borhani برهانی آفرینش خلق درباره  خداشناسی
منشور بین المللی اسلام «جلد پنجم»
عوامل عزت در روایات

روشن شد که عزت به دست خدا است، و درِ خانه غیرخدا رفتن ذلت است و به مؤمن اجازه داده نشده است که ذلت پذیر باشد. حال چه باید کرد که عزت اسلامی به دست آید، و یا آنچه به دست آمده تداوم یابد. در این نوشته به برخی از عوامل عزت آفرین اشاره می‌کنیم:

1 ـ طاعت و بندگی:

بندگی رمز پیشرفت اولیاء الهی و زمینه ساز سعادت و عزت انسان است. در حدیث قدسی می‌خوانیم که خداوند می‌‌فرماید: «من عزت را در شب بیداری (و نماز شب) قرار دادم و مردم در خانه شاهان به دنبال آن می‌گردند، پس هرگز آن را نخواهند یافت.»[1]

پیامبر اکرم6 فرمود: «به راستی پروردگار شما هر روز می‌گوید: من پروردگار شما هستم. من عزیز هستم. هر کس عزت دو جهان را می‌خواهد باید، عزیز را اطاعت کند.»[2]

امام علی7 می‌‌فرماید: «هر کس نفس خود را در طاعت خدا خوار کند، عزیزتر از کسی است که با نافرمانی خدا به عزت برسد.»[3]

و فرمود: «هرگاه جویای عزت شدی، آن را با اطاعت [و پیروی از خدا] بجوی.»[4]

امام حسن مجتبی7 فرمود: «هرگاه اراده عزتی، بدون دار و دسته و هیبتی بدون سلطنت داشتی، از خواری معصیت الهی به سوی عزت اطاعت خداوند خارج شو.»[5]

تمام عزت و سربلندی سرور عزتمندان، امام حسین7 در بندگی و اطاعت او از خداوند بود. او در روز عاشورا، زیر باران تیر دشمن، برترین عبادت الهی یعنی نماز را در اول وقت برگزار کرد.[6] و شب عاشورا از برادرش عباس7 درخواست کرد تا از دشمن مهلت بگیرد و انگیزه خود از این مهلت خواهی را چنین بیان کرد:

«شاید امشب را نماز بخوانیم و به درگاه خداوند دعا و استغفار کنیم. خدا می‌داند که من نماز خواندن برای او و تلاوت کتابش و زیاد دعا کردن و استغفار را دوست دارم.»[7]

و در گودال قتلگاه عرضه داشت: «خدایی جز تو نیست، ای پناه پناه خواهان، برای من پروردگاری جز تو و معبودی غیر از تو نیست. بر حکم [و داوری] تو صبر می‌کنم.»[8]

2 ـ تقوا و خود نگهداری (پرواپیشگی):

علی7 فرمود: «هر کس می‌خواهد عزیزترین مردم باشد، باید تقوای الهی داشته باشد.»[9]

آن حضرت در جای دیگری فرمود: «هیچ عزتی، بالاتر از تقوا نیست.»[10]

امام حسین7 فرمود: «شرف [و عزت انسان] در تقوا است.»[11]

و علی7 فرمود: «ای بندگان خدا بدانید که تقوا دژی محکم و با عزت (و شکست ناپذیر) است و [هرزگی و] گناه خانه‌ای [در حال فروریختن و] خوار کننده است.»[12]

3 ـ تمسک به قرآن و اسلام:

پای بندی به قرآن و عمل کردن به دستورات آن، عامل عزت و شکست ناپذیری جامعه اسلامی است.

امام علی7 در این باره می‌‌فرماید: «خداوند قرآن را بر او (پیامبر اکرم6) نازل فرمود، قرآن نوری است که چراغ‌های آن خاموش نمی‌‌شود... ، شفا دهنده‌ای است که از بیماری‌هایش ترسی وجود ندارد و عزت [و قدرتی] است که یارانش شکست ندارند و حقی است که یاری کنندگانش خوار نشوند... و پناهگاهی است که قله آن بلند است و عزتی است برای کسی که ولایت آن را بپذیرد.»[13]

4 ـ ولایت مداری:

قرآن عزت را مخصوص خدا و رسولش و مؤمنان می‌داند.[14]

مصداق بارز مؤمنان راستین، ائمه اطهار: می‌باشند؛ لذا هر کسی به دنبال عزت و سربلندی است باید مطیع و پیرو آنان باشد. امام سجاد7 فرمود: «پیروی از صاحبان امر [ائمه اطهار:] تمام عزت است.»

