borhani برهانی آفرینش خلق درباره  خداشناسی
منشور بین المللی اسلام «جلد پنجم»
هدف جهاد از ديدگاه اسلام

از آيات قرآن و احاديث پيشوايان معصوم7 به روشني آشکار مي‌شود که هدف اصلي جهاد اسلام برداشتن فتنه‌ از ميان جامعه، برقراري آيين الهي، نشر توحيد و خداپرستي و پياده کردن احکام نجات‌بخش اسلام است.

جهاد اسلامي هدف والايي دارد و از خواسته‌هاي مادي و دنيوي و نيز جنگجويي و کشورگشايي برتر است. هدف جهاد براساس بينشي انساني استوار است و براي نجات انسان از انحراف و گمراهي معين شده است.

قرآن کريم بر هدف اصلي جهاد و مبارزه تأکيد فراوان کرده است و همين موضوع، جهاد اسلامي را از ساير جنگ‌ها متمايز مي‌کند، هدف جهاد اين است که در راه رضاي حق تعالي باشد و اين هدف در قرآن کريم با لفظ «في سبيل الله» بارها تکرار شده است. قرآن شريف براساس هدف جهاد، جنگاوران را در دو صف جدا از هم قرار مي‌دهدکه اين دو گروه فقط بر مبناي هدف از هم متمايز مي‌شوند. آنجا که مي‌فرمايد:

«آنان‌ که ايمان آورده‌اند، در راه خدا مي‌جنگند و آنان که کافر شده‌اند در راه شيطان، پس با هواداران شيطان قتال کنيد که مکر شيطان ناچيز است.»[1]

خداوند متعال در آيات گوناگون، هدف از جهاد را بيان مي‌کند و تصوير روشني از برنامة‌اسلام براي جهاد و کاربردهاي پيکار در راه خدا به‌دست مي‌دهد و در سورة بقره مي‌فرمايد:

«با کساني که با شما جنگ مي‌کنند، در راه خدا بجنگيد و تعدّي مکنيد، زيرا خداوند تعدي کنندگان را دوست ندارد.» [2]

اين آية شريفه نشان مي‌دهد که جهاد اسلامي هميشه در راه خداوند انجام مي‌شود و هيچ‌گاه مسائل فردي و منافع شخصي در آن وجود ندارد. در ادامة آيه هدف ديگري از جهاد مشخص مي‌شود. آن عدم تجاوز به ديگران است، زيرا خداوند متجاوزان را دوست ندارد.

گروهي با توجه به جهاد ابتدايي که در دين اسلام مطرح شده است، هدف جهاد اسلام را جنگ و کشتار مي‌دانند و معتقدند که دين اسلام بر اثر اعمال زور و در ساية شمشير گسترش يافته است. در پاسخ به اين شبهه بايد خاطر نشان ساخت که هدف جهاد اسلامي هيچ‌گاه تحميل عقيده بر مردمان نيست، بلکه هدف، دعوت آنان به دين اسلام و برطرف ساختن موانع روي آوردن آنان به اين آيين انسان‌ساز، عدالت‌گستر و نجات‌بخش است.

اکنون نزديک به يک ميليارد مسلمان در سراسر جهان زندگي مي‌کنند. گرايش آنان به اين دين مقدس نه تنها با اعمال قدرت و شمشير نبوده، بلکه به دليل انطباق معارف اسلامي و احکام آن با فطرت انساني آنان بوده است. در صدر اسلام نيز درخشندگي نظام انساني و عدالت‌گستر اسلام، مردمان را به حقيقت کشانيد و به دين راستين و کامل الهي رهنمون شد.

ايمان به يک آيين، امري قلبي است. کسي که به دين ايمان مي‌آورد، در حقيقت فکر و ايدة آن دين را مي‌پذيرد و مجذوب شدن دو بعد دارد، يک بعد آن جنبة علمي دارد، بدين معني که عقل و فکر انسان منطق آن دين را مي‌پذيرد و بعد ديگر آن جنبة عاطفي و احساسي دارد؛ يعني دل انسان به آن دين گرايش پيدا مي‌کند. هيچ‌کدام از آن جنبه‌ها با اعمال زور و خشونت به دست نمي‌آيد. قرآن کريم مي‌فرمايد:

«در پذيرش دين اکراه و اجباري نيست، به راستي که راه هدايت و گمراهي(براي همگان) روشن شده است.»[3]


[1] . ﴿الَّذينَ آمَنُوا يُقاتِلُونَ في‏ سَبيلِ اللَّـهِ وَ الَّذينَ كَفَرُوا يُقاتِلُونَ في‏ سَبيلِ الطَّاغُوتِ فَقاتِلُوا أَوْلِياءَ الشَّيْطانِ إِنَّ كَيْدَ الشَّيْطانِ كانَ ضَعيفاً ﴾. سوره نساء، آیه 76.

[2] . ﴿وَ قاتِلُوا في‏ سَبيلِ اللَّـهِ الَّذينَ يُقاتِلُونَكُمْ وَ لا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّـهَ لا يُحِبُّ الْمُعْتَدينَ﴾. سوره بقره، آیه190.

[3] . ﴿لا إِكْراهَ فِي الدِّينِ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ﴾. قرآن، بقره، 256.

فهرست مطالب

تمامی حقوق این وب سایت متعلق به حجت الاسلام والمسلمین دکتر سید مجتبی برهانی می باشد.

طراحی و توسعه توسط: