borhani برهانی آفرینش خلق درباره  خداشناسی
منشور بین المللی اسلام «جلد هفتم»
تاکید بر بیعت ‏گرفتن

در آن هنگامه، دیگر جای هیچ اقدام مخالفی که بتواند به نتیجه ‏انجامد وجود نداشت. کم‌ترین مخالفت ‏با شدید‌ترین پاسخ و شوم‌‏ترین ‏کشتار و اختلاف مواجه می‌شد. تا اینجا به خوبی معلوم بود که آن‏ گفتگوها و مشورت‌های سران قبایل، نظر عمومی مسلمانان مدینه را در بر نداشت و آنان هیچ فرصت اندیشه دراین باره نداشته و مخالفان نیز با تهدید و تطمیع سکوت کرده‏اند.

با مطالعه ‏متن گفتگوها و دقت در استدلال‌های طرفین، آنچه که معیار تعیین ‏حق اولویت‏ خلافت را مطرح و بر آن تاکید و توافق می‌شود و بر همان ‏اساس «ابوبکر» خلیفه می‏گردد، مساله خویشاوندی و نسب با پیامبر6 می‏باشد. اما به راستی آیا طبق این معیار کسی ‏شایسته ‏تر از ابوبکر یافت نشد؟ ابوبکر خود در فردای آن روز این‏ پرسش را پاسخ گفت. وی به مسجد پیامبر آمد و عمر، خطبه‏ای درفضیلت و سبقت او در اسلام و یاری وی از دین و همراهی‏اش با پیغمبر6 از مکه به مدینه خواند، و از مردم خواست ‏با او بیعت‏ کنند. مردم نیز، جز عده‏ای از انصار[1] و خویشاوندان پیغمبر6 بیعت ‏با او را پذیرفتند و ابوبکر به طور رسمی به خلافت رسید. او در آن مجلس خطبه‏ای خواند و در ضمن آن گفت: مرا که برای ‏زمامداری برگزیده‏اید بهترین شما نیستم حاضرم این مسؤولیت را از گردن خود بردارم. من در کار خود و اداره امور مسلمانان به ‏کتاب خدا و سنت رسول خدا رفتار خواهم کرد. جز آنکه همراه ‏پیامبر فرشته‏ای بود که او را از گناه و خطا بازمی‏داشت اما آگاه باشید که مرا شیطانی است که گاهی مرا فرو می‌گیرد. هرگاه ‏پیش من آمد از من بپرهیزید.[2]

 


[1] . از گروه بیعت نکردگان، سعد بن عباده رئیس قبیله خزرج که ‏از بیعت ‏با ابوبکر سر باز زد، هیچگاه در نماز او حاضر نشد. در روزگار خلافت عمر به زخم تیر از پا درآمد. جز سعد، علی7 و بنی هاشم و چند تن دیگر از صحابه نیز تا مدتی از بیعت ‏با ابوبکر سر باز زدند.

[2] . طبقات ابن سعد، ج 3، ص 212؛ تاریخ طبری، ج 3، ص 223؛ الامامه، ج 1، ص 16.

فهرست مطالب

تمامی حقوق این وب سایت متعلق به حجت الاسلام والمسلمین دکتر سید مجتبی برهانی می باشد.

طراحی و توسعه توسط: