جرجی زیدان میگوید؛ دایره احتساب در قدیم همان کاری را میکرده که امروز شهرداریها میکنند. من عرض میکنم البته بسیاری از کارهایی که امروز شهرداری میکند در آن روز دایره احتساب انجام میداده است. مثلاً در کتابهایی که راجع به وظیفه محتسب نوشته شده نوشتهاند؛ که محتسب باید مراقب باشد که لبنیات فروش، روی شیر و ماست را بپوشد که مگس و حشرات روی آنها ننشیند و کثیف و آلوده نشود، یا آن پارچهای که قصاب یا لبنیاتی یا کبابی دم دستش دارد حداقل روزی یک بار با صابون شسته شود. لبنیاتی موظف است شبانه روزی یک بار ظرفی که شیر یا ماست خود را در آن ظرف میریزد و میفروشد بشوید.
اگر حصار شهر خراب میشد وظیفه دایره حسبه بود که آن را بسازد. اگر شهر از لحاظ آب در مضیقه قرار میگرفت وظیفه دایره حسبه بود که آب کافی تهیه کند. و از این قبیل امور که معمولاً در زمان ما این کارها را شهرداریها انجام میدهند.
ولی وظیفه دایره حسبه منحصر به این کارها نبود. بسیاری از کارها را که امروز وظیفه شهربانی شمرده میشود آن روز محتسبین انجام میدادند. مثلاً آنها بودند که با روزه خواری و میخوارگی و تظاهر و تجاهر به فسق مبارزه میکردند.
بسیاری از کارها و وظایف آن روز محتسبین، امروز به کلی به زمین مانده است و هیچ کس انجام نمیدهد مثل نظارت بر مساجد و منابر که مثلاً واعظ حدیث دروغی نخواند، مردم را به بدعتی دعوت نکند، یا خودآرایی در منبر نکند و نخواهد از زنان دلربایی کند. این کارها چون وظیفه سازمان روحانیت
است و مستقیماً ربطی به کارهای حکومت و دولت ندارد به کلی متروک و زمین مانده است.
غرض این است که آن طوری که جرجی زیدان میگوید؛ که دایره احتساب همان کارهایی که شهرداریهای امروز انجام میدهند انجام میداده درست نیست؛ دایره احتساب چون اساس و ریشهاش همان اصل مقدس امر به معروف و نهی از منکر بوده اختصاص به عملیات شهرداری نداشته است.
نکتهای که اینجا هست این است که در عین اینکه دایره احتساب یک دایره رسمی وابسته به خلافت و حکومت بوده و وظایف خود را انجام میداده است نه این است که سایر مردم دیگر برای خود وظیفه و تکلیفی قائل نبودهاند. قبلاً عرض کردم و از کلام فقها نقل کردم که امر به معروف و نهی از منکر مراتبی دارد و تنها آنجا که پای اعمال زور و حبس و زدن و حتی کشتن است از وظیفه عموم خارج است و وظیفه حاکم اسلامی است، و اما سایر مراتب از تذکر دادن و موعظه کردن و در مواقعی اعراض و قطع رابطه کردن و امثال اینها وظیفه فرد فرد مسلمانان است و در قدیم هم هر فردی وظیفه حتمی خود میدانسته که به اندازه قدرت و توانایی خود در اصلاحات امور مسلمین شرکت کند.
نکته دیگر اینکه؛ دایره وسیع احتساب که امروز جانشین ندارد چون مبنا و پایه دینی و رنگ و صبغه مذهبی داشته و مردم وظیفه شرعی خود میدانستهاند که آن را کمک کنند و تقویت نمایند قهراً در انتخاب افراد و اشخاص رعایت تقوا و ورع میشده و مردم احترام دینی برای آنها قائل بودهاند.
نکته دیگر اینکه؛ مطالعه تاریخ حسبه و احتساب معلوم میکند، که در سابق شعاع دید مسلمین امتداد بیشتری داشته و امر به معروف و نهی از منکر را محدود نکرده بودند به چهارتا مسئله عبادات، بلکه این اصل را عملاً ضامن همه اصلاحات اخلاقی و اجتماعی خود میدانستهاند.