هنگامی که دشمنان به ناحیهای از کشور اسلامی حمله کنند، بر تمام مسلمانان واجب است در مقابل آنان از دین، کشور، شرف و ناموس خود دفاع کنند و برای حفظ آنها از مال و جان خود دریغ نورزند. در این جهاد، حتی بچههایی که به تکلیف نرسیدهاند اما توانایی دفاع دارند و نیز زنان که در شرایط عادی جهاد از ایشان برداشته شده است، باید در حد توان خود در دفاع شرکت کنند. در جهاد دفاعی اذن و اجازة حاکم شرع لازم نیست و مسلمانان نباید در شرایط حساس هجوم دشمن منتظر اجازة ولیفقیه باشند.
چنانچه کسی به سرزمین اسلام حمله کند و مال، ثروت، استقلال و آزادی آنان را مورد تعرض قرار دهد به منظور آنکه مسلمانان را تحت سیطرة خود درآورد، در این شرایط دین تکلیف میکند که مسلمانان به دفاع برخیزند و از سرزمین اسلام و عزت و سربلندی خود دفاع کنند و هرگز تسلیم دشمن نشوند.
قرآن کریم دربارة جهاد دفاعی میفرماید:
«...اگر خداوند بعضی از مردم را به وسیلة بعضی دیگر دفع نمیکرد، زمین تباه میشد، ولی خدا بر جهانیان فضل و کرم خویش را ارزانی میدارد.»[1]
نمونة بارز جهاد دفاعی، هشت سال دفاع مقدس مردم ایران در برابر رژیم بعثی عراق است. در سالهای دفاع مقدس همة مردم ایران با حضور یکپارچة خود در تمام صحنهها، از جبهة اسلام حمایت میکردند. در صف مقدم جبهه، رزمندگان دلیر اسلام، ارتشیان، سپاهیان، بسیجیان و عشایر که همگی هدف واحدی را دنبال میکردند، جان خود را بر کف نهادند و به مبارزه با دشمن پرداختند. در پشت جبهه نیز مردم با کمکهای خود به حمایت و پشتیبانی از رزمندگان مشغول بودند.
در این دفاع مقدس، زنان هم دوشادوش مردان به فعالیت و تکاپو برای نجات کشور خود میپرداختند و از نثار جان، مال، فرزند، همسر و عزیزترین بستگان خود در راه دفاع از اسلام و میهن دریغ نمیورزیدند.
هر چند در این دفاع مقدس، مردم ایران تحت رهبری ولیفقیه به دفاع پرداختند، از دیدگاه اسلام حتی اگر اذن ولیفقیه هم نبود، باز هم مردم مکلف به دفاع از سرزمین و ارزشهای خود بودند. البته، بهتر است حاکم شرع فرماندهی جنگ و مسئولیت آن را برعهده بگیرد.
ناگفته نماند که در این جنگ هشت ساله، دشمن از نیروی نظامی قوی و پشتیبانی مالی و نظامی قدرتهای بزرگ برخوردار بود، اما ملت ایران به دلیل داشتن ایمان مستحکم به حقانیت خود و با اتحاد و همبستگی توانست دشمن را از کشور خود بیرون راند.
در این جنگ، جوانان برومند با نثار خون خود، جانبازان عزیز سند افتخار نظام مقدس جمهوری اسلامی هستند، با تقدیم اعضای بدن خود و آزادگان سرافراز با تحمل رنج و سختی دوران اسارت، زمینههای پیروزی ملت ایران را فراهم ساختند. این عزیزان با داشتن ایمانی قوی و روحیهای خللناپذیر بر دشمن پیروز شدند و این در تاریخ اسلام بیسابقه نیست.
در تاریخ پرفراز و نشیب اسلام، به خصوص در صدر اسلام، نمونههای فراوانی را میتوان مشاهده کرد که سپاهیانی اندک با امکانات و تجهیزات جنگی ناچیز، به دلیل داشتن روحیهای قوی، با توکل به خداوند و ایمان به امدادهای غیبی الهی به میدان جنگ میشتافتند و در مقابل دشمنان بهرهمند از امکانات رزمی و سپاهیان بیشمار به پیروزی دست مییافتند و دشمن را شکست میدادند.
در صدر اسلام جنگها غالباً دفاعی بود و مسلمانان معمولاً در جنگها پیشقدم نمیشدند، بلکه همواره به دفاع از خود میپرداختند و هنگامی که دشمن از جنگ دست برمیداشت، آنان نیز از جنگ کنار میرفتند و به نشر دین اسلام و تربیت و تهذیب انسانهای مؤمن میپرداختند.
پیامبر اکرم6 در جنگ خیبر و فتح مکه نیز برای رفع توطئه و از بین بردن شرک و بتپرستی جنگ را آغاز کردند. در جنگ خیبر، یهودیان که کافر حربی بودند، علیه اسلام توطئه و مردم را به جنگ با مسلمانان ترغیب و تشویق میکردند. در آن شرایط، پیامبر اکرم6 لازم دیدند که برای نابودی توطئه اقدام کنند و دست دشمنان دین را کوتاه نمایند. در فتح مکه نیز پیامبر6 برای اینکه کافران قریش را از حمله به مسلمانان باز دارد و نیز برای از بین بردن و رفع شرک و بتپرستی جهاد کردند.
در جهاد ابتدایی شرایطی مانند بلوغ، عقل، آزاد بودن، مرد بودن، سلامت از انواع بیماریها و تمکن و قدرت بر ادای نفقه وجود دارد، اما در جهاد دفاعی بسیاری از این شرایط وجود ندارد، زیرا هدف از این جهاد، دفاع هر چه سریعتر و بیشتر از مبانی اسلام و آبرو و شرف جامعة اسلامی و مسلمانان است. بنابراین، در جهاد دفاعی شرایط آسانتر شده است تا عدة بیشتری از مردم را شامل شود و مسلمانان با تمام امکانات و نیروی خود از دین، جان و ناموس خود در برابر دشمنان تجاوزگر دفاع کنند و با آنان به مبارزه برخیزند.
[1] . ﴿...وَ لَوْ لا دَفْعُ اللَّـهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَفَسَدَتِ الْأَرْضُ وَ لكِنَّ اللَّـهَ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْعالَمينَ﴾ سوره بقره، آیه251.