borhani برهانی آفرینش خلق درباره  خداشناسی
فاطمه (س) تجلیگاه انوار آفرینش «جلد هفتم»
تکذیب وفات پیامبر

پس از رحلت پیامبر6 نخستین واقعه‏ای که مسلمانان با آن رو به ‏رو شدند موضوع تکذیب وفات آن حضرت از جانب عمربن خطاب بود. او در برابر خانه پیامبر6 افرادی را که می‏گفتند پیامبر6 فوت ‏کرده است به قتل تهدید ‏کرد. هر چه ابن عباس و ابن مکتوم‏ آیاتی را که حاکی از امکان مرگ پیامبر6 بود تلاوت می‌کردند مؤثرنمی‏افتاد. حرکات او که با نهایت ‏شدت و قوت انجام می‌شد همه را به تعجب و تردید انداخته بود و پاره‏ای پرسیدند: آیا پیامبر سخن خاصی با تو گفته یا وصیت ویژه‏ای در مورد مرگش با تو کرده ‏است؟ او جواب منفی داد.[1]

طولی نکشید که دوست او ابوبکر که ‏در بیرون مدینه به سر می‏برد به وسیله‏ای به مدینه فرا خوانده ‏شد. ابوبکر هنگامی به مسجد رسید که عمر درمیان مردم، خشمناک، کسانی را که سخن از وفات پیامبر6 به زبان می‌آوردند، منافق خوانده و تهدید به قتل می‌کرد. ابوبکر با مشاهده این صحنه جامه از چهره پیامبر به سویی زد و پس از بیان‏ چند جمله به مسجد آمد و بی‌محابا به عمر گفت: «آرام باش عمر‏» و سپس با استشهاد به آیه‏ای از قرآن که ‏قبل از او دیگران نیز تلاوت کرده بودند[2] عمر را خاموش و وفات ‏پیامبر را تایید کرد.[3] این گفتگوها حتی اگر صحنه ‏سازی از پیش طراحی ‏شده نبود، تا همین جا می‏توانست مردم را به نقش‏ ابوبکر در رهبری جامعه مسلمانان و آرام ساختن اوضاع متوجه ‏سازد.

 


[1] . سیره ابن هشام، ج 4، ص 305/ تاریخ طبری، ج 3، ص 200 ـ 203/ طبقات ابن سعد، ج 2، ص 265 ـ 270/ انساب الاشراف بلاذری، ج 1، ص‏581.

[2] . آیه 30 سوره زمر: ـ ﴿إِنَّكَ مَيِّتٌ وَ إِنَّهُمْ مَيِّتُونَ﴾ ـ (تو می‏میری و دیگران نیز می‏میرند).

[3] . شرح ابن ابی‏الحدید، ج 1، ص 162 ـ 159.

فهرست مطالب

تمامی حقوق این وب سایت متعلق به حجت الاسلام والمسلمین دکتر سید مجتبی برهانی می باشد.

طراحی و توسعه توسط: