از كتاب اربعین سلیمانی نقل شده که والدین را بر فرزند، هشتاد حق است: چهل، در حال حیات ایشان و چهل، در حال ممات آنها. اما آن چهل که در حال حیات است، ده تا به تن، ده تا به زبان، ده تا به دل و ده تا به مال است.
آن ده چیز که به تن است، عبارت است از:
1ـ به آنان خدمت کند، زیرا حق تعالی فرموده است: ﴿وَ اخْفِضْ لَهُما جَناحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ﴾؛ [1]
2ـ حرمتشان را نگه دارد؛
3ـ جلو ایشان ننشیند؛
4ـ فرمان آنها را اگر شرع نهی نکرده، انجام دهد و از نهیشان، اگر واجب نیست، خودداری کند؛
5ـ روزه مستحبی را با اجازه آنان بگیرد؛
6ـ چون ظاهر شوند، برخیزد و تا اجازه ندهند ننشیند؛
7ـ بی رضای ایشان به سفر (غیر واجب عینی) نرود؛
8 ـ در وقت راه رفتن، پشت سر آنان حرکت کند؛
9ـ همیشه با مهربانی به آنان بنگرد؛
10ـ همواره آماده خدمت کردن به آنان باشد.
اما آن ده حق که به زبان است، عبارت اند از:
1ـ با آنان به نرمی سخن بگوید؛
2ـ صدای خود را بر آنها بلند نکند؛
3ـ گستاخی و پر چانگی نکند؛
4ـ آنان را به نام نخواند، بلکه مثلاً بگوید پدر جان، پدر بزرگوارم؛
5ـ سخن ایشان را قطع نکند؛
6ـ گفته ایشان را رد نکند؛
7ـ به امر و نهی، آنان را خطاب نکند؛
8 ـ همیشه آنان را دعا کند؛
9ـ به آن دو اُف نگوید و روی خود را از آنان بر نگرداند؛
10ـ با ایشان مؤدبانه سخن بگوید.
اما آن ده چیز که به دل است، عبارت اند از:
1 ـ همیشه نسبت به آن دو نرم دل باشد و ترحم کند؛
2 ـ همواره آنان را دوست بدارد، اگر چه از حیث اقتصادی در مضیقه باشند؛
3 ـ به شادی آنان شاد باشد؛
4 ـ در غم آن دو شریک و غمخوارشان باشد؛
5 ـ با دشمنان آنها دوستی نکند که آن دو میرنجند؛
6 ـ از بدگویی یا کج خویی آنان نرنجد؛
7 ـ اگر به او ستم کردند، بر آنان خشم نگیرد، حتی اگر او را زدند، دستشان را ببوسد؛
8 ـ هر چند حق آن دو را رعایت میکند، اما باز هم بیم تقصیر داشته باشد؛
9 ـ همیشه در دل قصد کسب رضای آنان را بنماید؛
10 ـ در دل، طول عمر آنان را بخواهد، هر چند از زحمت و فقر و بیماری آن دو به تنگ آمده باشد.
اما آن ده چیز که به مال تعلق دارد، عبارت اند از:
1 ـ لباس آن دو را پیش از لباس خود تهیه کند؛ 2 ـ آنان را از طعام خویش (بلکه بهتر) بخوراند، زیرا در هر انفاقی، آنان جلوترند؛ 3 ـ قرض آن دو را بدهد؛ 4 ـ مخارج سفرشان را چه واجب و چه مستحب، از زیارت بدهد ؛ 5 ـ اگر فوت کردند و حج و نماز یا روزه دارند، از جانب آن دو نایب بگیرد یا خود انجام دهد؛ 6 ـ با مال خود به آن دو عزت بخشد؛ 7 ـ اگر مسکن ندارند، برایشان تهیه کند یا اجاره خانه شان را بدهد؛ 8 ـ از مال خود در اختیارشان بگذارد که هر گاه نیاز یابند رفع نیاز کنند؛ 9 ـ امور گوناگون آنان را انجام دهد یا مخارج آنها را بپردازد؛ 10 ـ مال خود را مال ایشان بداند و هر چه از اموال او بردارند یا تصرف کنند، به روی آنان نیاورد.
