borhani برهانی آفرینش خلق درباره  خداشناسی
منشور بین المللی اسلام «جلد پنجم»
فرق جزع و احساسات معقول

قلب انسان کانون عواطف و احساسات است. هر گاه عزیزی را از دست دهد، ناراحت گشته و اشک‌هایش جاری می‌شود؛ اما نباید هرگز این گونه اظهار تأثّر را با جزع و بی تابی و بی صبری اشتباه کرد؛ زیرا قلب انسان در برابر حوادث ناگوار عکس العمل نشان داده و چشم انسان نیز که دریچه قلب است، ممکن است از تأثیرات قلب متأثّر گردد.

بنابراین گریه و سوگواری برای از دست دادن عزیزان یک امر طبیعی و انسانی است. مهم آن است که انسان در مصیبت، سخنی که حاکی از ناشکری و شکایت باشد، بر زبان نراند و حرف‌هایی که دور از شأن یک بنده مطیع پروردگار است، نگوید؛ خودزنی ننموده و گریبان ندرد. در این رابطه پیامبر اکرم6 می‌فرمایند: «لَيْسَ مِنَّا مَنْ ضَرَبَ الْخُدُودَ وَ شَقَّ الْجُيُوبَ‏ وَ دَعا بِدَعْوَی الجَاهِلیةِ؛ کسی که لطمه به صورت زند و یا گریبان چاک کند، یا (به هنگام مصیبت) سخنانی همانند مردم جاهلیت بر زبان راند، از ما نیست».[1]

در حالت پیامبر6 آمده است: هنگامی که ابراهیم7 فرزند حضرت رسول اکرم6، بدرود حیات گفت، پیامبر6 گریه کرد، به گونه‌ای که سیلاب اشک بر سینه‌اش جاری شد، عرض کردند: ای رسول خدا! تو ما را از گریه نهی کردی، اما خودت گریه می‌کنی؟ فرمود: «این گریه نیست، این رحمت و اظهار محبّت است و کسی که رحم و عاطفه نداشته باشد، به او رحم نخواهد شد» (و مشمول رحمت حق نمی‌‌گردد).[2]

همین موضوع به صورت مشروح تری در کتاب «بحارالانوار» چنین نقل شده است: هنگامی که ابراهیم، فرزند پیامبر6 آخرین لحظات عمر خود را سپری می‌کرد، پیامبر6 او را در دامان خود نهاد و گفت: فرزندم! نمی‌‌توانم در برابر تقدیرات الهی کاری برای تو انجام دهم، این سخن را گفت و اشک از چشمانش سرازیر شد، «عبدالرحمن بن عوف» حاضر بود و عرض کرد: ای رسول خدا! گریه می‌کنی، مگر ما را از گریه نهی نکرده‌اید؟

حضرت6 فرمودند: من شما را از نوحه‌گری جاهلانه، از دو صدای احمقانه و فاجرانه نهی کردم، نخست، داد و فریاد آمیخته با لهو و لعب و آهنگ‌‌های شیطانی، هنگامی که فرود نعمت‌هاست؛ و دیگر، فریادهای هنگام مصیبت، خراشیدن صورت، چاک کردن گریبان و نغمه‌‌های شیطانی است؛ ولی آنچه را از من دیدی، عاطفه و رحمت است و هر کسی که عاطفه و رحم نداشته باشد، رحم نخواهد شد... سپس به فرزندش چنین خطاب کردند: «ما به خاطر تو غمگین هستیم، چشم می‌گرید و قلب اشک می‌ریزد؛ ولی چیزی که خداوند متعال را به خشم آورد، نمی‌‌گوییم».[3]

گاهی ممکن است انسان از خود بی خود شود، فریاد بکشد و گریبان چاک کند یا این که اظهار بی تابی نموده و لطمه بر خویش زند که اگر درحدّ معقول و معمول آن برای ایجاد هیجان عمومی و بسیج عواطف در برابر دشمنان باشد، ضروری به نظر می‌رسد؛ پس حساب موارد استثنایی را که در حالات بعضی از بزرگان دیده می‌شود، باید جدا کرد.

این سخن را با حدیث دیگری از پیامبر اکرم6 كه فرمود: «نوحه‌گری از اعمال جاهلیت است» به پایان می‌بریم.[4]

منظور از نوحه‌گری در این جا، عزاداری و یا ذکر مصیبت و گریستن و عزاداری فردی یا دسته جمعی نیست، بلکه اشاره به کاری دارد که در زمان جاهلیت، میان عرب رایج بوده که اگر عزیزی از دنیا می‌رفت، زنان نوحه‌گر حرفه‌ای را دعوت می‌کردند. آنها نیز با داد و ناله و فریاد مصنوعی، اوصاف دروغ و مبالغه‌‌های بی معنی درباره شخص از دست رفته، ذکر می‌کردند و گاه لباس‌های خود را پاره کرده و بر سر و صورت می‌زدند، و با این اعمال ناهنجار، فضای عزای او را گرم می‌کردند.[5]

* * *


[1] . بحار الانوار، جلد 85، صفحه 93.

[2] . امالی طوسی، صفحه 388.

[3] . بحار الانوار، جلد 79، صفحه90.

[4] . بحار الانوار، جلد 79، صفحه 103.

[5] . پایان گفتار حضرت آیه الله مکارم شیرازی. 

فهرست مطالب

تمامی حقوق این وب سایت متعلق به حجت الاسلام والمسلمین دکتر سید مجتبی برهانی می باشد.

طراحی و توسعه توسط: