اقبال میگوید: زنان مسلمان باید سیرت فاطمه زهرا3 دخت گرامی رسول خدا6 را دستورالعمل و سرمشق خود سازند، به حجاب و عفاف گرایند و از خودنمایی و بیبند و باری زنان غربی احتراز جویند، زیرا زهرا3 به عنوان دختر و همسر ایده آل و مادر نمونه، شایسته هرگونه تقدیر و تحسین است.
علامه اقبال درباره عصمت حضرت صدیقه طاهره، فاطمه زهرا3 و پاکی و طهارت ایشان، چنین اظهار عقیده میکند:
رشته آیین حق زنجیر پاست |
|
پاس فرمان جناب مصطفی است |
ور نه گرد تربتش گردیدمی |
|
سجدهها بر خاک او پاشیدمی |
علامه اقبال، حضرت صدیقه طاهره، فاطمه زهرا3 را سرور زنان مسلمان جهان دانسته و نمونه و سرمشق عالی برای همه بانوان میداند. وی تصریح میکند حضرت فاطمه زهرا3، اسوه کاملی است برای جملگی زنان اسلام و عالم. ابیات زیر، ارادت و باور ویژه شاعر را نسبت به حضرت فاطمه زهرا3 آشکار میسازد.
مریم از یک نسبت عیسى عزیز |
|
از سه نسبت حضرت زهرا3 عزیز |
نور چشم رحمه للعالمین |
|
آن امام اولین و آخرین |
آنکه جان در پیکر گیتى دمید |
|
روزگار تازه آیین آفرید |
بانوى آن تاجدار هل أتى |
|
مرتضى مشکل گشا، شیرخدا |
پادشاه و کلبه اى ایوان او |
|
یک حسام و یک زره سامان او |
مادر آن مرکز پرگار عشق |
|
مادر آن کاروان سالار عشق |
آن یکى شمع شبستان حرم |
|
حافظ جمعیت خیر الامم |
تا نشیند آتش پیکار و کین |
|
پشت پا زد بر سر تاج نگین |
در نواى زندگى سوز از حسین7 |
|
اهل حق حرّیت آموز از حسین7 |
سیرت فرزندها از امّهات |
|
جوهر صدق و صفا از امّهات |
مزرع تسلیم را حاصل بتول |
|
مادران را اسوه کامل بتول |
بهر محتاجى دلش آنگونه سوخت |
|
با یهودى چادر خود را فروخت |
نورى و هم آتشى فرمانبرش |
|
که رضایش در رضاى شوهرش |
آن ادب پرورده ى صبر و رضا |
|
آسیاگردان و لب قرآن سرا |
گریههاى او ز بالین بىنیاز |
|
گوهر افشاندى به دامان نماز |
اشک او برچید جبرئیل از زمین |
|
همچو شبنم ریخت بر عرش برین |
رشته ى آیین حق زنجیر پاست |
|
پاس فرمان جناب مصطفى است |
ورنه گرد تربتش گردیدمى |
|
سجدهها بر خاک او پاشیدمى |
علّامه اقبال هنگامی که در انجمن زنان مدرسهها در سال 1929 میلادی بنا به تقاضای زنان مسلمان روشنفکر و دانشگاهی و متعهّد سخنرانی کرد، و در پایان به پاس ارائه رهنمودهای عالی و مترقّی و ارشاد بانوان به نقش راستین والایشان، لوح سپاس دریافت نمود.
آری، علّامه اقبال حقّی بزرگ بر گردن زنان مسلمان شبه قارّه هند دارد؛ زیرا او نخستین بار ضمن تشویق زنان به کسب علوم و دانش روز، آنها را از مکر، حیله و فساد غرب بر حَذَر داشت؛ او میگوید: زن در رابطه با فساد کنونی تقصیری ندارد، ماه و پروین و ستارگان بر شرافت و پاکدامنی او گواه صادقی هستند. منشأ و علت فساد زن، همانا کیفیت معاشرت و روابط نادرست و آداب فرهنگی است. اقبال در کتاب «رموز بیخودی» خطاب به بانوان اسلام چنین سروده است:
بر سر سود و زیان سودا مزن |
|
گـام جـز بر جـاده آبـا مزن |
هـوشیـار از دستـبـرد روزگار |
|
گیر فرزندان خود را در کنار |
مرد و زن وابسته یکـدیگرنـد |
|
کـائـنـات شرق را صورتگرند |
آری، زن مسلمان باید براساس اصالت فرهنگ و سنّت کهن خود گام بردارد؛ و این با تحصیل علم، دانش، هنر و صنایع منافات ندارد؛ هر دو را میتوان با همدیگر داشت؛ اسلام با مفاسد و بیعفّتی مخالف است، نه با تمدّن، علم، دانش، صنعت و تجارت. حجاب زن برای مصونیت اوست نه برای محدودیتش.
