بِسْمِ اللّـهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ
صدیقه اطهر در ادامه میفرماید: «وَ طَاعَتَنَا نِظَاماً لِلْمِلَّةِ، وَ إِمَامَتَنَا أَمَاناً مِنَ الْفُرْقَةِ،»
یعنی: «خدای متعال اطاعت از ما را نظام امت اسلامی و رهبری ما را سبب ایمنی از پراکندگی قرار داد.»
در این دو فراز، که شامل یک مضمون است یادگار نبوت و رسالت، نظام امت اسلامی و مصون بودن آن از پراکندگی را در گرو امامت و پیروی از رهبری خودشان معرفی فرمود، که دومین رکن مهم در حفظ وحدت اجتماع میباشد بدین معنی؛ که هر جامعهای باید قطب فکری داشته باشد، تا تمام افکار را به خود جذب و خلاء موجود از این ناحیه را برطرف کند. در این صورت است که زمینهای برای اختلاف فکر باقی نمیماند.
حضرت زهرا3 ابتدا موضوع عدالت را بیان میفرمایند؛ که اصلی عقلایی است و هیچ مکتب اخلاقی و هیچ انسان سالم و عاقلی در عالم منکر آن نیست. ممکن است کسی خود ظالم باشد، اما به عنوان یک اصل ارزشی عدالت را میپذیرد. مفهوم عام عدالت یعنی؛ به هر کسی هر چه حقش است داده شود. آن قدر این مساله واضح است که وقتی میخواهند مثال بزنند به اصلی که هیچ استثناء ندارد، این اصل را مطرح میکنند. این کلیترین قاعده عقل عملی است.
پس برای این که جامعهای سالم داشته باشیم و بتوانیم از نعمت زندگی اجتماعی بهرهمند شویم باید سعی کنیم این روحیه در مردم تقویت شود؛ اما این کافی نیست. افراد بسیاری هستند که به هیچ وجه قصد تجاوز به حق دیگران را ندارند؛ اما گاهی در جایی که حق با آنها نیست گمان میکنند حق با آنهاست و دیگران اشتباه میکنند.
از این جا معلوم میشود که در تشخیص مصداق حق، اختلاف نظر هست و تا این اختلاف وجود دارد جامعه واحد و هماهنگی تشکیل نمیشود. در چنین جامعهای بذر اختلاف وجود دارد. هر قدر بیشتر این بذر آبیاری شود و پرورش داده شود اختلاف، پراکندگی و دشمنی در جامعه بیشتر میشود و هدف جامعه که همکاری مشترک و استفاده از هم دیگر است کم تر تحقق پیدا میکند.
مسئله دیگر؛ هم مدیریت جامعه است. خواه ناخواه همه مشکلات با بحث و گفت و گو حل نمیشود و باید کسی که اهلیت و صلاحیتش از دیگران بیشتر است تصمیم نهایی را بگیرد. وجود مدیریت واحد، که جامعه را به سمت صحیح سوق دهد، شرط نهایی تشکیل جامعه مطلوب و ایدهآل است.