در قرآن کرم آیات متعددی وجود دارد که فضیلت و برتری جهاد را نسبت به اعمال دیگر بیان میکند. در سورة توبه میفرماید:
«آیا آب دادن به حاجیان و عمارت مسجدالحرام رابا کسی که به خدا و روز قیامت ایمان آورده و در راه خدا جهاد کرده است، برابر میدانید؟ نه، نزد خدا برابر نیستند و خدا ستمکاران را هدایت نمیکند. آنان که ایمان آوردند و مهاجرت کردند و در راه خدا به مال و جان خویش جهاد کردند، نزد خدا درجهای عظیمتر دارد و کامیافتهگاناند.»[1]
رسول اکرم6 در فضیلت مجاهد میفرمایند: «خداوند سه کس را دوست دارد: کسی که شب برخیزد و کتاب خدا را بخواند؛ کسی که با دست راست خود صدقه دهد و آن را با دست چپ خود مخفی دارد و کسی که با گروهی به جنگ برود و یارانش بگریزند و او در برابر دشمن بایستد.»[2]
امام رضا7 نیز دربارة فضیلت مجاهدان در راه خدا چنین فرمودند:
«بهشت را دری است که آن را درِ مجاهدان نام نهادهاند و مجاهدان از آن در به بهشت وارد میشوند، در حالی که شمشیرهایشان را حمایل ساخته و در موقف گرد آمدهاند و فرشتگان به آنها خوشامد میگویند.»[3]
در فضیلت جهاد همین بسکه قرآن کریم آن را معامله و تجارت با خداوند و موجب دوستی حق تعالی معرفی میکند. قرآن شریف میفرماید:
«خداوند از مؤمنان جانها و مالهایشان را خریده است تا بهشت از آنان باشد. در راه خدا جنگ میکنند، چه بکشند یا کشته شوند، وعدهای که خدا در تورات و انجیل و قرآن داده است به حق برعهده اوست و چه کسی بهتر از خدا به عهد خود وفا خواهد کرد؟ بدین خرید و فروش که کردهاید، شاد باشید که کامیابی بزرگی است.»[4]
علامه طباطبایی; در تفسیر این آیه شریفه میفرماید:
«کلمة اشتراء به معنای قبول آن جنسی است که در خرید و فروش در برابر پرداخت قیمت به انسان منتقل میشود. خدای سبحان در این آیه به کسانی که در راه خدا با جان و مال خود جهاد میکنند، وعده قطعی بهشت میدهد و میفرماید: که این وعده را در تورات و انجیل هم داده است، همانطور که در قرآن میدهد. خداوند این وعده را درقالب تمثیل ریخته و آن را به خرید و فروش تشبیه کرده است؛ یعنی خود را خریدار، مؤمنان را فروشنده، جان و مال ایشان را کالای مورد معامله، بهشت را قیمت و بهای آن و تورات، انجیل و قرآن را سند آن خوانده است و چه تمثیل لطیفی به کار برده است.
در آخر مؤمنان را به این معامله بشارت داده و به رستگاری عظیمی تهنیت داده است.»[5]
قرآن کریم جهاد را موجب دوستی خداوند بیان میکند و میفرماید:
«خداوند دوست دارد کسانی را که در راه او در صفی به همپیوسته همچون شالودههای سربی میجنگند.» [6]
بر اساس این آیه شریفه، کسانی که در راه خداوند و برقراری دین الهی محکم و استوار به جهاد با مشرکان و کافران بپردازند، مورد محبت و دوستی حق تعالی قرار میگیرند و این منتهای سعادت انسان است.
قرآن کریم برای مجاهدانی که در جبههها به شهادت میرسند، ارزش فراوانی قایل است و از روایات پیشوایان معصوم نیز این نکته برداشت میشود که شهیدان راه خدا از مقام و منزلتی خاص برخوردار میشوند. خداوند در قرآن مجید دربارة شهیدان میفرماید:
«کسانی را که در راه خدا کشته شدهاند مرده مپندارید، بلکه آنان زندهاند و نزد پروردگارشان روزی داده میشوند.[7]
در روایتی آمده است؛ «هنگامی که مجاهد به شهادت میرسد، فرشتگان به زمین نازل میشوند و او را به قصری در بهشت میبرند که برای او تعبیه شده است و وسایل زندگی او را تا روز قیامت در آنجا فراهم میکنند. روز قیامت ملائکه او را نزد پیامبر اکرم6 و زیر لوای حمد میبرند و شهید از آنجا محشر را تماشا میکند. هنگامی که شهید از آب کوثر سیراب شد، همسر، فرزند، پدر، مادر و اقوام خود را زیر لوای حمد جمع میکند و پروردگار عالم نیز به خاطر او همة خویشان و خانوادهاش را مورد بخشایش خود قرار میدهد و آنان در بهشت در همسایگی امام حسین7، سرور شهیدان، سکنی میگزینند.» [8]
قرآن کریم و پیشوایان معصوم7 این نکته را به ما میآموزد؛ که شهیدانی که با نثار جان خود در راه خدا موجب عظمت و سربلندی اسلام میشوند، در بهشت در جوار پیامبر اکرم6 قرار میگیرند و روز قیامت در صف اول و همردیف انبیا و اولیا میایستند.