حجاب، حصار و حصنِ حصین بانوان است. زنان مسلمان باید حضرت فاطمه زهرا، خدیجه کبری و زینب اطهر علیهنَّالسَّلام را اسوه کامل خود قرار دهند. اگر جامعه اسلامی بتواند زنان را با الگوی اسلامی تربیت کند، یعنی آنان الگویی زهرایی و زینبی داشته باشند، میتوانند دنیا و تاریخ را تحت تأثیر خود قرار دهند. اگر زن در جامعه بتواند به علم، معرفت و کمالات معنوی و اخلاقی که خدای متعال و آیین الهی برای همه انسانها در نظر گرفته، برسد، آن وقت به مقام شامخ حقیقی خود نایل خواهد آمد و تربیت فرزندان خود را بهتر کرده و گرههای زندگی را آسانتر خواهد گشود:
فطرت تو جَذْبهها دارد بلند |
|
چشم هوش از اسوه زهرا مبند |
تا حسینی شاخ تو بار آورد |
|
مــوسم پیشین به گلزار آورد |
شکلگیریِ اخلاق و آداب فرزندان، بیشتر از ناحیه مادران است؛ زیرا آنان علاوه بر مسأله وراثت، بیشتر از پدران با فرزندان خود تماس دارند؛ لذا به طور قطع، اثرپذیریِ فرزندان از مادران بیشتر است.
هنگامی که محمَّد حَـنَـفـیـّه، فرزند حضرت امیرمؤمنان علی7، آن شجاعت و دلاوریِ بایسته را در جنگ جمل از خود نشان نداد و برای حمله به دشمن و تاختن به قلب سپاه کفر درنگ کرد، حضرت امیر به او فرمود: این را از مادرت به ارث بردهای! !
علّامه اقبال لاهوری از محبّت محمَّد و آل محمَّد: برخوردار بود. وی در رساله «رموز بیخودی» از حضرت فاطمه زهرا3با عنوان «سَیدهٔ نِساء العالَمین» یاد کرده و میگوید: حضرت فاطمه زهرا3 مادر گرامی اربابان عشق بود، مادر کسی که مرکز پرگار عشق است، مادر کسی که کاروان سالارِ عشق است.
حقیقت امر این است که هر موی اقبال، اسیر عشق محمّد6 بود و معلوم است کسی که عاشق محمّد6 باشد، غیر ممکن است که ولای آل محمّد6 را
انکار کند:
مزرع تسلیم را حاصل بتول |
|
مادران را اسوه کامل بتول |
بهر محتاجی دلش آن گونه سوخت |
|
با یهودی چادر خود را فروخت |
نوری و هم آتشی فرمانبرش |
|
گم رضایش در رضای شوهرش |
مادر آن مرکز پرگار عشق |
|
مادر آن قافله سالار عشق |
آن ادب پرورده صبر و رضا |
|
آسیاگردان و لب قرآن سرا |
گریههای او ز بالین بینیاز |
|
گوهر افشاندی به دامان نماز |
اشک او برچید جبریل از زمین |
|
همچو شبنم ریخت بر عرش برین |
رشته آیین حق زنجیر پاست |
|
پاس فرمان جناب مصطفی است |
آری، زنانی چون فاطمه زهرا3، آب بندِ نخل جمعیت و جامعهاند، نگاهبانِ سرمایههایِ ملَّت، امانت دارِ نعمت حقّاند و پاس دارِ شَـرَف:
حــــافظ ســـرمایه ملت تویی |
|
ای امـین نعمت آیین حـق |
در نَفَسهای تــو سِـرّ ِدین حق |
|
ایها الناس اعلموا انی فاطمه |
ابن اثیر
فاطمه3 به ام ابیها ملقب شده و محبوبترین افراد نزد رسول خدا6 بود.[1]
دکتر بنت الشاطی
فاطمه3 محبوبترین دختران پیامبر و شبیهترین افراد نسبت به او در خلقت و اخلاق بود.[2]
دکتر علی ابراهیم حسن
زندگی فاطمه3 صفحات نادری از تاریخ اسلام است که در آن جلوههای عظمت ملموس است.. . حضرت فاطمه3 در اسلام اثر بزرگی داشت. دولت فاطمیون از نام او تشکیل شد و دانشگاه الازهر نیز از نام او مشتق شده است.[3]
ابن ابی الحدید
رسول اکرم6، فاطمه3 را بسیار اکرام مینمود. پیامبر در محضر خاص و عام بارها و بارها، نه یک بار و چند بار، در موارد مختلف میفرمود: «فاطمه سید و سرور زنان جهان است. او همانند مریم دختر عمران است.»[4]
عایشه
هرگاه پیامبر از مسافرت باز میگشت، زیر گلوی صدیقهی طاهره3 را میبوسید و میفرمود: از وی بوی بهشت را استشمام میکنم.[5]
کسی در سخن گفتن به رسول خدا6 شبیهتر از فاطمهی زهرا3 پیدا نکردم و هرگاه فاطمه3 به نزد پیامبر میآمد، رسول گرامی به وی خوش آمد میگفت و دستش را میبوسید و او را در جای خود مینشاند.[6]
دیدگاه امام خمینی ;
تمام ابعادی که برای زن و برای یک انسان متصور است در فاطمهی زهرا3 جلوه کرده و بوده است.
دیدگاه مقام معظم رهبرى حضرت آیت الله خامنهای مدظله
هر یک از ائمه: سد خروشانی هستند که فضای معرفت و استعدادهای بشری را سیراب و بارور کردهاند. و همهی این جویبارها از چشمهی جوشان فاطمهی زهرا3 است.
حضرت فاطمهی زهرا3 همه، عبودیت و بندگی خداست. اگر بندگی خدا در فاطمه3 نبود، او صدیقهی کبری نبود.
[1] . فاطمه زهرا3، ص 146.
[2] . فاطمه الزهرا3، ص 150.
[3] . فاطمه الزهرا3، ص 10.
[4] . فاطمه الزهرا3، ص 148.
[5] . بحار، ج 43، ص 28.
[6] . بحار الانوار، ج 43، ص 38.