امیرالمؤمنین7 در بخش دوم از خطبه 26 میفرماید:[1]
فَنَظَرْتُ فَإِذَا لَیسَ لِی مُعِینٌ إِلاَّ أَهْلُ بَیتِی، فَضَنِنْتُ بِهِمْ عَنِ الْـمَوْتِ، وَ أَغْضَيْتُ عَلَى الْقَذَى، وَ شَرِبْتُ عَلَى الشَّجَا، وَ صَبَرْتُ عَلَى أَخْذِ الْكَظَمِ، وَ عَلَى أَمَرَّ مِنْ طَعْمِ الْعَلْقَم.
یعنی: من، نگاه کردم و دیدم (برای گرفتن حق خود و مسلمانان) یار و یاوری جز خاندانم ندارم (به همین دلیل، قیام نکردم؛ چرا که) به مرگِ آنان راضی نشدم و این، در حالی بود که چشم، بر خاشاک فرو بستم و با گلویی که استخوان در آن گیر کرده بود (جرعه تلخ حوادث را) نوشیدم و بر نوشیدن این جرعه ـ که تلخ تر از حَنَظْل بود ـ شکیابی کردم.
[1] . حضرت آیهٔ الله مکارم شیرازی، پیام امام امیرالمؤمنین، جلد1.