در مورد صله رحم این مسأله اجماعی است که قطع رحم حرام است. قطع رحم یعنی؛ انسان از خویشاندانش به گونهای بِبُرد که گویا اینها خویشاوندش نیستند؛ نه رفت و آمدی، نه احترامی، نه هدیهای و نه هیچگونه ارتباط دیگری، در کار نباشد. این قطعاً حرام است و یکی از گناهان کبیره است. اما صله رحم تا اندازهای واجب است که قطع رحم لازم نیاید؛ چون این دو از هم انفکاک ندارند. آنچه یقینی است این است که قطع رحم حرام است.
اما مصداق قطع رحم چگونه معلوم میشود؟ در جواب تقریباً همه علماء فرمودهاند؛ امری عرفی است. شرایط زمانی و مکانی و مرتبه خویشاوندی فرق میکند. ارتباط با آنهایی که خیلی نزدیکاند، یک اقتضاء دارد و ارتباط با آنهایی که دورترند مرتبه کمتری را اقتضاء دارد. و آنهایی که در شهر یا کشور دیگری هستند صله رحمشان طور دیگری است. گاهی یک تماس تلفنی کفایت میکند. به هرحال باید طوری باشد که عرفاً بگویند؛ رابطه با خویشاوندانش را نبریده است.
قطع رحم از بزرگترین گناهان کبیره شمرده شده و حتی تأکید شده است که اگر خویشاوندانتان از شما بریدند شما از آنها نبرید. امام سجاد7 میفرمایند: خداوند دو قدم را خیلی دوست دارد؛ قدمی که در راه جهاد برداشته میشود و قدمی که برای برقراری رابطه با آن خویشاوندی برداشته میشود که قطع رابطه کرده است.[1]
خداوند متعال در قرآن کریم رعایت خویشاوندان و تفقد از آنان را آنچنان تاکید فرموده که در ردیف تقویٰ قرار داده، چنانکه در این آیه شریفه میبینیم: ﴿وَ اتَّقُوا اللَّـهَ الَّذي تَسائَلُونَ بِهِ وَ الْأَرْحامَ﴾[2] خود را از غضب خدای متعال که همدیگر را در کارهای مهم به او سوگند میدهید نگهداری نموده و نیز از گسستن از ارحام خودداری نمائید... و روایتی از امام صادق7 است که ناظر به تفسیر همین آیه است. جمیل بن درّاج از حضرت صادق7 روایت کرده که فرمود:
«خدای متعال به پیوند رحم خویشاوندی امر فرمود و آن را بسیار بزرگ تعبیر نمود تا جائی که همدوش ملاحظه از ذات بی همتای خود قرار داد!»
برای تکمیل فائده و اهمیت مسئله در چند مورد بحث میکنیم:
1 ـ قطع رحم حرام است. چنانکه از آیات قرآنی و اخبار وارده بر تأکید آن استفاده میشود. شهید اول در كتاب قواعد میگوید:
«سؤال میشود صلهی رحم واجب است یا مستحب. در پاسخ گفته میشود؛ یک قسم واجب است و آن عبارت از حدی از صله است که از عنوان قطع رحم خارج میشود، زیرا قطع رحم گناه و بلکه از گناهان کبیره است. و یک قسم مستحب است و آن عبارت از آنست که بالاتر ازحد و واجب باشد...»
2 ـ مراد از رحم که قطع آن حرام است کدام است؟ ظاهر آنست که در عرف مردم آن را خویشاوند حساب نمایند خواه محرم باشد یا نه، و لازم نیست که خویشاوند نزدیک باشد، زیرا در جائی شرعا عنوان معین نشده پس مرجع عرف است.
3 ـ معیار برای تعیین حدی که با آن از حدود حرمت بتوان بیرون آمد عبارت از آنست؛ که عرف بگویند قطع رحم نکرد. و مسلم است که با اختلاف عادت و دوری و نزدیکی محل سکونت تفاوت خواهد کرد.
4 ـ صله رحم. ممکن است با سلام کردن تحقق یابد چنانچه در روایت نبوی6 وارد شده «صله رحم به جا آورید با خویشان خود هر چند با سلام کردن باشد...
پر واضح است این روایت، ناظر به غیر موارد وجوب آن است، زیرا مثلا اگر رحم پدر و مادر باشند و آنها تنگدست باشند، واجب است فرزند معاش آنها را اداره نماید. و در غیر از والدین مستحب است که در صورت تنگدستی معاش آنها را اداره نمود و اگر خویشاوند وارث باشد مستحب موکد است. و اگر تنگدستی نباشد هدیه دادن به آنها مستحب است. و روایت نبوی6 در موردی است که جز از راه سلام کردن ممکن نباشد. قرآن کریم میفرماید:
«بترسید از خدائی که به نام او از یکدیگر مسئلت و درخواست میکنید (خدا را در نظر آورید) و درباره ارحام کوتاهی نکنید که خداوند مراقب اعمال شماست.»[3]
و در آیه دیگری میفرماید:
«مراتب خویشاوندان در کتاب خدا، بعضی مقدم بر بعضی دیگر است.»[4]
پس برای آنان حقوقی است که مراعات آن، لازم است و ادای صله أرحام نسبت به ایشان واجب است. بنابراین بر هر مسلمانی لازم است که به دائی و خاله خود، به خاطر مادرش نیکی کند، و به عمو و عمهاش به خاطر پدر، مهر بورزد و همچنین به فرزندانشان، به بزرگترها احترام و به کوچکترها محبت نماید، و از مریضان آنان عیادت و به ضعیفانشان کمک نماید.
[1] . خصال صدوق، ج 1، ص 50.
[2] . سوره نساء، آیه 1.
[3] . سوره نساء، آیه 1.
[4] . انفال، 75.