1. ضعف معنوی
﴿وَ كُنْتُمْ عَلى شَفا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ﴾[1]
و شما در لبة پرتگاه جهنم بودید. حضرت به موقعیتهای این مردم از آغاز اشاره میکند و ابتدا از نظر معنوی وضع قبلی آنها را روشن میکند و میفرماید؛ شما در دوران انحطاط بودید و در ظلمت بتپرستی و جمادپرستی به سر میبردید.
2. ضعف اجتماعی
مُذْقَةَ الشّارِبِ[2]
و محل چشیدن و آشامیدن تشنگان بودید. یعنی مثل گوسفندان قربانی بودید که هر کس تکّهای از آن برمیدارد. مثل آبی بودید که هر کس جرعهای از شما برمیداشت و از شما بهرهکشی میکرد. وضع اجتماعی شما این طور بود که هر کس به شما طمعی داشت و مورد هجوم غارتگران و قدرتمندان بودید.
وَ نُهْزَةَ الطّامِعِ وَ قَبْسَةَ الْعَجْلانِ
و محل فرصت طمعکاران بودید.
و مثل آتشی که هر کسی از آن چیزی برمیدارد و میبرد. فرض کنید کسی در بیابان مقداری هیزم جمع میکند تا با آتش آنها خودش را گرم کند بعد هر کسی سر میرسد و هیزمی از آن برمیدارد و میبرد، و سرانجام میبیند هیچ چیز از آن گرمی و آتش برای خودش نمانده است. یعنی از نظر اجتماعی وضع شما طوری بود که هر کس میرسید قسمتی از سرزمین یا امور یا منافع شما را میگرفت میبرد و شما هم جرأت دفاع نداشتید و ضعیف بودید.
وَ مَوْطِیء الْأَقْدٰامِ
و شما محل قدمها بودید. یعنی آن قدر ذلیل و زیردست بودید که شما را لِه میکردند. حضرت میخواهد بگوید این اسلام بود که به شما عزّت داد.
3. ضعف مادّی
تَشْرَبُونَ الطَّرَقَ[3]
از آبهای کثیف گودالهای بیابان میخوردید. طَرَق همان گودالهایی است که در بیابان پیدا میشود و گاه مقداری آب باران در آن جمع میشود.
وَ تَقْتاتُونَ الْقِدَّ الْوَرَقْ
و غذای شما پوست دباغی نشده یا برگ درختان بود. قِد پوست دباغی نشده است. اشاره به این که اینک شما به آب و نانی رسیدهاید.
4. ضعف روحی
أَذِلَّةً خاسِئِینَ[4]
مردم ضعیف و مطرود جامعۀ انسانیت بودید. یعنی از آداب اجتماعی چیزی نمیدانستید، بیشخصیت و سست عنصر بودید.
تَخافُونَ أنْ یَتَخَطَّفَکُمُ النّٰاسُ مِنْ حَوْلِکُمْ
آن قدر ضعیف بودید که میترسیدید مردم از اطراف به اصطلاح شما را بربایند، یعنی به بندگی بگیرند و ببرند. در اینجا حضرت فاطمه3 به آیات قرآن کریم استناد کردهاند، که میفرماید:
﴿وَ اذْكُرُوا إِذْ أَنْتُمْ قَليلٌ مُسْتَضْعَفُونَ فِي الْأَرْضِ تَخافُونَ أَنْ يَتَخَطَّفَكُمُ النَّاسُ فَآواكُمْ وَ أَيَّدَكُمْ بِنَصْرِهِ وَ رَزَقَكُمْ مِنَ الطَّيِّباتِ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ﴾[5]
و یاد آرید هنگامی که گروه اندک و ناتوانی در زمین بودید و بیم داشتید که مردم شما را بربایند پس پناهتان داد و کمک کرد شما را به یاری خود و شما را از پاکیزهها روزی داد شاید شکرگزار باشید.
همانطور که مشخص است حضرت زهرا3 مفهوم این آیۀ کریمه را در عبارت قبلی خود بیان کرد، حال پس از اشاره به وضع معنوی، اجتماعی، مادی و روحی آن مردم قبل از اسلام میفرماید:
فَأَنْقَذَكُمُ اللَّـهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى بِأَبِي بِمُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّـهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ
پس خدا شما را به وسیلۀ پدر من محمّد6 نجات داد. شما در برزخی بین حیوان و انسان، مثل وحشیهای بیابانی بودید و خدا به وسیلۀ پیامبر6 به شما عزّت و آبرو داد.
بَعْدَ اللَّتَیّا وَالَّتی وَ بَعْدَ أَنْ مُنِی بِبُهَمِ الرِّجالِ وَ ذُؤْبانِ الْعَرَبِ
بعد از همه این حوادث ناگوار و آن افراد متهوّر بیمنطق از مشرکین و گرگهای عرب که پیغمبر به آنها مبتلا شد. «بُهَمِ الرِّجٰال» یعنی آدمهای بیباک بیمنطق از مشرکین.
[1] . سوره عمران، آیه 103. اشاره به ضعف معنوی.
[2] . اشاره به ضعف اجتماعی.
[3] . اشاره به ضعف مادی.
[4] . اشاره به ضعف روحی.
[5] . سوره انفاق، آیه 26.