حضرت رسول اکرم6 در فضیلت شهیدان فرمودند: «خداوند هفت فضیلت برای شهیدان راه خدا برشمرده است: 1ـ با اولین قطرة خونی که از بدن شهید بر زمین ریخته میشود، تمام گناهان او آمرزیده میشود؛ 2ـ سر شهید در کنار دو فرشته قرار میگیرد و آنها گرد و خاک از چهرة او میزدایند و به او خوشامد میگویند؛ 3ـ از لباسهای بهشتی بر اندام شهید پوشانده میشود؛ 4ـ در بهشت پذیرایی کنندگان برای معطر کردن شهید بر یکدیگر سبقت میگیرند؛ 5ـ پیش از آنکه روح از پیکر شهید جدا شود، جایگاه خود را در بهشت میبیند؛ 6ـ در بهشت به روح او گفته میشود که در هر جایگاه و مقامی که میخواهی اقامت کن؛
7 - شهید به وجه الله نظر میکند و چشمان او روشن میشود و شادمان
از این است که از الطاف مخصوص الهی برخوردار میشود و خشنودی
پروردگار را درک میکند.»[9]
حضرت علی7 نخستین کسی است که در راه مبارزه با کافران و دشمنان اسلام و به منظور برقراری عدالت و مساوات میان مسلمانان شمشیر خود را با این شعار حماسه آفرین که گرامیترین مرگ کشته شدن در راه خداست، به کاربرد و راه جهاد را برای همگان هموار کرد. آن حضرت در نهجالبلاغه دربارة فضیلت جهاد سخنان گهرباری فرموده و از مجاهدان راه خدا ستایش و تمجید فراوان کرده است. ایشان در زمینة شهادت میفرمایند:
«همانا گرامیترین مرگ کشته شدن است. سوگند به آنکه جان پسر ابوطالب به دست اوست، تحمل هزار ضربت شمشیر بر من آسانتر از جان دادن در بستری است که در غیر طاعت خدا باشد. »[10]
حضرت علی7 همچنین کسانی را که سستی میکنند و از رفتن به میدان جنگ و جهاد خودداری میکند، مورد نکوهش و انتقاد قرار داده است و میفرماید: «هر کس جهاد را ترک کند، لباس مذلت خواهد پوشید.» [11]
امیرمؤمنان7 با سخنان پرشور خود تحول و حماسة شورانگیزی در روح شیعیان، در مقابل ستمگران به وجود آورد، به همین دلیل باید ما شیعیان به راستی سپاسگزار مولایمان علی7 باشیم، زیرا آن حضرت با گفتار و عمل خود شیوه مبارزه با ستمگران، عهد شکنان و منحرفان را به ما آموخت.
[1] . «أَ جَعَلْتُمْ سِقايَةَ الْحاجِّ وَ عِمارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ كَمَنْ آمَنَ بِاللَّـهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ جاهَدَ في سَبيلِ اللَّـهِ لا يَسْتَوُونَ عِنْدَ اللَّـهِ وَ اللَّـهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمينَ». قرآن، توبه، 19 ـ 20.
[2] . نهج الفصاحه، ص 257.
[3] . «لِلْجَنَّةِ بَابٌ يُقَالُ لَهُ بَابُ الْمُجَاهِدِينَ، يَمْضُونَ إِلَيْهِ فَإِذَا هُوَ مَفْتُوحٌ وَ هُمْ مُتَقَلِّدُونَ سُيُوفَهُمْ وَ الْجَمْعُ فِي الْمَوْقِفِ وَ الْمَلَائِكَةُ تُرَحِّبُ بِهِمْ.. .» بحار الانوار، ج 100، ص 9.
[4] .سوره توبه ، آیه 111.
[5] . تفسیر المیزان، ج 9، ص 10.
[6] . ﴿إِنَّ اللَّـهَ يُحِبُّ الَّذينَ يُقاتِلُونَ في سَبيلِهِ صَفًّا كَأَنَّهُمْ بُنْيانٌ مَرْصُوصٌ﴾. قرآن، صف، 4.
[7] . ﴿وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلُوا في سَبيلِ اللَّـهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْياءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ﴾. قرآن، آل عمران، 169.
[8] . وسائل الشیعه ، ج 11 ، ص 10.
[9] . وسائل الشیعه، ج 11، ص 10.
[10] . «.. . إِنَّ أَكْرَمَ الْمَوْتِ الْقَتْلُ، وَ الَّذِي نَفْسُ ابْنِ أَبِي طَالِبٍ بِيَدِهِ لَأَلْفُ ضَرْبَةٍ بِالسَّيْفِ أَهْوَنُ عَلَيَّ مِنْ مِيتَهٔ عَلَى الْفِرَاشِ فِي غَيْرِ طَاعَةِ اللّـَه» نهج البلاغه، خطبة 122.
[11] . همان، خطبة 27.