درباره جهاد، سخن بسیار زیاد است و با توجه به این که امام7 در خطبههای نهج البلاغه کراراً به این مسأله مهم اشاره فرموده. آن چه را در اینجا به عنوان یک اصل اساسی باید یادآور شویم، این است که جهاد، قانون حیات و زندگی است و هر موجود زندهای، تا زمانی به زندگی خود ادامه میدهد که مشغول جهاد است و آن روز که جهاد را رها کند، مرگ او آغاز میشود.
گیاهان، با آفات گوناگونی روبه رو هستند و برای زنده ماندن خود با آنها پیکار میکنند. ریشههای درختان، برای به دست آوردن آب و آذوقه، دائماً، در اعماق زمین در حرکتند. و هر گاه با موانع سختی، مانند یک قطعه سنگ روبه رو شوند، سعی میکنند که آن را بشکنند و پیش بروند و اگر قدرت شکستن آن را نداشته باشند، آن را دور میزنند و به راه خود ادامه میدهند. انواع جانداران برای زنده ماندن با موانع حیات خود پیکار میکنند. پرندگانی را میشناسیم که برای مبارزه کردن با محیط، اقدام به مهاجرتهای طولانی کرده و گاه، فاصله قطب شمال تا جنوب را طی میکنند.
در درون بدن انسان، در مسیر گردش خون او، یک صحنه بزرگی از جهاد دیده میشود. سربازان مدافع تن ـ که «گلبولهای سفید» نامیده میشوند ـ در تمام طول عمر انسان، مشغول پیکار با دشمنان خارجی، یعنی میکروبها و ویروسهایی هستند که از طریق آب و غذا و هوا و خراشهای پوست بدن، وارد این کشور میشوند. این سربازان مدافع و سخت کوش، از طریق الهام آفرینش، با انواع جنگهای فیزیکی و شیمیایی، آشنا هستند و دشمن را با وسائل مختلف، درهم میکوبند و سلامت انسان را تأمین میکنند.
اگر به سببی از اسباب، این نیروی دفاعی از کار بیفتد، در زمان بسیار کوتاهی انواع بیماریها، به سراغ انسان میرود. بیماری بسیار خطرناک «ایدز»، چیزی جز از کار افتادن این نیروی دفاعی نیست. و به همین دلیل، مبتلایان به این بیماری وحشتناک، در زمان کوتاهی، مورد تهاجم بیماریهای سخت و سنگینی قرار میگیرند.
کوتاه سخن این که جهاد، رمز حیات و ضامن سعادت و سبب پیروزی و موفقیت و عامل سربلندی و عزت است، امّا جهادی که در مسیر حق و عدالت قرار گیرد، که غیر از آن، تجاوز است و ظلم و جنایت.
به همین دلیل، در آیات قرآن مجید و روایات و از جمله در خطبه بالا، اهمّیتی به جهاد داده شده است که به کم تر چیزی داده شده، به خصوص اگر جهاد را به معنای گسترده و در مورد جهاد با دشمن درون و بیرون تفسیر کنیم، که تمام برنامههای الهی و دینی را فرا میگیرد. در حدیث پرمعنایی از رسول خدا 6 در اهمیت جهاد میخوانیم: «مَنْ تَرَکَ الْجِهادَ أَلْبَسَهُ اللهُ ذُلاّ فی نَفْسِهِ وَ فَقْراً فی مَعیشَتِهِ وَ مَحْقاً فی دینِهِ؛ کسی که جهاد را ترک کند، خداوند، لباس ذلّت بر او میپوشاند و در زندگی مادّی نیز گرفتار فقر و تنگدستی میشود و دین او بر باد میرود.»[1]
از این حدیث، به خوبی، استفاده میشود که ترک جهاد، هم زندگی معنوی انسان را به خطر میافکند و هم زندگی مادّی او را.
در حدیث دیگری، از امام صادق7 میخوانیم که این جمله را از پیامبراکرم6 نقل فرمود: «إِغْزُوا تُورِثُوا أَبْنائَکُمْ مَجْداً؛ پیکار کنید تا برای فرزندان خود، مجد و عظمت به ارث بگذارید.»[2]
در کلمات قصار نهج البلاغه، در آنجا که فلسفه احکام را بیان میفرماید، میخوانیم: وَ الْجِهَادَ عِزّاً لِلْإِسْلَامِ؛[3] خداوند، جهاد را، سبب عزت و سربلندی اسلام و (مسلمانان) قرار داده است.
[1] . بحارالانوار، علامه مجلسی، ج98، ص9 .
[2] . اصول کافی، کلینی، ج5، ص8 .
[3] . کلمات قصار، کلمه 252 .