بعضی چنین میپندارند که آیا بهتر نبود امام7 اصلا به سراغ مسأله خلافت که مربوط به گذشته بود نمیرفت و آن را به دست فراموشی میسپرد مبادا منشأ اختلاف بیشتری در میان مسلمانان گردد؟!
نظیر همین سخن، امروز هم از سوی گروهی مطرح است و به مجرد این که سخن از خلافت بلافصل علی7 به میان آید میگویند برای حفظ وحدت مسلمین سکوت کنید و این گونه مسائل را به فراموشی بسپارید، ما امروز با دشمنان بزرگی روبه رو هستیم و پرداختن به این مسائل ما را در مبارزه با دشمنان مشترک تضعیف میکند؛ اصولا این گونه بحثها چه فایدهای میتواند داشته باشد در حالی که پیروان هر یک از مذاهب تصمیم خود را گرفته و به راه خویش میروند و بسیار بعید به نظر میرسد که ادامه این گونه بحثها سرچشمه اتّحاد تازهای شود.
در پاسخ این سؤال لازم است دو نکته را یادآور شویم:
الف ـ واقعیتهای موجود هرگز نمیتواند حقیقتها را به فراموشی بسپارد. این یک حقیقت است که علاوه بر تأکید شخص پیامبر6 بر خلافت علی7 شایستگی او از هر نظر برای این امر بیشتر بود؛ حال چه حوادثی واقع شد که این مسأله دگرگون گشت مطلبی جداگانه است.
بنابراین علی7 که همه جا طرفدار حقیقت بود - و با واقعیتهای موجود که هماهنگ با حقیقت نبود ستیز داشت - حق دارد که حقایق مربوط به خلافت را بعد از رسول خدا بازگو کند تا محقّقان بعد از قرنها یا هزاران سال بتوانند منصفانه قضاوت کنند و اگر کسانی بخواهند از وضع موجود صرف نظر کرده و به حقایق بیندیشند قادر بر این امر باشند و راه مستقیم را در پرتو تحقیق خود پیدا کنند.
شک نیست که مسأله خلافت و امامت بعد از پیامبر خدا6 یکی از اساسیترین مباحث دینی ماست؛ خواه آن را جزء اصول دین بشماریم آن گونه که پیروان مکتب اهل بیت: میگویند، یا جزء فروع دین، هر چه هست مسألهای است که از نظر دینی سرنوشت ساز میباشد و به هیچ وجه جنبه شخصی ندارد و بر خلاف آنچه برخی ناآگاهان میاندیشند تنها یک بحث تاریخی مربوط به گذشته نیست؛ بلکه آثار زیادی برای امروز و فردا و فرداها دارد و میتواند در بسیاری از مسائل مربوط به اصول و فروع اسلام اثر بگذارد و درست به همین دلیل علی7 در دوران خلافت ظاهریش به طور مکرّر متذکّر این مسأله شده است.
ب ـ آنچه مضر به وحدت و اتّحاد صفوف مسلمانان است بحثهای جنجالی و تعصّب آلود و پرخاشگرانه است؛ ولی بحثهای علمی و منطقی که طرفین، حدود و موازین علمی و منطقی را در آن رعایت کنند نه تنها مزاحم وحدت صفوف مسلمانان نیست بلکه در بسیاری از مواقع به آن کمک میکند.
حتّی درباره اختلاف میان ادیان آسمانی نیز این گونه بحثها مفید و مؤثّر و سبب کم شدن فاصلههاست و آنها که با این گونه بحثها مخالفند در واقع ناآگاهانه به تشدید اختلافات و زیاد شدن فاصلهها کمک میکنند.