borhani برهانی آفرینش خلق درباره  خداشناسی
منشور بین المللی اسلام «جلد پنجم»
فلسفه جهاد در اسلام

خداوند متعال در وجود موجودات زنده غرايز گوناگوني قرار داده که يکي از آن غريزه‌ها «غضب» است تا هر گاه حيات آنها در معرض خطر و تهاجم دشمن قرار گرفت، با تمام نيرو و ابزاري که در اختيار دارد، از خود دفاع کنند.

در انسان همانگونه که غريزة شهوت وجود دارد و بايد کنترل شود و در مسير مناسبي قرار گيرد، قوة غضب نيز وجود دارد. اگر اين غريزه از مسير اصلي خود که همان دفاع است، منحرف شود، موجب به وجود آمدن جنگ‌هاي خانمان‌برانداز، تجاوز به سرزمين ديگران و از ميان بردن حقوق انسان‌هاي ديگر مي‌شود. اسلام اين‌گونه جنگ‌ها و ظلم به انسان‌ها را گناهي بزرگ مي‌داند.

بنابراين، جهاد امري فطري است و چنانچه ديني اين اصل مهم و منطبق با فطرت انسان را نداشته باشد، بر خلاف فطرت انساني است و چنان ديني الهي نبوده و پذيرفتني نخواهد بود.

دين اسلام براي جهاد ارزش فراواني قايل است و جهاد و پيکار در راه خداوند را ماية نجات انسان‌ها و حفظ حقوق آنها مي‌داند. اسلام معتقد است که جهاد در راه خداوند خواه براي دفاع از جامعة اسلامي و حمايت از مظلومان و خواه براي حفظ دين و گسترش آن در سرزمين‌هاي ديگر باشد، در هر حال دفاع از حقوق انسان‌ها محسوب مي‌شود. بنابراين، در جوامع اسلامي براي دفاع از ارزش‌هاي دين، وجود يک نيروي دفاعي قدرتمند ضروري احساس مي‌شود تا از چنين ايده‌هاي الهي و انساني با ارزشي دفاع کند.

در جهاد اسلامي، جنگ و مبارزه با رهبران و پيشوايان کفر، فتنه و فساد از اهميت بييشتري برخوردار است. چنان‌که خداوند متعال در قرآن کريم مي‌فرمايد:

با پيشوايان کفر قتال کنيد که ايشان به سوگند خود پای‌بند نیستند که از کردار خود بازايستند.[1]

اين آية شريفه، اين نکته را در بردارد که در پيکار با کفر و شرک، هدف اصلي، بيشتر رهبران و عوامل آنهاست، زيرا آنان به عنوان رهبر، گروهي از مردم مستضعف و ناآگاه را فريب مي‌دهند و به سوي انحراف و کفر سوق مي‌دهند يا با به‌وجود آوردن فضاي خفقان و ترس، مردم را به شرک و بت‌پرستي وادار مي‌کنند. با نابودي اين پيشوايان، ريشه‌هاي کفر هم از بين مي‌رود و چه بسا پيروان آنان نيز خود ارشاد و هدايت شوند و ديگر نيازي به جنگ با آنان نباشد.

پروردگار عالم در آيات متعددي د رقرآن کريم از آزمايش الهي سخن گفته است و در آن آيات، نعمت‌هاي الهي و همچنين مشکلات و گرفتاري‌ها را وسيله‌اي براي امتحان و آزمايش انسان‌ها معرفي مي‌کند. جهاد نيز يکي از موارد امتحان انسان‌ها از سوي خداوند است. قرآن شريف مي‌فرمايد:

«آيا مي‌پنداريد که به بهشت خواهيد رفت و حال آنکه هنوز خداوند معلوم نداشته است که از ميان شما چه کساني جهاد مي‌کنند. چه کساني پايداري مي‌ورزند؟»[2]

پروردگار عالم جهاد را بر مسلمانان واجب کرد تا فتنه و فساد از جهان رخت بربندد و به آنان امر مي‌کند که براي بر انداختن فتنه و فساد تبه‌کاران، با آنان پيکار و مبارزه کنيد.

«با آنها بجنگید تا ديگر فتنه‌اي نباشد و دين تنها از آن خدا شود. ولي اگر از آيين خويش دست برداشتند، تجاوز جز بر ستمکاران روا نيست.» [3]

در اين آية شريفه، امر شده است که مسلمانان جنگ کنند تا فقط احکام و اوامر الهي بر مردم حکمفرما شود و فتنه از ميان برود. مقصود اين است که کساني با حيله و تزوير مي‌کوشند تا مسلمانان را از دين خود خارج کنند.

در چنين شرايطي، فضاي جامعة اسلام به ترديد و شبهه آلوده مي‌شود، حق و باطل درهم مي‌آميزد و تفکيک آنها براي مسلمانان دشوار مي‌شود. در اين صورت، بايد با عوامل فتنه‌گر جنگيد تا حق از باطل تميز داده شود و عوامل انحراف از ميان برود.

در آية ديگري از قرآن کريم، فلسفة جهاد چنين بيان شده است:

«و اگر خداوند بعضي را به وسيلة بعضي ديگر دفع نکرده بود، ديرها، کليساها، کنشت‌ها و مسجدهايي که نام خدا به فراواني در آنها برده مي‌شود، ويران مي‌شد و خدا هر کس را که ياريش دهد، یاري مي‌کند و خدا توانا و پيروز است.»[4]


[1] . ﴿فَقاتِلُوا أَئِمَّةَ الْكُفْرِ إِنَّهُمْ لا أَيْمانَ لَهُمْ لَعَلَّهُمْ يَنْتَهُونَ﴾. قرآن، سوره توبه، آیه 12.

[2] . ﴿أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَ لَمَّا يَعْلَمِ اللَّـهُ الَّذينَ جاهَدُوا مِنْكُمْ وَ يَعْلَمَ الصَّابِرينَ﴾. قرآن، سوره بقره، آیه 193.

[3] . ﴿وَ قاتِلُوهُمْ حَتَّى لا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَ يَكُونَ الدِّينُ لِلَّـهِ فَإِنِ انْتَهَوْا فَلا عُدْوانَ إِلاَّ عَلَى الظَّالِمينَ﴾. قرآن، سوره آل‌عمران، آیه 142.

[4] . ﴿وَ لَوْ لا دَفْعُ اللَّـهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوامِعُ وَ بِيَعٌ وَ صَلَواتٌ وَ مَساجِدُ يُذْكَرُ فيهَا اسْمُ اللَّـهِ كَثيراً وَ لَيَنْصُرَنَّ اللَّـهُ مَنْ يَنْصُرُهُ إِنَّ اللَّـهَ لَقَوِيٌّ عَزيزٌ﴾. سوره حج، آیه 40.

فهرست مطالب

تمامی حقوق این وب سایت متعلق به حجت الاسلام والمسلمین دکتر سید مجتبی برهانی می باشد.

طراحی و توسعه توسط: