احتیاج به دیگری داشته باشد، هر چند از افراد گوساله نیست، اما به جهت داشتن معیار قرآنی همان حکم را دارد، و نیز به حکم اینکه گفتیم: عبادت معنای وسیعی دارد، گوش دادن به نطق و گفتن یک اسمی به جای اسم دیگری به عنوان دین، شرک و خروج از اسلام است؛ از این رو شخصی را غیر از امام معصوم به عنوان خلیفهی رسول رب العالمین، در حکم گوساله خواهد بود، و آن را رهبر دانستن عبادت و شرک و خروج از ایمان است.
از این جا فرمایش بعدی صدیقهی طاهره3 که میفرماید: «أَشْرَكْتُمْ بَعْدَ الْإِيمَانِ...» روشن میگردد که اغلب مسلمانان، نادانان و ستمکاران را به عنوان خلیفهی رسول رب العالمین بر خود گرفتند و در چه شرکی افتادند و چگونه گوساله پرست شدند.
[1] . عیون اخبار الرضا، ص 303.