در دعای ندبه می‌خوانیم: «کجاست عزت دهنده دوستان و خوار کننده دشمنان.»

اگر جامعه اسلامی از اول در مسیر ولایت و امامت قرار می‌گرفتند، این همه ذلت دامنگیر آنان نمی‌‌شد.

شخصی به امام حسن مجتبی7 عرض کرد: «در شما عظمتی است. فرمود: نه، بلکه در من عزتی وجود دارد [چنان که] خداوند می‌‌فرماید: «عزت از آن خدا و رسول او و مؤمنان است.» [15]

قیس بن اشعث، از امام حسین7 خواست که با یزید بیعت کند. حضرت فرمود: «به خدا سوگند، چون ذلیلان به شما دست ذلت نمی‌‌دهم، و مانند بردگان فرار نمی‌‌کنم.»[16]

در صبح عاشورا که دو سپاه نابرابر در مقابل هم قرار گرفتند و فرماندهان لشکرها مشخص شدند، امام حسین7 با جمعی از یاران خود به سوی لشکر کوفیان رفت تا با آنان اتمام حجت کند. آن حضرت خطبه خواند و سخنرانی کرد و در بخشی از آن فرمود: «بیدار باشید که زنازاده، فرزند زنازاده مرا بین دو چیز مجبور کرده است، بین مرگ و ذلت، اما ذلت و خواری از ما دور است.»[17]

5 ـ جهاد و شهادت:

رزمندگان و جهادگران راه خدا، همیشه در صف مقدم پاسداری از عزت و شرافت قرار دارند. آنها تلاش می‌کنند تا با نثار جان خویش از مرز عزت و شرافت پاسداری کنند و خود نیز به عزت ابدی برسند. روایات اهل بیت: جهاد را مایه عزت اسلام می‌دانند. مثلا روایتی از امام علی7 آمده است: «خداوند جهاد را برای عزت یافتن اسلام واجب کرده است.»[18]

همچنین آن حضرت در جای دیگر فرمود: «نفرین بر شما [کوفیان]! که از فراوانی سرزنش شما خسته شدم. آیا به جای زندگی آخرت، به زندگی دنیا رضایت دادید؟ و به جای عزت، ذلت را انتخاب کردید؟ هر گاه شما را به جهاد با دشمنان دعوت می‌کنم، چشمانتان [از ترس] در کاسه می‌گردد، گویا ترس از مرگ عقل‌های شما را ربوده است.»[19]

و همچنین فرمود: «[شامیان با بستن آب] شما را به پیکار دعوت کرده‌اند، [اکنون بر سر دوراهی قرار دارید؛] یا به ذلت و خواری اقرار کنید و بر جای خود بنشینید و یا شمشیرها را از خون‌ها سیراب سازید، تا از آب سیراب شوید. پس [بدانید که] مرگ در زندگی توام با شکست و زندگی در مرگ پیروزمندانه شماست.»[20]

در تاریخ عاشورای امام حسین7 می‌خوانیم: حرّ بن یزید، سر راه امام حسین7 آمده، خواست او را نصیحت کند، به امام عرض کرد: اگر بخواهی به راه خویش ادامه دهی و کار را به جنگ بکشانی، کشته می‌شوی. امام حسین7 فرمودند: «آیا مرا از مرگ می‌ترسانی؟ و آیا اگر مرا بکشید، مرگ از شما خواهد گذشت؟ من همان کلامی را می‌گویم که برادر اویسی [ما] در وقتی که می‌خواست برای یاری رسول خدا6 برود، به پسر عموی خود گفت. پسر عمویش او را می‌ترسانید و می‌گفت: کجا می‌روی؟ حتما کشته خواهی شد.