اما آن چهل حق که بعد از وفات ایشان است، عبارت اند از:
1 ـ در غسل و کفن و دفنشان تسریع کند؛ 2 ـ از هزینه زیاد کفن و دفن آنها ناراحت نشود؛ 3 ـ مراسم تدفین آنان را به دستور شرع انور انجام دهد؛ 4 ـ طبق وصیتشان عمل کند و خلاف آن را انجام ندهد؛ 5 ـ شب دفن، نماز وحشت بخواند و آنان را دعا کند؛ 6 ـ مخارج و هزینههای مراسم را بپردازد و از انجام دهندگان و کمک کنندگان سپاس گزاری نماید؛ 7 ـ حساب آنان را فوراً تسویه کند تا گرفتار دِین نباشند؛ 8 ـ اگر سفارش به ثلث کرده فوراً جدا کنند و حق هر وارث را به خودش دهند؛ 9 ـ برای آنها هر روز قرآن بخواند؛ 10 ـ بعد از هر نماز برای آنها دعا کند، به ویژه در نماز شب و اوقات دعا؛ 11 ـ هر روز به نیابت آنها صدقه بدهد؛ 12 ـ اگر توانست هر روز نماز والدین را بخواند؛ 13 ـ بر مصایب آنان صبر نماید؛ 14 ـ قضای نمازهای واجب او را بخواند یا اجیر بگیرد؛ 15 ـ روزههای مانده او را قضا کند یا اجیر بگیرد؛ 16 ـ به زیارت قبر آنها برود که ثوابی برابر حج دارد؛ 17 ـ در قبرستان، آیة الکرسی و قرآن بخواند و صلوات بفرستد و برای آنان هدیه کند؛ 18 ـ هنگامی که به زیارت مشاهد مشرفه میرود، به نیابت آنان هم زیارت کند؛ 19 ـ به نیابت از آنان عمره به جای آورد و اگر در حج واجب است، در وقت فراغت طواف کند؛ 20 ـ اگر حج واجب خود را انجام داده و توانایی دارد، به نیابت از آنان حج واجب برود؛ 21 ـ اگر کسی را ناراحت کردهاند یا بر شخصی ستمی روا داشته اند، با زبان یا وجه یا هر امر دیگر، او را راضی کند؛ 22 ـ به عنوان رد مظالم، وجهی را به فقیر بدهد تا اگر حقی از کسی به گرنشان است ادا شود؛ 23 ـ تا حد امکان اگر مجلس روضه و عزاداری به صورت هفتگی یا ماهانه داشته است، آن را ادامه دهد؛ 24 ـ اگر طعام سالیانه داشته و یا گوسفندی قربانی میکرده، سنتهای خوب او را به پا دارد؛ 25 ـ اگر کار خیر ناتمامی از او مانده، به اتمام برساند؛ 26 ـ اگر آنان مالی را غصب کردهاند و بداند، باید برای خلاصی شان آن را به صاحبانش رد کند؛ 27 ـ اگر خمس یا زکات بدهکارند، حتما آن را رد کند؛ 28 ـ به پدر و مادر کسی بد نگوید که به پدر و مادرش بد بگویند؛ 29 ـ کاری نکند که بدگویی مردم را در باره پدر و مادرش به دنبال داشته باشد؛ 30 ـ با مردم به نیکی رفتار نماید تا پدر و مادر او را دعا کنند؛ 31 ـ دوستان و آشنایان پدر و مادرش را احترام کند؛ 32 ـ احتمال گرفتاری آنها را بدهد و در صدد نجاتشان برآید؛ 33 ـ آثار به جا مانده از آنان را حفظ نماید؛ 34 ـ به جای زیارت پدر و مادر به زیارت عمو، عمه، دایی و خاله برود و خوبیهای پدر و مادرش به آنان را نیز او به نیابت انجام دهد؛ 35 ـ اگر در حال حیات در حق آن دو کوتاهی کرده، بعد از فوتشان بکوشد تا رضایتشان را به دست آورد؛ 36 ـ سعی کند تا آنان را به خواب ببیند تا از حالشان آگاه شود؛ 37 ـ خیرات، مبرّات و صدقات را برای آنان تداوم بخشد و فراموش نکند؛ 38 ـ احترام اسامی و قبور آنان را بهتر از زمان حیاتشان داشته باشد و نگذارد کسی آنان را به بدی یاد کند؛ 39 ـ چنانچه آنان مؤمن بوده اند، شوق لقای آنها را داشته باشد؛ همان گونه که ائمه: شوق پدران خود را داشتند؛ 40 ـ چنانچه قبر آنان ویران شده، ترمیم نماید.[2]
[1] . سوره اسراء(17)، آیه 24.
[2] . بر گرفته از: اربعین سلیمانی (حقوق والدین)، ص 139.