در ذهن خیلی از ما سوالی هست که جواب آن برای مان روشن نیست و آن این است که با این تاکیدات قرآن نسبت به امر به معروف، چرا این فریضه در جامعه ما خیلی ظهوری ندارد؟ ما از صبح تا شب چند بار امر به معروف میکنیم یا چند نفر را میبینیم که امر به معروف کنند؟ آیا ما قبول نداریم که این فریضه یکی از ضروریات دین است؟ چرا اگر کسی هم بخواهد به این فریضه عمل کند از طرف مردم مورد بازخواست قرار میگیرد؟ مگر ما مسلمان نیستیم؟ مگر قرآن نخواندهایم؟
مساله این است که؛ رفتارهای اجتماعی تابع فرهنگ حاکم بر جامعه است. این طور نیست که هر کسی در هر جامعه ای هر کاری که را درست تشخیص میدهد به راحتی بتواند انجام دهد. افراد خیلی ممتاز میتوانند برخلاف مسیر آب شنا کنند و برخلاف افکار عمومی مردم و فرهنگ حاکم بر جامعه حرف بزنند، مطلبی بنویسند یا قدمی بردارند. این گونه افراد هم غالبا متهم به جنون و میشوند. همه انبیا هم همین طور بودند. خیلی اراده قوی میخواهد که انسان کاری را انجام دهد که مردم نمیپسندند. لذا میگویند: افراد جامعه متاثر از فرهنگ حاکم بر جامعه هستند. به طور طبیعی حالات روانی ما هم متاثر از دستگاه ارزشی حاکم بر جامعه است.