خدای متعال در این چند آیه معیار کفر به خود و پیامبرانش را «تبعیض در ایمان به پیامبران» میفرماید؛ پس تبعیض در ایمان به پیامبران، مساوی است با کفر به خدا و همهی پیامبران. در حالی که در ظاهر ادعای ایمان به خدا و پیامبرانش را دارند. و نیز روشن میشود که ایمان به اصطلاح اصول فقه «عام مجموعی» است و قابل تبعیض نیست، و ایمان به همه انبیا مگر به یکی از آنان، مساوی است با کفر به خدا و همهی پیامبران. این تبعیض، کفر حقیقی است و جهت عدم قبولی تبعیض در ایمان و مساوی بودن آن با کفر حقیقی، آن است که حقیقت ایمان تسلیم به حکم خدای متعال است و خود ایمان و اذعان، یک واحد است که با متعلقش مشخص میشود، خواه به یک فرد باشد و یا هزاران فرد، خواه متعلق آن خود پیامبر باشد یا وصی بر حق آن؛ و اینکه روح ایمان تسلیم است، این معنا را امام جعفر صادق7 میفرماید:
«شما از صالحان نخواهید بود، مگر اینکه شناخت و معرفت داشته باشید، و به معرفت هم نخواهید رسید، مگر اینکه تصدیق داشته باشید، و به مقام تصدیق هم نخواهید رسید، مگر اینکه به درهای چهارگانهی ایمان تسلیم شوید، و اینکه اولین در آن جز با در آخرین آن اصلاح نمیشود؛ ...»[1]
یعنی، اولین آنها با آخرین آنها شایسته و نیکو و نافع خواهد بود؛ و گمراهند پیروان سه گانه و در سردرگمی فوقالعاده گرفتارند. در شرح این قسمت، مرحوم علامهی مجلسی1 از پدر بزرگوارش در شرح اربعه چنین میگوید: «مراد از دربهای چهارگانه همان چهار امری است که در آیهی فوق (طه، 28) بدان اشاره رفته است؛ یعنی: توبه، ایمان، عمل صالح و هدایت یافتن به ولایت اهل بیت:. و پیروان سه گانه، ترک کنندگان امر چهارم که ولایت ائمه: است در گمراهی و سردرگمی گرفتارند.
این وجه یکی از وجوه خمسه است که علامهی مجلسی ذکر میفرماید. [2] «خدا جز عمل شایسته را نمیپذیرد، و اعمال را جز با شرایط و پیمانها قبول نمیکند؛ پس هر کس به شرط و عهد خدا عمل کرد، عملش دارای ثواب و به وعدهی نیکوی الهی نایل میشود. خدای بزرگ و متعال به بندگان خود راههای هدایت را خبر داده، و در آن راه روشناییهایی قرار داده که چگونه راه را بپیمایند، چه اینکه میفرماید: «به راستی من بسیار بخشندهام به کسی که توبه، ایمان و عمل صالح را انجام داده و بعد اهتدا (راه یافتن) یافت.»[3]
همچنین میفرماید: «به تحقیق خداوند متعال از متقین خواهد پذیرفت».[4] پس کسی که از خدا ترسید در اجرای فرمانش، خدا را ملاقات خواهد کرد در حالی که به آنچه حضرت محمد6 آورده ایمان داشته. چه دورند و بسیار افسوس بر قومی که پیش از آنکه هدایت یابند مُردند و یقین داشتند که با ایمان مردهاند، ولی در حقیقت مشرک از دنیا رفتند و نمیدانستند. چه اینکه کسی که به خانه از درب آن وارد شود هدایت شده است، و کسی که از غیر درب وارد شود در طریق گمراهی است.
خدای متعال طاعت ولی امرش را به طاعت رسولش و طاعت رسولش را به طاعت خود پیوند زده، پس در نتیجه کسی که اطاعت ولاهٔ امر را ترک کند، در حقیقت اطاعت خدا و رسولش را ترک کرده است؛ «و بدانید! اگر شخصی عیسی بن مریم7 را انکار نموده و دیگر پیامبران را قبول کند، او ایمان نیاورده است.»
پس معلوم شد که ایمان به خدا و رسولش آنگاه صورت صحیح و مقبول خواهد داشت که اصلا تبعیضی در میان نباشد، و اگر کسی مطابق رای خود و بر وفق هوای نفس تصرف و تبعیضی روا دارد، او در منطق قرآن کافر حقیقی است، اگر چه از روی مصالحی احکام ظاهری اسلام، از قبیل طهارت بدن و توارث بر او جاری شود.
از اینجا معنای زیارت شریفهی روز غدیر مولای متقیان7 معلوم میگردد: «گواهی میدهم ـ یا امیرالمؤمنین ـ کسی که در تو شک کند (یعنی در خلافت و وصایت بلافصل آن حضرت) چنین کسی به رسول امین6 ایمان نیاورده»[5] زیرا ایمان و تسلیم به رسول امین آن است که به همهی امرایی که آن حضرت تعیین فرموده ایمان آورده باشد و تبعیضی روا نداشته باشد، وگرنه تبعیض مساوی با کفر است.
همچنین در آن زیارت شریفه است: «و آن حضرت بود که دربارهی شما فرمود: قسم به خدایی که مرا به حق مبعوث فرمود! به ما ایمان نیاورده کسی که تو را کافر شود، و به خدا اقرار نکرده کسی که تو را انکار کند.»[6]
[1] . اصول کافی، ج 1، ص 139.
[2] . علامهی مجلسی، مرآه العقول، ج 2، ص 305.
[3] . سوره طه، آیه 82.
[4] . سوره مائده، آیه 27.
[5] . مفاتیح الجنان، زیارت امیر المؤمنین7 در روز غدیر. این زیارت به اسناد معتبر از حضرت ابوالحسن الهادی الامام النقی7 نقل شده از خداوند متعال عاجزانه مسألت دارم که توفیق شرح این قبیل زیارتها را به این بنده منت گذاشته و نصیب فرماید «انه سمیع مجیب».
[6] . همان جا.