فخر رازی در سبب نزول سوره «کوثر» چنین نقل کرده است:
«ابن عبّاس، مقاتل، کلبی و عامّه اهل تفسیر گفتهاند که عاص بن وائل همواره میگفت: إِنَّ مُحَمَّداً صلَّى الله عليه و آله أَبْتَرُ، لا ابنَ لَهُ يَقومُ مَقامَهُ بَعْدَهُ، فَإِذا ماتَ انقَطَعَ ذِكرُهُ و اسْتَرَحْتُمْ منهُ».[1]
سدی میگوید: خداوند (در این سوره) بیان کرده است که دشمنان پیامبر6 ابتر و بیدنبالهاند. ما که میبینیم نسل این کفّار منقطع شده است؛ ولی نسل پیامبر6 هر روز، رو به ازدیاد و رشد است و این چنین خواهد بود تا روز قیامت.[2]
فخر رازی در ضمن نقل اقوال، قول سوم را چنین بیان کرده است: «کوثر، اولاد پیامبر6 است؛ چون این سوره به عنوان ردّ بر گفتار کسانی نازل شده که میگفتند: پیامبر فرزند ندارد.»
سپس رازی چنین توضیح میدهد:
پس معنای سوره این است که خداوند به پیامبر6 نسلی عطا میکند که در طول زمان باقی خواهند بود. بنگرید که چقدر از اهل بیت را کشتهاند؛ ولی جهان پر است از آنان و از بنی امیّه احدی که قابل ذکر باشد باقی نمانده است. آنگاه بنگر که در بین اهل بیت چقدر از بزرگان علما وجود داشتهاند، مثل: باقر، صادق، کاظم، رضا: و نفس الزّکیّه و امثال آنان.
پر واضح است افرادی را که رازی نام برده و همچنین سایر اولادی که از پیامبر6 در سراسر جهان و در کشورهای مختلف پراکندهاند و به عنوان «سادات» شناخته میشوند، نسب آنان به کوثر وجود فاطمه زهرا3 منتهی میشود.
کوتاه سخن
در مورد فاطمه زهرا3 و اهل بیت پیامبر: چه میتوان گفت؛ جز آنچه آلوسی، این مفسّر شهیرِ اهل سنّت، در تفسیر خود گفته است:
چه میتوان گفت جز آنکه: علی، مولای مؤمنان و وصیّ پیامبر6 است. و فاطمه، پاره تن احمد و جزء محمّدی است. و حسن و حسین، رَوْح و ریحان و سیّد جوانان اهل بهشتند.
و در پایان میگوید:
«و اینکه میگویم، علامت رافضی بودن نیست؛ بلکه غیر این گفتن، غیّ و گمراهی است.»
[1] . تفسیر کبیر، ج 32، ص 132 و 133.
[2] . تفسیر کبیر، ج 32، ص 132 و 133.