borhani برهانی آفرینش خلق درباره  خداشناسی
منشور بین المللی اسلام «جلد پنجم»
اهتمام در امر به معروف و نهی از منکر

سعی و کوشش در امر به معروف و نهی از منکر، از اعظم شعائر دین، و اقوای علامت ‏شریعت و آئین است. و آن مقصد کلی است از بعثت انبیا و اوصیا، و نایب گردانیدن متدینین از علمائی که مدار گردش آسیای جمیع ‏ادیان است. و اختلال آن موجب بازماندن آن از دور آن است. و از این جهت مدح و ترغیب به آن در آیات و اخبار بی‏پایان رسیده، و امر به آن شده.

خداوند عالم ـ جل شانه ـ می‌‌فرماید:

«باید از شما طایفه‏ای باشند که مردم را به خیر بخوانند و امر به معروف کنند و نهی از منکر نمایند. و این طایفه ‏رستگاران‏اند.»[1]

و نیز می‌‌فرماید: «شما بهترین امتی هستید که بیرون آمده‏اید، زیرا که: امر می‏کنید به ‏معروف و نهی می‏کنید از منکر.»[2]

و از حضرت پیغمبر6 مروی است که: به خدائی که جان من در قبضه قدرت اوست که البته شما را یکی از دو چیز خواهد بود: یا آنکه امر به معروف‏ کنید و اهل معاصی را از منکرات باز دارید. یا آنکه حق ـ سبحانه و تعالی ـ عذابی از نزدخود بر شما گمارد و هر چند دعا کنید اجابت نکند.»[3]

و از آن حضرت مروی است که: «خدای ـ تعالی ـ هیچ پیغمبری را مبعوث نکرد مگر اینکه از برای او خواص اصحاب چند هستند، و آن پیغمبر در میان ایشان به قدری‏ که خدا می‏خواهد مکث می‏کند. و به کتاب خدا و اوامر او عمل می‏کند، تا اینکه خدا روح آن پیغمبر را قبض کند. آن خواص می‏مانند و به کتاب خدا و امر او و طریقه‏ پیغمبر او عمل می‏نمایند. و چون ایشان منقرض شدند بعد از ایشان هم طایفه‏ای ‏می‏رسند که بر سر منبرها می‏نشینند که قول ایشان معروف، و عمل ایشان منکر است!

پس هر وقت ‏شما این زمان را دریابید واجب است ‏بر هر مؤمنی که با ایشان جهاد و دفاع کند. و اگر قدرت نداشته باشد در دل با ایشان نزاع داشته باشد. و به غیر از این، اسلامی نیست‏.»[4]

و از حضرت امیر المؤمنین7 مروی است که: «امر به معروف و نهی از منکر، اجل کسی را نزدیک نمی‏کند، و روزی کسی را کم نمی‏کند، و بهتر از این، کلام حقی است که کسی در پیش حاکم جابری بگوید.»[5]

و از حضرت امام جعفر صادق7 مروی است که: «امر به معروف و نهی از منکر، طریقه پیغمبران، و شیوه نیکان است. فریضه عظیمه‏ای است که سایر فرایض ‏به واسطه آن به پای داشته می‏شود. و به آن، راه‌ها امن می‏گردد. و مکاسب، حلال‏می‏شود. و مظلمه‏ها به صاحبانش رد می‏شود. و زمین، آباد می‏گردد. و از دشمنان دین، انتقام کشیده می‏شود. و امر شریعت، در راه مستقیم قرار می‌گیرد. پس به دل‌های خود بر معصیت و اهل آن انکار کنید. و انکار ایشان را به زبان آورید. و روهای ایشان را بخراشید. و در راه خدا، از ملامت ملامت کنندگان خوف و اندیشه منمائید. پس اگر قول‏ شما را قبول کردند و از معصیت ‏باز ایستادند و به حق رجوع کردند دیگر راهی و تسلطی بر ایشان نیست. به درستی که تسلط بر کسانی است که به مردمان ظلم می‏کنند و در زمین به ناحق سرکشی می‏نمایند، و ایشان‏اند که عذابی دردناک از برای ایشان آماده‏است. و با این کسان، جهاد کنید، با بدن‌های خود و دشمن دارید ایشان را به دل‌های‏ خود.»[6]

و در بعضی اخبار وارد است که: «موسی7 بر پروردگار عرض کرد کدام یک از بندگان تو در نزد تو محبوب‏تر است؟ خطاب رسید: آنکه در تحصیل رضای ما چنان کوشد که دیگران در تحصیل آرزوهای خود. و کسی که به پناه بندگان صالح ما در آید. و کسی که چون معصیت مرا ببیند چنان غضبناک گردد که پلنگ، به هنگام دفاع از خود، یعنی از اندک و بسیار خلق نیندیشد. و از کشتن باک ندارد.»[7]


[1] . آل عمران، (سوره 3)، آیه 104.

[2] . آل عمران، (سوره 3)، آیه 110.

[3] . محجهٔ البیضاء، ج 4، ص 99. و احیاء العلوم، ج 2، ص 270

[4] . محجهٔ البیضاء، ج 4، ص 101.

[5] . بحارالانوار، ج 100، ص 89، ح 70.

[6] . کافی، ج 5، ص 56، ح 1. و تهذیب الاحکام، ج 6، ص 181، ضمن ح (372) 21.

[7] . احیاء العلوم، ج 2، ص 273.

فهرست مطالب

تمامی حقوق این وب سایت متعلق به حجت الاسلام والمسلمین دکتر سید مجتبی برهانی می باشد.

طراحی و توسعه توسط: