این سوره مردم را به شدت توبیخ میکند به خاطر اینکه با تکاثر ورزیدن و مسابقه گذشتن در جمع مال و اولاد و یاوران با یکدیگر از خدای تعالی و از سعادت واقعی خود بی خبر میمانند، از تبعات و آثار سوء زیانبار این سرگرمی غفلت میورزند. و ایشان را تهدید میکند به اینکه به زودی نتیجه سرگرمیهای بیهوده خود را میدانند و میبینند، و به زودی از این نعمتها که در اختیارشان گذاشته شده بود تا شکرش را به جای آورند بازخواست میشوند، که چرا در شکرگزاری خدا خود را به نادانی زدید، و به کارهای بیهوده سرگرم کردید، و چرا نعمت خدا را با کفران مقابله نمودید.
﴿أَلْهاكُمُ التَّكاثُرُ * حَتَّى زُرْتُمُ الْمَقابِرَ﴾ در مفردات میگوید: کلمه (لهو) به معنای هر کار بیهوده و بی ارزشی است که آدمی را از کار مهم و پر ارزش باز بدارد، در قرآن کریم آمده:
﴿أَلْهاكُمُ التَّكاثُرُ﴾.[1]
اما کلمه (تکاثر) و (مکاثره) که اولی مصدر باب تفاعل، و دومی باب مفاعله است، هر دو به معنای آن است که جمعی در کثرت مال و اولاد و عزت با یکدیگر مباحات و مفاخره کنند.[2]
و در معنای مقابر گفته جمع مقبره است، که ـ به کسره میم و فتحه آن ـ به معنای محل قبر است و در قرآن کریم آمده، آنجا که فرموده: ﴿حَتَّى زُرْتُمُ الْمَقابِرَ﴾ و زیارت مقابر کنایه از مردن است.[3]
و بنا به معنایی که او کرده و بنابر آنچه به کمک سیاق فهمیده میشود معنای آیه این است که: تکاثر و مفاخرت شما در داشتن مال و زینت دنیا، و مسابقه گذاشتنتان در جمع عدّه و عُدّه، شما را از آنچه واجب بود بر شما بازداشت، و آن عبارت بود از ذکر خدا، در نتیجه عمری را به غفلت گذراندید، تا مرگتان فرا رسید.
بعضی آیه را چنین معنا کردهاند که: مباهات کردن و افتخار نمودن به کثرت نفرات، شما را به خود مشغول نموده، عمری را به این کار لغو گذراندید که این عده بگویند رجال ما بیشتر است، و آن عده دیگر بگویند ما بیشتریم و به این هم اکتفا نکردید تا آنکه به سر قبر مردگان خود رفته، عدد آنها را به عدد زندههایتان افزودید، و به مردگان بیشتر خود مباهات کردید.
تخطئه و تهدید متکاثران
﴿كَلاَّ سَوْفَ تَعْلَمُونَ﴾
این جمله (به زودی خواهید فهمید) تهدید ایشان است و معنایش ـ به طوری که از مقام به دست میآید ـ این است که: به زودی از آثار سوء این غفلت خود آگاه خواهید شد، و وقتی از زندگی دنیا منقطع شدید آن آثار سوء را خواهید شناخت.
﴿ثُمَّ كَلاَّ سَوْفَ تَعْلَمُونَ﴾
این جمله ردع و تخطئه قبلی را تأکید میکند.
ولی بعضی[4] گفتهاند تأکید آن نیست، بلکه اولی مربوط به آگاهی آنان در هنگام مرگ و دومی به آگاهی در روز قیامت است.
﴿كَلاَّ لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقينِ * لَتَرَوُنَّ الْجَحيمَ﴾
این جمله که سه بار تکرار شده، نفی دوستی عمل مشرکان است به طور مؤکد و کلمه (یقین) به معنای علمی است که شک و تردید در آن راه نداشته باشد، و جواب (لو ـ اگر) در جمله (اگر به علم یقین بدانید) حذف شده، تقدیر کلام چنین است: «اگر به علم یقین حقیقت امر را ببینید آنچه ببینید شما را از مفاخرت به کثرت نفرات باز خواهد داشت). و جمله ﴿لَتَرَوُنَّ الْجَحيمَ﴾ کلامی از نو است، و لام در آن لام قسم است، میفرماید: سوگند میخورم که به زودی جحیم را که جزای این مفاخرت است خواهید دید.
﴿ثُمَّ لَتَرَوُنَّها عَيْنَ الْيَقينِ﴾
مراد از (عین الیقین) خود یقین است، و معنایش این است که جحیم را با یقین محض میبینند، و مراد از (علم یقین) در آیه قبل مشاهده دوزخ با چشم بصیرت و در دنیا است، و به عین الیقین دیدن آن در قیامت با چشم ظاهر است، دلیلش آیه بعدی است که سخن از سؤال و باز خواست در قیامت دارد، میفرماید: ﴿ثُمَّ لَتُسْئَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعيمِ﴾.
[1] . مفردات راغب، ماده «لهو».
[2] . مفردات راغب، ماده «کثر».
[3] . مفردات راغب، ماده «قبر».
[4] . تفسیر قرطبی، ج 20، ص 172.