انجام کارهای اختیاری ما به مقدماتی نیازمند است. کار اختیاری انسان دستکم به دو عامل احتیاج دارد؛ یکی شناخت و دیگری انگیزه؛ ولی از آنجا که خدای متعال این عالم را طوری آفریده است که ما دائماً در معرض امتحان باشیم، این طور نیست که به محض فهمیدن خوبی کاری فوراً در وجود ما انگیزه آن پیدا شود و آن کار انجام گیرد. اگر این طور بود نه خوب و بد معلوم میشد و نه ارزش اعمال.
درست است که ما خوبی کاری را میفهمیم و انگیزه انجام آن را هم پیدا میکنیم، اما ممکن است انگیزههایی بر ضد آن و یا موانع و مشکلاتی بر سر راه ما وجود داشته باشد. اگر بخواهیم این کار را انجام دهیم باید این موانع را برطرف کنیم. مثلاً ازدواج، کاری اختیاری است؛ اما این طور نیست که انسان هر وقت تصمیم گرفت فوراً ازدواج کند؛ بلکه برای انجام این کار مقدمات فراوانی نیاز است. پس اگر ما بخواهیم کار صحیحی که موجب کمال و سعادت ما باشد و پشیمانی به بار نیاورد ـ عمده پشیمانی مربوط به جهان ابدی است و پشیمانی دنیا قابل جبران است ـ باید، هم بدانیم که این کار خوب و ارزشمند است، هم بدانیم چگونه میتوان آن کار را انجام داد و هم موانع آن را برطرف کنیم. گاهی انسان میداند کاری خوب و مفید است و وسایل انجام آن هم کموبیش فراهم است؛ اما گاهی موقع عمل موانعی نمیگذارد کار انجام شود. این موانع چند گونه است:
نوع اول؛ موانع درونی خود انسان است؛ مثلاً گمان میکند اگر این کار را انجام دهد از بعضی لذتها محروم میشود و یا باید بعضی از رنجها را تحمل کند. معمولاً وقتی عواطف و احساسات انسان برای کاری مناسب باشد، سریع تصمیم میگیرد؛ اما وقتی احساسات انسان بر ضد تصمیم او باشد مانعی درونی برای انجام کار پیدا میشود.
نوع دوم؛ موانع انسانی بیرونی است؛ مثلاً اطرافیان انسان با مسخره کردن، مانع میشوند که کار خیری را انجام دهد. این مانع از بیرون اثر میگذارد.
نوع سوم؛ مشکلات و پیشامدهایی است که انسان را از انجام کار منصرف میکند. مثلاً بیماری یا حوادثی غیرطبیعی مانع انجام کار میشود.
بنابراین؛ اگر تشخیص دادیم که کاری باید انجام گیرد، باید برای مقابله با این موانع آماده شویم و در مقابل این عوامل درونی، بیرونی و مشکلات مقاومت کنیم. اسم این مقاومت، «صبر» است. عامل درونی گاهی تمایلات شهوانی است و اگر انسان روی این تمایلات پا گذاشت این مصداقی از صبر است.