سرچشمه اصلی عزت، خداوند است، و تمام عزتها از آن اوست. «فَلِلَّهِ الْعِزَّةُ جَميعاً»[1]
اگر پیامبر6 و مؤمنان نیز عزت دارند، عنایتی است الهی، و عزتی است اعطائی.
امام حسین7 به پیشگاه خداوند، عرض میکند: ای کسی (خدایی) که خود را به مقام بلند و رفیع اختصاص داد، پس دوستانش به عزت او عزیز میباشند.»[2]
آن حضرت در جای دیگری فرمود: بزرگی تماما از آن خدای یکتا است و در غیر او نیست. خداوند متعال میفرماید: عزت از آن خدا و پیامبر و مؤمنین است.»[3]
وقتی که سرمنشأ واقعی عزت، خداوند است، به دست آوردن عزت از غیر طریق الهی، به هر صورتی که باشد ذلت است.
1 ـ امام علی7 فرمود: «کسی که از طریق غیر خدا به عزت برسد، همان عزت [غیر واقعی] او را به هلاکت میرساند.»[4]
2 ـ امام علی7: «عزیزی که عزتش از غیر خدا باشد ذلیل است.»[5]
3 ـ امام علی7: «هر عزیزی جز او ذلیل است، و هر نیرومندی جز او ضعیف و ناتوان، هر مالکی جز او بنده. .. و هر قدرتمندی جز او [گاهی] توانا و [زمانی] ناتوان است.»[6]
شخصیت هر کس در گرو عزت اوست، از این رو خداوند متعال اجازه نداده است که هیچ مؤمنی تن به ذلت دهد. امام صادق7 فرمود: «خداوند تمام امور مؤمن را به خود او واگذار نموده، ولی به او واگذار نکرده است که ذلیل باشد.
آیا سخن خدا را نشنیدهای که میفرماید: «عزت از آن خدا و رسول او و مؤمنان است ولی منافقان نمیدانند»؟ پس مؤمن همیشه عزیز است و ذلیل نمیباشد.»[7] و[8]
[1] . سوره فاطر، آیه10.
[2] . شیخ عباس قمی، مفاتیح الجنان، انتشارات علمی، چاپ چهارم، 1376، دعای عرفه، ص 483.
[3] . بحار الانوار، ج 44، ص 198، حدیث 13.
[4] . بحار الانوار، ج 75، ص 10.
[5] . میزان الحکمهٔ، ج 5، ص 1957.
[6] . نهج البلاغه، محمد دشتی، ص 114، خطبه 65.
[7] . منافقون، 8.
[8] . میزان الحکمهٔ، ج 5، ص 1957.