در جواب گفت: «من حتما می‌روم، [چرا] که بر جوانمرد ننگ و عاری از مرگ نیست، هنگامی که نیتش حق باشد و در حالی که مسلمان [و تسلیم خدا] است جهاد کند و با بذل جان خود با انسان‌های صالح همراهی کند و از انسان‌های طرد شده و مجرم جدا شود. اگر زنده بمانم پشیمانی ندارم، و اگر به شهادت برسم ملامت نشوم. ولی برای تو این ذلت و خواری بس که زنده بمانی، و ذلت ستم کشی بر دوش کشی.» [21]

در ادامه سخنان حضرت می‌خوانیم: «شان من شان کسی نیست که از مرگ می‌ترسد. چه آسان است جان باختن در راه رسیدن به عزت و زنده نمودن حق. مرگ در راه رسیدن به عزت جز حیات جاودانی نیست و زندگی ذلت بار جز مرگی که هرگز حیات و زندگی را در پی ندارد، نیست. آیا مرا از مرگ می‌ترسانی؟!. .. درود باد بر کشته شدن در راه خدا؛ ولی [این را بدانید که هرگز] توانایی نابودی عظمت و عزت و شرف من را ندارید؛ پس در این صورت هیچ باکی از مرگ ندارم.»[22]

همین سخنان سراپا عزت و افتخار بود که حر بن یزید را نیز به سمت و سوی عزت ابدی کشاند.

امام حسین7 در آخرین لحظات عمر فرمود: قسم به خداوند که امیدوارم خداوند مرا با شهادت گرامی دارد.»[23]

امام حسین7 در مورد عشق به شهادت، که بارزترین عامل عزتمندی است، چنین با خدای خویش مناجات می‌کند: «ای خدا و ای بزرگ من! دوست دارم که هفتاد هزار بار در راه اطاعت و محبت تو کشته شوم و زنده گردم، به خصوص آن گاه که کشته شدن من عامل پیروزی دین تو و زنده شدن فرمان تو، و محفوظ ماندن شریعت تو باشد.»[24]

6 ـ بصیرت و آگاهی:

بصیرت و دانائی عامل دیگری برای عزت است، چرا که انسان آگاه در معرض هجوم نقشه‌‌های ذلت آور دشمن قرار نمی‌‌گیرد؛ چنان که متقابلا جهل و بی خبری باعث ذلت و خواری می‌شود. امام علی7 می‌‌فرماید: «نادانی، ذلت و خواری است.»

این که یاران امام حسین7 بهترین یاران خوانده شده‌اند، یکی از امتیازات مهم آنها، بصیرت دینی و آگاهی آنان بود و در راس همه یاران و بستگان، حضرت ابی‌الفضل العباس قرار داشت که زیر بار ذلت امان نامه دشمن نرفت، چرا که به قول امام صادق7 «عموی ما عباس بصیرتی ژرف داشت.» [25]

7 ـ انصاف:

عامل دیگر در عزت آفرینی اجتماعی انسان، مراعات انصاف در حق دیگران است. امام علی7 می‌‌فرماید: «آگاه باشید، کسی که با مردم با انصاف رفتار کند، خداوند بر عزت او خواهد افزود.» [26] امام حسین7 در روز عاشورا نیز مردم کوفه و شام را به انصاف دعوت نمود و فرمود: «اگر نصف را به من دهید [و با من انصاف روا دارید]، سعادتمند می‌شوید.»[27]

8 ـ قناعت:

علی7 می‌‌فرماید: «قناعت [و بسنده نمودن به آنچه موجود است] عزت را در پی دارد.»[28]

و در جایی دیگر فرمود: «قانع باش تا عزیز شوی.»[29]

9 ـ عدم وابستگی و طمع ورزی در مال دیگران:

عدم وابستگی به دیگران و چشم امید به دیگران نداشتن نیز از عوامل عزت در زندگی اجتماعی و فردی انسان است.

امام علی7 می‌‌فرماید: «عزت در ناامیدی از دیگران است.»[30]

همچنین آن حضرت در این زمینه فرمودند: «طمع کار [همواره] در بند خواری و ذلت است.»[31]

و فرمود: «طمع ورزی بردگی دائمی است.»[32]

امام باقر7 فرمود: «دوام عزت را با از بین بردن طمع جستجو کن.» [33]

10 ـ چشم پوشی از دنیا:

دنیازدگی و دنیاخواهی عامل اصلی برای ذلت جامعه و افراد آن است و آنهایی که از چنگ دنیا رها شدند به عزت و افتخار دست یافتند.

امام علی7 در این باره می‌‌فرماید: «هر کس از موهبت‌ها [و لذت‌ها]ی دنیا چشم بپوشد، عزیز می‌شود.» [34]

11 ـ دوری از شرارت:

انسان‌های شرور و بدکار همیشه ذلیل بوده‌اند، و آنان که مردم از دست و زبانشان در آسایش بوده‌اند عزیز شده‌اند.

علی7 می‌‌فرماید: «هر کس از شرارت به دور باشد، به عزت می‌رسد.» [35]

امام حسین7 فرمودند: «من برای بازیگری و خودخواهی، و فساد و ظلم قیام نکردم .» [36] و از این رو بود که به اوج عزت رسید.


[1] . سید محمد حسینی عاملی، از علمای قرن 11 ه. ق، اثنا عشریهٔ، ص 155.

[2] . میزان الحکمهٔ، ج 5، ص 1958، روایت 12838 و ر. ک: ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج 18، ص 193.

[3] . متقی هندی، کنزالعمال، ج 2، حدیث 42084.

[4] . عبدالواحد آمدی، غررالحکم، شماره 4056.

[5] . بحار الانوار، ج 44، ص 139.

[6] . همان، ج 45، ص 17.

[7] . همان، ج 44، ص 391.

[8] . عبدالرزاق مقرم، مقتل الحسین7  (دارالکتاب)، ص 345.

[9] . بحار الانوار، ج 70، ص 285، حدیث 7.

[10] . نهج البلاغه، محمد دشتی، حکمت 271.

[11] . سیدمحمد حسینی تهرانی، لمعات الحسین، انتشارات باقر العلوم، ص 10.

[12] . نهج البلاغه، محمد دشتی، ص 292، خطبه 157.

[13] . همان، خطبه 198، ص 418.

[14] . منافقون، 8.

[15] . بحار الانوار، ج 44، ص 106، روایت 15.

[16] . محمد تقی سپهر، ناسخ التواریخ، تاریخ امام حسین7، چاپ حروفی، ج 2، ص 234 و رک: عبدالرزاق مقرم، مقتل الحسین، ص 256؛ ابن نما، مثیر الاحزان، ص 26.

[17] . بحار الانوار، ج 45، ص 8.

[18] . نهج البلاغه، محمد دشتی، ص 682، حکمت 252.

[19] . نهج البلاغه، ص 86، خطبه 34.

[20] . همان، ص 102، خطبه 51.

[21] . ارشاد، ج 2، ص 82؛ ر. ک: شیخ عباس قمی، نفس المهموم، ص 116 و اعلام الوری، ص 230.

[22] . علامه توفیق ابوعلم، کتاب اهل البیت (مصر، مطبعهٔ سعادت)، ص 448 و ر. ک: ملحقات احقاق الحق، ج 11، ص 601.

[23] . نفس المهموم، ص 116.

[24] . فاضل دربندی، اسرار الشهادهٔ، ص 402 و ر. ک: شیخ محمد مهدی حائری، معالی السبطین، ج 2، ص 18.

[25] . شیخ عباس قمی، نفس المهموم، (تهران، کتابفروشی علمیه اسلامیهٔ، 1374)، ص 176.

[26] . محمد بن یعقوب کلینی، اصول کافی (دارالکتب الاسلامیهٔ)، ج 2، ص 144.

[27] . ارشاد مفید، ص 253.

[28] . عبدالواحد آمدی، غررالحکم، شماره 1122.

[29] . بحار الانوار، ج 78، ص 53، حدیث 90.

[30] . میزان الحکمه (همان، دارالحدیث)، ج 5، ص 1959، حدیث 12857.

[31] . نهج البلاغه، حکمت 226، ص 676 و حکمت 180، ص 666.

[32] . همان.

[33] . محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ج 6، ص 293، حدیث 12581.

[34] . غررالحکم، (همان)، 9148.

[35] . تحف العقول، همان، ص 216.

[36] . نفس المهموم، همان، ص 45.

فهرست مطالب

تمامی حقوق این وب سایت متعلق به حجت الاسلام والمسلمین دکتر سید مجتبی برهانی می باشد.

طراحی و توسعه توسط: